کلاهبرداری رنگ خون به خود گرفت/ برادر متهم به قتل رسید/ پدر مالباخته هم پولش رفت هم قاتل شد+جزییات
شکایت از مردی به اتهام کلاهبرداری باعث نزاعی شد که در جریان آن پدر مالباخته برادر متهم به کلاهبرداری را کشت.
متهم که مردی میانسال است برای گرفتن پول پسرش از مرد متهم به کلاهبرداری به قهوهخانه پدر او رفته بود که در درگیری با ضربه چاقو آدم کشت.
یک سال قبل درگیری در قهوهخانهای در تهران به ماموران گزارش داده شد. وقتی پلیس به محل رفت جوان مجروح به نام آریا را به بیمارستان برده بودند. مرد میانسال که چاقو به دست داشت و گفته میشد ضارب است بازداشت شد.
ساعاتی بعد خبر رسید مرد مجروح جانش را از دست داده است. متهم که رشید نام دارد به قتل اعتراف کرد و گفت: من با مقتول درگیری نداشتم و دعوای ما با برادرش بود که حالا در زندان است. آریا و وکیل پرونده دعوا راه انداختند و این قتل اتفاق افتاد.
با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، رشید در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
سپس رشید در جایگاه قرار گرفت. او گفت: مدتی قبل پسرم با جوانی به نام آرین آشنا شد و آنها با هم دوست شدند. آرین به پسرم گفته بود در ایران خودرو آشنا دارد و میتواند برای ما یک ماشین صفر بدون نوبت بگیرد. پسرم حرفش را باور کرد و ماشینش را فروخت تا بتواند یک ماشین صفر بخرد. ما 180 میلیون تومان پول به آرین دادیم. در موعدی که گفته بود ماشین را تحویل نداد. بعد از چند ماه گفت ماشین آماده نشده و یک ماشین دیگر میدهد که آن را هم نداد. وقتی کار به جای باریک رسید و ما شکایت کردیم متوجه شدیم آرین کلاهبردار حرفهای است و از 200 نفر به همین شیوه کلاهبرداری کرده است. آرین بازداشت شد و ما به پولمان نرسیدیم. دادگاه طولانی شده بود. ما سعی میکردیم پولمان را بگیریم. هربار سراغ پدر آرین میرفتیم، بهانهای میآورد و پول را نمیداد.
متهم ادامه داد: روز حادثه وکیل آرین در قهوهخانه پدر او بود. به ما گفت برای مذاکره آمده است. من هم برای اینکه پسرم درگیر نشود همراهش رفتم. در قهوهخانه پدر آرین، وکیل او را دیدیم. آقای وکیل از در تهدید وارد شد و پیشنهاد مبلغ بسیار کمی داد و گفت این مبلغ را بگیرید و رضایت بدهید. اگر قبول نکنید همین را به کسی دیگری میدهیم و این پول هم دیگر دستتان را نمیگیرد. ما قبول نکردیم و وکیل بیادبی کرد. داشتم با وکیل صحبت میکردم که آریا به سمتم حملهور شد. همه چیز در دوربینهای مداربسته ضبط شده است. وقتی آریا حمله کرد و پدرش و وکیلشان هم سمت من آمدند تا مرا بزنند من برای اینکه جلوی آریا را بگیرم چاقو کشیدم. یک ضربه زدم تا او را دور کنم. من با آریا دعوا نداشتم و شکایت ما از برادرش بود که البته هنوز در زندان است و 200 شاکی دارد. حالا از کاری که کردهام پشیمان هستم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.