راز قتل بوستان ولایت لو رفت / یک موضوع پیش پا افتاده رنگ خون به خود گرفت+جزییات
راز قتل در بوستان ولایت تهران با اعتراف متهمان فاش و انگیزه جنایت مشخص شد.
شامگاه پنجشنبه دوازدهم بهمن ماه جاری درگیری بین چند جوان که همگی افغان بودند به مرکز فوریتهای پلیس 110 تهران گزارش شد. به این ترتیب ماموران نزدیکترین واحد گشت به محل درگیری در بوستان ولایت اعزام شدند. جوان مجروح هم که پسری 18 ساله بود به بیمارستان انتقال یافت و پس از دو روز بستری بودن در بیمارستان به خاطر ضربه چاقویی که به سرش خورده بود، جان خود را از دست داد.
پس از آن بازپرس محمدمهدی براعه دستور شروع تحقیقات جنایی را صادر کرد. یکی از دوستان مقتول با گوشی عکس پلاک یک موتورسیکلتی را گرفته بود که در صحنه درگیری مرگبار حضور داشت. به همین دلیل مالک آن موتورسیکلت تحت تعقیب قرار گرفت و در ظرف چند ساعت پس از شناسایی شدن، بازداشت شد.
این پسر گفت: کارگر یک کارگاه خیاطی هستم و شب پنجشنبه یکی از دوستان صمیمیام به من زنگ زد و گفت دعوا کرده و زخمی شده است. من هم به پارک ولایت رفتم و او را به بیمارستان بردم، بعد از آن دیگر خبر ندارم چه زمانی از بیمارستان مرخص شد.
با به دست آمدن این اطلاعات دوست این مظنون که هارون نام دارد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و شامگاه شنبه در یک مغازه فروش آلومینیوم بازداشت شد.
دو متهم صبح یکشنبه به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. فردی که به واسطه پلاک موتورسیکلت دستگیر شده بود همان گفتههای اولیه خود را تکرار کرد.
در ادامه هارون به قتل اعتراف کرد و گفت: من و پسر عمویم پنجشنبه بعد از پایان کارمان برای تفریح به بوستان ولایت رفتیم که آنجا سه پسر جوان که مست بودند به ما چپچپ نگاه کردند. من هم چپچپ نگاه کردم و پرسیدم چرا این طور نگاه میکنید. سر همین موضوع با هم دعوا کردیم. آنها کتکم زدند. پسر عمویم هم با آنها دعوا کرد. در این درگیری مقتول که چاقوی ضامندار داشت چند ضربه سمتم انداخت که باعث شد پیراهن و کاپشنم پاره شود. بعد چاقو را از او گرفتم و ضربهای به سرش زدم، اما مقتول به سینه و پایم هم ضربه چاقو زد. من که زخمی بودم از دوستم کمک خواستم و او با موتور دنبالم آمد.
این متهم در ادامه گفت: دو روز بعد از طریق یکی از دوستانم فهمیدم آن پسر 18 ساله فوت کرده است، بعد هم به محل کارم رفته بودم که بازداشت شدم.
این متهم همچنین گفت: پسرعمویم گوشی یکی از دوستان مقتول را به گمان اینکه مال من است برداشت و به خانه برد اما وقتی فهمید اشتباه کرد آن را به پارک برد و همانجا انداخت. من هم چاقو را همان موقع که درگیری تمام شد در پارک انداختم.
در حال حاضر با بازداشت متهمان پرونده تحقیقات ادامه دارد و آنها برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.