خودکشی دختر ۱۶ ساله بعد از میهمانی در خانه شیطان+جزئیات

همه چیز از یک جابجایی شروع شد جابجایی که باعث شد من از دوستانم جدا شوم ، دوستانی از کودکی باهم بودیم و لحظات خوبی را باهم داشتیم شاگر ممتاز مدرسه بودم و در درسهایم موفق بودم از وقتی وارد محله جدید شدم در غم دوری از دوستانم تنهایی به سراغم آمد تا اینکه پس از مدتی با دختری بنام سحر دوست شدم او مرا به جشن تولددرخانه اش دعوت کرد من که حسابی ازاین وضعیت خسته شده بودم خیلی زود دعوتش را پذیرفتم و به خانه اش رفتم وقتی وارد خانه شدم کمی شوکه شدم چون تا حالا سابقه شرکت در یک جشن تولد مختلط را نداشتم احساس عجیبی داشتم  انگار زیاد راحت نبودم چند پسر غریبه در جشن حضور داشتند یکی از آنها دوست سحر بود پسر دیگری هم که درآنجا بود که نام شایان بود به سراغم آمد خودش را معرفی کرد و از اینکه من سرسنگین بودم و باوقار نشسته بودم از من تعریف کرد و بعد از چند دقیقه پیشنهاد دوستی به من داد.

من چندان به حرفهایش اعتنا نکردم مدتی بعداز جشن تولد بود که با اصرار سحر با شایان حرف زدم آنهم تلفنی واین تماس های تلفنی سرانجام باعث شد رابطه صمیمانه ای با او داشته باشم یک روز که به خانه سحر رفته بودیم او مرا با فریب مورد نیت شوم خود قرار داد او مدعی بود که عاشق من شده و بامن ازدواج خواهد کرد ... اما پس از مدتی غیبش زد و بعد از 2 ماه دوباره سروکله اش پیدا شد اما او دیگر مثل سابق نبود 4 ماه گذشت و شایان رفت و من دیگر مطمئن شدم که اودیگر قصد ازدواج ندارد درواقع ازهمان اول هم قصد ازدواج نداشته وبا دختران زیادی رابطه برقرار کرده است با فهمیدن این موضوع دنیا بر روی سرم خراب شد به خانه برگشتم هیچ کس حتی مادرم هم از بلایی که به سرم آمده بود خبر نداشت موضوع را در دلم پنهان نگه داشتم از آبرویی که به باد رفته بود شرمنده بودم نمی‌دانستم چه کار کنم  داروخانه رفتم و با خریدن 10 ورق قرص مسکن قوی چند روزی با خودم کلنجار رفتم تصمیم خودم را گرفته بودم میخواستم خودکشی کنم تا همه چیز تمام شود من باعث آبروریزی خانواده بودم ظهر بود در اتاق را بستم قرص ها را درلیوان آبی مخلوط کرده و بعد سرکشیدم .....

مادر مهسا زمانیکه میخواست اورا صدا کند تا او به سفره ی شام برود اما صدای مهسااتاقش نمی آمد

مادر نگران می شود وقتی دراتاق را باز می کند مهسا را در حالت بیهوشی پیدا میکند.

خیلی زود مهسا به نزدیک ترین مرکز درمانی منتقل شده و پس از شست وشوی به موقع معده از مرگ حتمی نجات پیدا می کند.

نگاه کارشناسی

دکتر فتانه ورمزیار روانشناس ومشاورغرب استان تهران                   

کیس حاضر به دلیل سوگ از دست دادن دوستان صمیمی (جا به جایی محیط زندگی ) و عدم درمان آن، انتخاب اشتباه و عدم مهارت دوست یابی،و فاکتور مهم دیگر،مرحله دوم نوجوانی(15-17 سال) که هسته اصلی نوجوانی و مشکلات آن است که با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است، وارد رابطه ای می شود که که به آسیب جنسی، جسمی و روانی غیر قابل جبرانی می گردد.(خود کشی).

سبب شناسی( بررسی علل و عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی):

عوامل فردی:

·   اختلال سوگ

· غفلت نوجوان از اهداف، ارزش ها و سرمایه های روانشناختی و جسمی خود.

·  آسیب پذیری عاطقی

· عدم مهارت عاطفی

·  انعطاف پذیری کاذب

·  بلوغ جنسی و آسیب پذیری نوجوان

·تحولات روانشناختی، جسمی و جنسی در دوره نوجوانی

· رشد امیال و بیداری  جنسی دراین محدوده سنی و نداشتن اطلاعات کافی  و درست

· برقراری رابطه جنسی نا مطمئن

·لذت حاصل از تجربه رابطه جنسی و وابستگی به آن در دختران

ضعف در باورهای دینی

·عدم مهارت جلوگیری از سوء استفاده جنسی(مهارت ارتباطی- اجتماعی)

·ضعف در مهارت دوست یابی

·ضعف در قدرت انتخاب

·نا امیدی و ناکامی

· نوجوانی و هیجان مداری این دوره سنی

رابطه دوستی بدون مرز  و احترام به حقوق یکدیگر

ضعف در مهارت ارتباط موثر

· ضعف در مهارت حل مساله

عوامل خانوادگی:

· تغییر محل زندگی

.  رها شدگی و غفلت خانواده از نوجوان خانواده

· عدم فضای صحبت درباره مسائل جنسی توسط والدین به دلیل باورهای خشک و غیر انعطافی.

· عدم شناخت و بینش والدین نسبت به نیازهای نوجوان و مدیریت آن ها

· عدم آموزش مسائل جنسی و پیامد های آن توسط والدین در دوره نوجوانی

عوامل اجتماعی

·  معرفی دوستان

·تاثیر روابط نابرابر قدرت با همسالان و ریسک پذیر بودن آن ها

· جامعه و محیط زندگی در معرض رفتارهای جنسی

  تغییر در ارزش های اخلاقی جامعه

·عدم حفظ ارز ش های اخلاقی در برخی نقاط جامعه

·   محل زندگی آسیب زا

پیشگیری اولیه:

۱_افزایش بینش و آگاهی والدین نسبت اختلال سوگ در فرزندان و پیامدهای عدم درمان آن.

۲_غنی سازی روابط والدین با نوجوانان با هدف سکل گیری روابط صمیمانه که دروازه ورود به دنیای نوجوان و همراهی با وی می باشد.

3_ آموزش و افزایش بینش نوجوان نسبت به تفییرات روانشناختی ، جسمی و بخصوص جنسی .

4_  آموزش و  مدیریت نیازهای جنسی  به نوجوانان با استفاده از( تنظیم خواب-ورزش-تبدیل انرژی و توان جنسی به انرژی حرکتی( پیاده روی- ورزش های گروهی- و...)

5_     آموزش مسائل جنسی به نوجوان از منبع قابل اعتماد ( مشاورین مدرسه-والدین- روانشناس کودک و نوجوان).

6_افزایش بینش نوجوان نسبت به شناسایی فاکتور

های خطر( کلامی، رفتاری )که در ارتباط با جنس مخالفو با هدف تخریب عزت نفس برای به دست آوردن خواسته شوم و غیر متعهدانه خود می باشد.به عنوان مثال:تو این قدر ترسویی، نمیدونستم مثل دخترای دیگه اجتماعی نیستی، یعنی با این سن و سطح فرهنگ رشد بافته جامعه تو میخوای مثل مادرت سنتی و...باشی،این سطح از منطقی رفتار کردن شما رو جذاب نمیکنه،پس اصلا درکی از  هیجان شادی و لذت که با تجربه های لذت بخش و جدید شکل میگیره رو نداری،خیلی عجیبه تو چطور میخوای تو دنیای امروزی زندگی کنی، تو پیس هر پسری باشی حس بد بهشون میدی و طردت میکنن، نمیدونم چرا من برات وقت میزارم! شاید خیلی دام میسوزه.بهتره خیلی چیز ها رو باد بگیری.

جملات ذکر شده از جانب پسرها و مردهای بیمار و هدف رسیدن به نیاز جنسی بدون تعهد به قصد تخریب عزت نفیس و احساس شرم به دختران ضعیف گفته میشود که با این تحقیر ، در دختران عزت نفس کاذب شکل بگیرد و برای از بین بردن حقارت و احساس شرم ناشی از قضاوت پسرها با مردها دست به جبران افراطی بزنند . به عنوان مثال:نه من سنتی نیستم، نه

منم میتونم مثل سایر دوستام رابطه بگیرم، نه اجازه من دست خودمه و ترسو نیستم، باید به این پسر ثابت کنم که منم بلدم و امروزی میتونم رفتار کنم و ....

و ته ماجرا به ...... ختم می شود.