عقد یکساله به طلاق ختم شد؛ زن جوان قربانی خیانت صمیمیترین دوست و همسرش در آستانه ازدواج
زنی جوان که مهریهاش را اجرا گذاشته است میگوید شوهرش به او خیانت کرد و به همین دلیل طلاق خواهد گرفت.
لیلا زن جوانی است که هنوز زندگی مستقل را شروع نکرده است. او که یک سال از عقدش با رضا گذشته تصمیم به جدایی گرفته است.
لیلا درباره این تصمیم میگوید:
*برایمان از زندگیات بگو. چطور شد که کار به دادگاه و طلاق کشید؟
فعلاً مهریهام را میخواهم. برای مهریه آمدهام اما جدایی من و رضا قطعی است.
*چرا میخواهی جدا شوی؟
چون به من خیانت کرد، آن هم با نزدیکترین دوستم.
*چطور ممکن است؟ شما به گفته خودت تازه عقد کردهاید.
بله. من یک سال قبل عقد کردم. ما هنوز عروسی نکردهایم اما رضا با دوستم هانیه به من خیانت کرد.
*چطور با شوهرت آشنا شدید؟
ما در پارک آشنا شدیم و مدتی هم دوست بودیم. من با هانیه خیلی دوست بودم و با هم به پارک میرفتیم. هانیه هم از همان ابتدا با ما بود. رضا خواستگاری کرد و مادر من هم قبول کرد و عقد کردیم. در عقد بودیم تا بتوانیم خودمان را جمعوجور و ازدواج کنیم که اینطوری شد.
*شغل همسرت چیست؟
شغل خاصی ندارد وقتی ماشین پدرش دستش باشد تاکسی اینترنتی میشود.
*چطور قبول کردی با یک آدم بیکار ازدواج کنی؟
عاشقش شده بودم. رضا خیلی خوشتیپ است. از او خوشم آمد اما فکر نمیکردم همچین آدمی باشد.
*چطور فهمیدی شوهرت خیانت کرده است؟
رفتارش تغییر کرده بود. کمتر با من قرار میگذاشت و بیرون میرفت. وقتی میگفتم هانیه بیاید قبول نمیکرد. یک روز که با هم به یک کافیشاپ رفته بودیم گارسون رضا را شناخت. در حالی که ما قبلاً آنجا نرفته بودیم. رضا رنگش پرید و من فهمیدم مسئلهای هست. چند روز بعد گوشی رضا را چک کردم و چتهایش را دیدم. با فردی به نام بهمن چت کرده بود؛ اما وقتی شماره را چک کردم دیدم شماره متعلق به هانیه است.
*به هانیه درباره این خیانت گفتی؟
با هانیه که حرف نمیزنم. دعوای شدیدی کردیم و قهر کردیم. حالا هم از رضا مهریه میخواهم و پرونده طلاقم را هم به جریان میاندازم. فعلاً میخواهم مهریه بگیرم.
*بعد از طلاق چه میکنی؟
در یک شرکت منشی هستم و کار میکنم. مشکلی نیست. میخواهم زودتر از دست این مرد خیانتکار رها شوم.