اخاذی از مردان هوسران به سبک تسویه حساب +عکس
مردی که به سبک فیلم تسویه حساب با اجیر کردن سه زن، مردان هوسران را شکار و در نقش پلیس از آنها اخاذی میکرد، پس از دستگیری به 50 فقره زورگیری اعتراف کرد.
پاییز سال گذشته مردی با حضور در شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 تهران از مرد و زنی به اتهام اخاذی شکایت کرد.
شاکی به بازپرس علی ایرد موسی گفت: در خیابان دماوند زنی به عنوان مسافر سوار خودروی من شد. در میانه راه مردی موتورسوار که خودش را مامور پلیس اداره مفاسد اجتماعی معرفی میکرد، خودرویم را متوقف کرد. او نسبت من و زن مسافر را پرسید و هرچه گفتم مسافرم است، حرفهایم را قبول نکرد.
وی افزود: او کارت درجه سروانی نشانم داد و بعد تلفنی با فردی حرف زد و خواست مقدمات انتقال مرا به زندان فراهم کند. او برای اینکه من زندان نروم با من معامله کرد و سه میلیون تومان از من گرفت. بعد زن مسافر را سوار موتورش کرد و رفت که همانجا متوجه شدم همدست بودهاند.
ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای یافتن دو متهم فراری را آغاز کردند تا اینکه با شکایتهایی مشابه روبهرو شدند که نشان میداد مامور قلابی جرایمش را با سه زن انجام داده و از هر نفر از یک تا سه میلیون تومان اخاذی کرده است.
جستوجوها ادامه داشت تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته مامور قلابی اخاذ، بازداشت شد و به افسر تحقیق گفت: من به اتهام سرقت، زورگیری و کلاهبرداری چند بار به زندان افتادهام. از پاییز سال گذشته که آزاد شدم، تصمیم گرفتم به سبک یک فیلم سینمایی از مردان هوسران اخاذی کنم. یکی از زنها را به طور اتفاقی در بنگاه املاک یافتم که شوهرش فوت کرده و دنبال کار بود. دیگری به عنوان مسافر سوار خودرویم شد و آشنا شدیم و نفر سوم از شوهرش قهر کرده بود. آنها به عنوان مسافر سوار خودروی افراد میانسال و سالخورده میشدند. بعد من با جعل عنوان مامور کلانتری نارمک، مفاسد اجتماعی و دیگر مراکز پلیس، راه خودروها را سد کرده و از رانندگان به بهانه اینکه با مسافرانشان در ارتباط هستند، اخاذی میکردم. 50 مرد را با این ترفند به دام انداختهایم. بیشتر در مسیرهای میدان خراسان، امام حسین(ع)، تهرانپارس، دماوند و... سوژههایمان را به دام میانداختیم. به همدستانم هشت تا ده میلیون تومان پول پرداخت کردهام.
متهم مرد طی مدتی که اخاذی کرده 387 میلیون تومان گردش مالی در یکی از حسابهای بانکیاش داشته است.
در ادامه دو نفراز زنان همدست او بازداشت شدند. یکی از آنها به افسر تحقیق گفت: من یک سال پیش با شوهرم اختلاف و درگیری پیدا کردم. خانوادهام روستایی بوده و وضع مالی خوبی نداشتند که نزدشان بمانم. همین باعث شد اتفاقی در دام این مامور قلابی بیفتم و با او همکاری کنم. یک سال با او کار کردم، اما زمانی که شوهرم با من آشتی کرد و سر زندگیام رفتم، مرد اخاذ متوجه شد و تهدیدم کرد اگر با او همدستی نکنم، با اسید چهرهام را میسوزاند. اگر دستگیر نمیشد اقدامش را عملی میکرد.
با اعتراف این دو زن، دیگر همدستشان تحت تعقیب قرار گرفت.