خیانت در قاب دوربین؛ زن شوهردار به اعدام محکوم شد!

در یکی از روزهای پاییزی سال گذشته، مردی به نام مهیار با مراجعه به اداره آگاهی، پرده از ماجرای تلخی برداشت. او مدعی شد که همسرش، میترا، با مردان غریبه روابط پنهانی دارد و خواستار رسیدگی به این موضوع شد.

شواهد و مدارک:

مهیار برای اثبات ادعای خود، مدارکی مستدل به پلیس ارائه کرد و ماجرای زندگی مشترک چهار ساله‌اش را اینگونه شرح داد: "اوایل زندگی‌مان با میترا بسیار شیرین بود، اما کم‌کم رفتارهای مشکوکش مرا نگران کرد. به دلیل سفرهای کاری پی‌درپی، تصمیم گرفتم با نصب دوربین‌های مداربسته مخفی در نقاط مختلف خانه، اوضاع را تحت کنترل درآورم. پس از نصب دوربین‌ها، به طور مداوم تصاویر ضبط‌شده را چک می‌کردم. تا اینکه یک روز صبح، پس از خروج از خانه، متوجه ورود مرد جوانی به خانه شدم. رفتارهای صمیمانه او با میترا نشان از روابط قبلی‌شان داشت. قصد داشتم همان لحظه با پلیس تماس بگیرم، اما تصمیم گرفتم ابتدا با میترا صحبت کنم. اما وقتی بعد از کار به خانه برگشتم و تصاویر دوربین‌ها را بازبینی کردم، مرد جوان دیگری را در خانه دیدم. در آن لحظه بود که یقین پیدا کردم میترا با مردان متعددی رابطه دارد. خشم و عصبانیتم غیرقابل وصف بود؛ بلافاصله با پلیس تماس گرفتم و مأموران میترا و مرد غریبه‌ای به نام خسرو را دستگیر کردند. اکنون پرونده در کلانتری در حال رسیدگی است و من برای پیگیری آن به اداره آگاهی آمده‌ام."

پیگیری پرونده:

مهیار فیلم‌های ضبط‌شده توسط دوربین‌های مداربسته را به پلیس تحویل داد. مأموران آگاهی تلاش کردند مردی را که صبح به خانه او رفته بود، شناسایی کنند، اما تلاششان بی‌نتیجه ماند.

ارجاع به دادگاه:

پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.

جلسه دادگاه:

در ابتدای جلسه دادگاه، مهیار در جایگاه شاکی قرار گرفت و گفت: "رابطه من و میترا بسیار صمیمی بود و هرگز تصور نمی‌کردم که او به من خیانت کند. اگر رفتارهای مشکوکی از او نمی‌دیدم، شاید هرگز متوجه خیانتش نمی‌شدم. در این اواخر، او مدام در مورد زمان رفت و آمدهای من سوال می‌کرد و این موضوع باعث ایجاد تردید در من شد. ابتدا فکر می‌کردم که او نگران من است و این سوالات از روی علاقه است. باور کنید وقتی دوربین‌ها را نصب می‌کردم، با خود می‌گفتم که اشتباه می‌کنم و باید از میترا عذرخواهی کنم، اما اکنون برای او اشد مجازات را خواستارم."

دفاعیات متهمان:

میترا در جایگاه حاضر شد و در دفاع از خود گفت: "برخلاف ادعای مهیار، ما اصلا رابطه خوبی با هم نداشتیم. مهیار به دلیل شغلش فقط چند روز در ماه در تهران بود و همیشه به شهرهای دیگر سفر می‌کرد و من اغلب تنها بودم. حتی زمانی هم که به خانه می‌آمد، وقتی برای من نداشت. واقعا یادم نمی‌آید که در این مدت ازدواج، حتی یک روز به من محبت کرده باشد. در نهایت، رفتارهای او باعث شد که به توجه مردان دیگر دلخوش شوم."

خسرو نیز در جایگاه حاضر شد و اظهار داشت: "من نمی‌دانستم میترا متاهل است و وقتی با هم آشنا شدیم، او به من گفت که مطلقه است و در یک باشگاه ورزشی مربی است. وقتی پلیس من را دستگیر کرد، تازه متوجه شدم که او به من دروغ گفته و متاهل است."

صدور حکم:

پس از اظهارات متهمان، قضات پایان جلسه را اعلام کردند و برای صدور رای وارد شور شدند. با توجه به مدارک موجود در پرونده، میترا را به اعدام و خسرو را به شلاق محکوم کردند.

منبع:روزنامه ایران