//
کدخبر: ۵۰۲۶۵۲ //

آزار سیاه دختر جوان توسط معشوقه و دوست او ! / دست و پایم را بستند و التماس هایم را نشنیدند + نظر کارشناس

پدرم در خانه مرا زندانی کرد و به زور ترک تحصیل کردم تا با پسری دوست نشوم اما او خبر نداشت که به خاطر تنهایی در خانه با پسرها رابطه داشتم و باردار شدم برای همین از خانه فرار کردم چون می‌دانستم پدرم بفهمد مرا خواهد کشت.....

آزار سیاه دختر جوان توسط معشوقه و دوست او ! / دست و پایم را بستند و التماس هایم را نشنیدند + نظر کارشناس
به گزارش فرتاک نیوز،

دوران کودکی زیبایی داشتم اما با شروع دعواهای پدر و مادر در دوره نوجوانی همه چیز عوض شد. درگیری بین آنها تا جای ادامه یافت که در 15 سالگی من از هم جدا شدند من باپدرم زندگی می کردم.

مادرم نیز ازدواج کرد از آن به بعد دیگر او را ندیدم. مشکلی ازنظر مالی باپدرم نداشتم ولی عموهایم دائما درگوشش می خواندند که اجازه ندهند من به مدرسه بروم درخانه بمانم و برای پدرم آشپزی کنم آنها می گفتند درمسیر مدرسه ممکن است با پسران دوست شود و آبروی تو را ببرد پدرم بعد از مدتی تسلیم حرف هایشان شد و دیگر اجازه مدرسه رفتن را به من نداد.

تنهایی ام درخانه باعث شد دور از چشم پدرم با دوستان زیادی رفت و آمد داشته باشم. به پیشنهاد یکی ازدوستان با پسری به نام رضا دوست شدم چون پدرم نبود دائما با او بودم او کمکم می کرد از تنهایی دربیایم. یک روز از من دعوت کرد به خانه ی دوستش بروم من که واقعا به او اطمینان داشتم به راحتی قبول کردم و رفتم. اما متاسفانه اطمینانم فقط و فقط یک سراب بود آن روز به کمک دوستش دستها و دهانم را بستند و به من تجاوز کردند از آن به بعد دیگر دنیا برایم ارزشی نداشت دست به هر کاری می زدم تا آن روز را فراموش کنم اما  با مرور آن روز دچار جنون می شدم می ترسیدم به پدرم بگویم مادری هم نداشتم که بخواهم درد و دل کنم همین مسئله باعث شد به مواد مخدر صنعتی شیشه پناه ببرم چون شنیده بودم با مصرف آن آرام می شوم و از این دنیا برای لحظاتی جدا شوم.

پس از دو ماه پدرم متوجه شدکه مواد مصرف می کنم ومن را برای ترک به کمپ برد مدتی که آنجا بودم واقعا دوران خوبی بود. پس ازکمپ وقتی به خانه آمدم دوباره تنهایی به سراغم آمد باپسری دوست شدم با او رابطه جنسی داشتم دیگر برایم مهم نبود مهم این بود که تنها نباشم به هرقیمتی او نیز پس ازیک ماه ترکم کرد و با پسر دیگری دوست شدم با او نیز رابطه جنسی داشتم حاضر بودم هرکاری را برایش بکنم تا او کنارم بماند این بار عاشق شده بودم واقعا دوستش داشتم  سه ماه که از دوستی مان می گذشت فهمیدم که باردارم از او خواستم کمکم کند ولی اوقبول نکرد که بچه برای اوست دوباره دنیا روی سرم خراب شد. کم کم باتغییر وضعیتم می ترسیدم پدرم بفهمد و مرا بکشد چون راهی برای نجات نداشتم از خانه فرارکردم ابتدا به خانه یکی از دوستانم رفتم پس از مدتی با ساناز آشنا شدم او را بار اول درمنزل دوستم دیدم او می گفت از همسرش جداشده و با فرزندش زندگی می کند من به اوگفتم اگرروزی در خیابان ماندم می توانم پیش توبیایم اوقبول کرد چندین باری خانه او رفتم و با هم شیشه مصرف می کردیم اما ساعت 6 همیشه بیرونم می کرد من نمی دانستم که او شوهر دارد خانم های زیادی به خانه ی او رفت و آمد داشتند من روز دستگیری با او قرار داشتم تا با هم برویم سقط جنین کنم

سام از با دکتری آشنا بود من به همراه راننده وارد منزل او شدیم که توسط پلیس به جرم حضور در خانه فساد و بارداری نامشروع ومصرف شیشه  دستگیر شدم.

نظر کارشناس

زهرا دورقی زاده کارشناس ارشد روانشناسی

یکی از عوامل مهم در اکثر فرار ها مخصوصا در دختران رفتار نامناسب با آنها و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن و  مورد سرزنش قرار گرفتن و جریحه دار شدن شخصیت از سوی والدین، می تواند از جمله عواملی باشد که فرد را، برای فرار از خانه تحریک می کند. در واقع اکثر نوجوانان از مشکلاتشان با خانواده فرار می کنند. و اکثر فرار ها در بحران بلوغ اتفاق می افتد و والدین در این دوران باید همراه فرزندان خود باشند و در گذار از این بحران به عنوان یک دوست همراه فرزندانشان باشند. بعضی از آنها به دنبال مجادله های وحشتناک با خانواده فرار می کنند. با این تفاسیر در مورد این کیس هم شاهد رفتار نامناسب پدر مراجع و  و هم چنین طرد شدن از سوی مادرش هستیم که باعث فرار و پیامدهای غیر قابل جبران آن شده است.

سبب شناسی ( بررسی علل و عوامل فردی ، خانوادگی، روانی  و اجتماعی):

عوامل فردی:

1)ضعیف بودن اعتقادات

2)نداشتن مهارت حل مسئله

3)عدم بلوغ فکری

4) اعتماد به نفس پایین

5) آینده نگری ضعیف

6) رهایی از فشارها و سرزنش

عوامل خانوادگی: 

1) عدم آشنایی با مهارت های ارتباطی

2) نداشتن حمایت عاطفی در محیط خانواده

3)طرد شدن از سمت مادر

4) جدایی پدر و مادر از یکدیگر

5) ترک تحصیل کردن اجباری به درخواست پدر

6) آگاهی نداشتن خانواده از بحران بلوغ، ویژگی ها، نیازها و آسیب های دوران نوجوانی

7) عدم توانایی والدین در برقراری ارتباط موثر با نوجوانعوامل روانی:بر اساس ارزیابی انجام شده و اخذ آزمون ام. ام. پی. آی. مراجع دارای افسردگی می باشد.

عوامل اجتماعی:

1)عدم آموزش صحیح در نوجوانان و آگاه سازی از عواقب فراراز منزل

2)افزایش نا هنجاری های اجتماعی، ضد ارزش هایی مانند بدحجابی و مد گرایی و ...

3) عدم آموزش صحیح مهارت های زندگی از طریق رسانه های جمعی

4) عدم وجود امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی در اکثر مناطق و در دسترس بودن انواع مختلف مواد های مخدر.

آسیب های رایج بعدی:1) فرار مجدد از خانه زیرا که باز در همان شرایط قرار می گیرد چه بسا که به خاطر فرار رفتار بدتری با او داشته باشند.

2) احتمال خود کشی مراجع

3) اگرخانواده وی را با محبت و توجه پذیرا نباشند و توهین ها و تحقیرها ادامه داشته باشد عاقبت خوبی درانتظار این نوجوان نمی باشد و ممکن است دوباره از منزل فرار کند وعواقب فرار را تجربه کند از قبیل روسپیگری ، سرقت ، باندهای فساد و فحشاء و....

اقدامات پیشگیرانه اولیه:

1) لزوم آموزش مهارت های زندگی از طریق رسانه های جمعی

2) لزوم برگزاری جلسات آموزشی (عواقب فرار ) در مدارس و دانشگاه

3) لزوم آموزش والدین در برخورد صحیح با نوجوانان در بحران بلوغ

4) حمایت از فرزندان

طلاق ثانویه:

1) کمک به رهگیری نقاط ضعف در احساس خویش

2) شناساندن طرحواره های اولیه زندگی

3) کمک به اعتقادات معنوی4) کمک به تقویت بنیاد خانواده

ثالثیه:

1) دعوت از پدر مراجع برای پیگیری و بهبود روابط فردی و حمایت از مراجع در محیط خانه

2)ادامه روند مشاوره برای خانم برای عبور کردن از این مرحله و مشکلات بعد از آن که گریبان گیرش خواهد شد.

اقدامات انجام شده توسط مرکز مشاوره و یا دوایر مددکاری برای کیس ویژه

ادامه روند مشاوره و دعوت از پدر برای حضور در جلسات مشاوره مراجع برای پذیرش و فراهم کردن محیطی امن برای بازگشت مراجع به خانه

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
منبع: رکنا
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۵۰۲۶۵۲ //
ارسال نظر