این مرد دو دخترش را کشت و پیش دوست دخترش رفت / او در لیست اعدام است+عکس

آقای بتیگلیا که اکنون ۶۲ سال دارد در سال ۲۰۰۱ دودختر ۶ و ۹ ساله خود را به قتل Murder رساند.

او حتی پیش از شلیک به دخترانش همسرش را از تصمیمش آگاه کرد. مادر این 2 دختر قربانی گفته از پشت تلفن شاهد شلیک و قتل دخترانش بوده است.

با نزدیک شدن به زمان اجرای حکم اعدام execution جان بتیگلیا، موکلانش برای آخرین بار تقاضای فرجام کرده‌اند و می‌گویند او از بیماری‌های روانی متعددی رنج می‌برد.

وکلای این مرد آمریکایی از دیوان عالی آمریکا درخواست کرده‌اند اجرای حکم اعدام را تا زمان بررسی بیشتر شرایط روانی موکل‌شان به تاخیر بیاندازد.

مطابق قوانین آمریکا، محکومان به اعدام باید با آگاهی کامل از علت اجرای حکم خود مجازات شوند و در صورتی که اثبات شود ادراک آنها از واقعیت دچار مشکل شده، دادگاه ممکن است از اجرای حکم اعدام صرف‌نظر کند.

تگزاس یکی از اصلی‌ترین ایالت‌های آمریکاست که هنوز مجازت اعدام را اجرا می‌کند.

در صورت اجرایی شدن حکم آقای بتیگلیا او سومین زندانی Prisonerخواهد بود که در یک ماه گذشته از سال میلادی جدید در تگزاس اعدام می‌شود.

او که پیش از قتل یک حسابدار بود، یک سال قبل از این واقعه از همسرش ماری جین پرل جدا شده بود.

شب قبل از وقوع این قتل‌ها، خانم پرل به علت آنچه تخطی آقای بتیگلیا از نزدیک نشدن به محل زندگی همسر سابقش عنوان شده، شکایت کرده بود و در پی صدور حکم بازداشت او بود.

جان بتیگلیا آن شب خود را آماده شام خوردن با دو دخترش می‌کرد که پلیس Police با او تماس گرفت و گفت به علت رعایت نکردن اخطاریه‌های مربوط به جدایی از همسرش باید خودش را تسلیم پلیس کند.

او هم وقتی دختران از راه رسیدند تلفن را برداشت و به همسر سابقش زنگ زد و گوشی را روی بلندگو قرار داد تا ماری پرل همه ماجرا را بشنود.

یکی از دختران از مادرش پرسید: "مامان چرا تو می‌خواهی بابا را به زندان Prison بیاندازی؟"

خانم پرل می‌گوید چند ثانیه بعد صدای دخترش را شنید که می‌گفت: "نه بابا. نه. این کار را نکن..." و بعد صدای شلیک گلوله‌ها.

پلیس اجساد این دو دختر ۶ و ۹ ساله را در حالی که بارها به آنها شلیک شده بود پیدا کرد.

بنابر گزارش پلیس، آقای بتیگلیا پس از به قتل رساندن دخترانش از آپارتمان بیرون زد و با دوست دخترش به میکده رفت.

پس از آن هم پلیس او را در حالی پیدا کرد که مشغول خالکوبی گل رز بروی بدنش بود؛ رزهایی به یاد دخترانش.