حکایتی از سلطان محمود و راز طلخک برای مقابله با سرما
حکایت سلطان محمود و طلخک در زمستان، داستانی کوتاه اما پرمغز است.
![حکایتی از سلطان محمود و راز طلخک برای مقابله با سرما](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/nVGjVE3nPlpQ/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6Igqi2f60dD9q/486px-Mahmud_and_Ayaz_and_Shah_Abbas_I.jpg)
سلطان محمود در زمستانی سخت، به طلخک گفت: با این جامهی یکلا، در این سرما چه میکنی، که من با این همه جامه می لرزم؟
طلخک گفت: ای پادشاه تو نیز مانند من کن تا نلرزی!
سلطان محمود گفت: مگر تو چه کردهای؟
طلخک گفت: هرچه جامه داشتم همه را در بر کردهام!
برچسب ها:
حکایت