حکایت مسجد و ملا و شرابفروش؛ شرابفروش با ایمان و مومنان بیاعتقاد به دعا
آزمایش ایمان: وقتی طوفانی الهی یک رستوران را ویران میکند
![حکایت مسجد و ملا و شرابفروش؛ شرابفروش با ایمان و مومنان بیاعتقاد به دعا](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/SlxBdZ32BDs4/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6IpHuqZzdW0xg/architecture-night-cityscape-dusk-evening-reflection-landmark-place-of-worship-publicdomain-mosque-brunei-islamicarchitecture-islamicmosque-brunie-mineret-bandarseribegawan-178145.jpg)
در روزگارانی نه چندان دور، سرمایه داری در نزدیکی مسجد رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص نیز برقرار بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد. ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خداوند صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل گردد.
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدیدی پیش آمد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید. ملای مسجد روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را به جا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید. صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست! بدیهی است که ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند.
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دوجانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم؟ سخن هر دو را شنیدم؛ یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند! و سوی دیگر مرد شراب فروشی است که به تاثیر دعا ایمان دارد!