//
کدخبر: ۴۶۳۵۲۷ //

حکایت آهنگر و کوره های رنج

حکایتی کوتاه و خواندنی برای تفکر و تعمق در زندگی

حکایت آهنگر و کوره های رنج
به گزارش فرتاک نیوز،

آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید.
روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیب می کند دوست داشته باشی؟
آهنگر، سر به زیر آورد و گفت: وقتی می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.
سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود.
اگر نه، آن را کنار می گذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که: خدایا! مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار!!!

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۴۶۳۵۲۷ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان