//
کدخبر: ۴۶۴۸۵۸ //

بهلول و هارون‌الرشید: حکایتی درباره ارزش واقعی قدرت

حکایتی کوتاه اما پرمغز که عبرتی برای تمام شاهان و قدرت‌مندان در طول تاریخ است.

 بهلول و هارون‌الرشید: حکایتی درباره ارزش واقعی قدرت
به گزارش فرتاک نیوز،

روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد.

خلیفه گفت: مرا پندی بده!

بهلول پرسید: اگر در بیابانی بی‌آب، تشنه‌گی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعه‌ای آب که عطش تو را فرو نشاند چه می‌دهی؟

گفت: صد دینار طلا.

پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟

گفت: نصف پادشاهی‌ام را.

بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه می‌دهی که آن را علاج کنند؟

گفت: نیم دیگر سلطنتم را.

بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۴۶۴۸۵۸ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان