//
کدخبر: ۴۶۵۸۹۴ //

حکایت دزد دین و دزد مال: وجدان دزدی که از دزدی دین امتناع کرد

در این داستان، ایمان صاحب مال و وجدان دزد، بر تاریکی و وسوسه غلبه می‌کند.

حکایت دزد دین و دزد مال: وجدان دزدی که از دزدی دین امتناع کرد

گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.

او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟

گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ،مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت ، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۴۶۵۸۹۴ //
ارسال نظر