داستان جالب پسرک چمنزن و مغازه دار
پسرک باهوشی که با یک ترفند ساده، مشتری جدیدی برای کارفرمای خود پیدا کرد. این داستان کوتاه، نشان میدهد که چگونه میتوان با کمی خلاقیت و اعتماد به نفس، به موفقیت رسید.
پسرک کوچک با جعبه نوشابه به عنوان سکوی پرتاب، وارد دنیای بزرگ کسب و کار شد. او با زبانی شیرین و اعتماد به نفسی مثال زدنی، سعی کرد مشتری جدیدی برای کارفرمای خود پیدا کند. با هر تماس تلفنی، مهارتهای مذاکره و فروش خود را محک زد و در نهایت به هدفی که در نظر داشت، رسید.
این داستان آموزنده، نشان میدهد که موفقیت در کسب و کار تنها به داشتن تجربه و سن زیاد ارتباط ندارد. بلکه داشتن ایدههای نو، خلاقیت، پشتکار و اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت است. پسرک با این کار، به ما یادآوری کرد که حتی در سن کم نیز میتوانیم با تلاش و پشتکار، به اهدافمان دست پیدا کنیم.
... و اما داستان جالب پسرک چمنزن و مغازه دار
پسر کوچکی وارد مغازهای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره.
مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
پسرک پرسید: خانم، میتوانم خواهش کنم کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه تان را به من بسپارید؟
زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد!
پسرک گفت: خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او انجام می دهد انجام خواهم داد!
زن در جوابش گفت: از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.
مجددا زن پاسخش منفی بود.
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.
مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.
پسر جواب داد: نه ممنون، من خودم کار دارم و فقط داشتم عملکردم را ارزیابی می کردم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند!