//
کدخبر: ۴۷۳۰۲۹ //

حکایت سلطان محمود غزنوی و بادمجان و واکنش ندیمش

این حکایت از تغییر نظر سلطان محمود غزنوی درباره بادنجان و واکنش ندیم او به این تغییرات می‌گوید

حکایت سلطان محمود غزنوی و بادمجان و واکنش ندیمش

سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی آوردند. خوشش آمد. گفت: بادنجان طعامی است خوش.

ندیمی در مدح بادنجان فصلی پرداخت.

چون سیر شد، گفت: بادنجان سخت مضر است.

ندیم باز در مضرت بادنجان مبالغتی تمام کرد.

سلطان گفت: ای مردک نه آن زمان که مدحش می‌گفتی نه حال که مضرتش باز می‌گویی؟!

مرد گفت: من ندیم توام نه ندیم بادنجان. مرا چیزی باید گفت که تو را خوش آید نه بادنجان را.

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۴۷۳۰۲۹ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فرتاک نیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فرتاک نیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد