داستان دو شکارچی و یک خرس گرسنه
روزی دو شکارچی برای شکار به جنگلی میروند. در حین شکار ناگهان خرس گرسنهای را میبینند که قصد حمله به آنها را دارد. با دیدن این خرس گرسنه هر دوی آنها پا به فرار میگذارند.
در حین فرار ناگهان یکی از آنها میایستد و وسایل خود را دور میاندازد و کفشهایش را نیز از پا درمیآورد و دور میاندازد. دوستش با تعجب از او میپرسد: فکر میکنی با این کار از خرس گرسنه سریعتر خواهی دوید؟ او میگوید: از خرس سریعتر نخواهم دوید ولی از تو سریعتر خواهم دوید، در این صورت خرس اول به تو میرسد و تو را میخورد و من میتوانم فرار کنم!