حکایت هارون الرشید و شراب و جوان دیوانه
یک جام شراب، آزمون بزرگی برای تشخیص دیوانگی از خرد شد.
روزی هارون الرشید برای تفریح به دارالمجانین (دیوانه خانه) رفت. در میان دیوانگان جوان با متانت و آرامی را مشاهده کرد. با او مشعول صحبت شد و به گمانش رسید که آوردن این جوان به دیوانهخانه ظالمانه بوده است. در این هنگام خلیفه شرابی طلبید و خود جامی آشامید و جامی به جوان داد.
جوان از گرفتن شراب خودداری کرد.
هارون اصرار کرد تا جام شراب را بگیرد.
جوانه دیوانه گفت: تو شراب مینوشی که مثل من شوی اگر من بنوشم مثل چه کسی خواهم شد؟
هارون خندید و امر کرد آزادش کنند