روانشناسی خیانتکاران: چرا بعضی افراد بهراحتی دروغ میگویند؟
دروغگویی و خیانت از رفتارهای پیچیدهای هستند که ریشه در ساختار ذهنی و روانشناسی افراد دارند.

بسیاری از مردم وقتی با یک فرد دروغگو مواجه میشوند، از خود میپرسند که چرا برخی افراد بهراحتی حقیقت را تحریف میکنند. این مسئله میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از ویژگیهای شخصیتی گرفته تا تجارب گذشته و حتی عوامل محیطی. روانشناسی خیانتکاران نشان میدهد که این افراد اغلب دارای الگوهای رفتاری خاصی هستند که باعث میشود دروغگویی را به عنوان یک ابزار برای کنترل موقعیت یا فرار از پیامدهای منفی انتخاب کنند. برخی از آنها در کودکی یاد گرفتهاند که فریب دادن میتواند باعث دریافت پاداش شود، در حالی که برخی دیگر ممکن است دچار اختلالات شخصیتی مانند خودشیفتگی (Narcissism) یا جامعهستیزی (Antisocial Personality Disorder) باشند.
تحقیقات روانشناختی نشان میدهند که مغز یک خیانتکار حرفهای با دروغگویی سازگار میشود، به طوری که هرچه بیشتر دروغ بگوید، کمتر دچار عذاب وجدان میشود. این افراد ممکن است دروغ را به عنوان یک راهکار برای کاهش استرس یا حل مشکلات خود ببینند. علاوه بر این، برخی افراد دروغ گفتن را تنها یک روش برای پیشبرد منافع شخصی خود در نظر میگیرند. روانشناسی خیانتکاران همچنین نشان میدهد که میزان هوش هیجانی (Emotional Intelligence) در بسیاری از این افراد پایینتر از حد متوسط است، زیرا آنها قادر نیستند احساسات دیگران را به درستی درک کنند.
۱- مغز یک دروغگو به مرور زمان تغییر میکند
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده است که مغز افرادی که به طور مداوم دروغ میگویند، دچار تغییرات ساختاری و عملکردی میشود. در بخش آمیگدال که مسئول پردازش احساسات و حس گناه است، با هر دروغ جدید، حساسیت کمتری به عذاب وجدان مشاهده میشود. این یعنی مغز به نوعی به دروغ عادت میکند و خیانتکاران با گذشت زمان، کمتر احساس پشیمانی دارند. همچنین، قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex) که مسئول تفکر منطقی و تصمیمگیری است، در افراد دروغگو بیشفعال میشود، زیرا آنها دائماً باید واقعیت را تغییر داده و داستانهای جدیدی بسازند.
۲- بسیاری از خیانتکاران دچار خودشیفتگی شدید هستند
بسیاری از افراد خیانتکار دارای ویژگیهای خودشیفتگی (Narcissistic Traits) هستند. این یعنی آنها خود را برتر از دیگران میدانند و احساس میکنند که حق دارند قوانین را نادیده بگیرند. این افراد اغلب فاقد همدلی (Empathy) هستند و نمیتوانند درد یا رنجی را که به دیگران وارد میکنند، درک کنند. یک شخصیت خودشیفته به جای پذیرش مسئولیت اعمالش، معمولاً دیگران را مقصر میداند و در تلاش است که خود را بیگناه جلوه دهد. همچنین، آنها در استفاده از فریب برای رسیدن به اهدافشان بسیار ماهرند، زیرا باور دارند که حق دارند هر کاری را که به نفعشان است انجام دهند.
۳- خیانتکاران به ندرت تغییر میکنند
بسیاری از افراد امیدوارند که یک خیانتکار یا دروغگو در آینده تغییر کند، اما روانشناسی نشان میدهد که احتمال اصلاح چنین افرادی بسیار پایین است. دروغگویی مداوم به یک الگوی رفتاری شرطیشده (Conditioned Behavioral Pattern) تبدیل میشود که ترک آن به تلاش و آگاهی زیادی نیاز دارد. علاوه بر این، بسیاری از خیانتکاران هیچ انگیزهای برای تغییر ندارند، زیرا از رفتارهایشان سود میبرند. تحقیقات نشان داده است که تنها در صورتی که یک فرد دروغگو دچار پیامدهای شدید و واقعی شود، ممکن است به تغییر فکر کند.
۴- برخی از خیانتکاران مهارت بالایی در دستکاری روانی دارند
افرادی که به طور مداوم خیانت میکنند، اغلب مهارتهای دستکاری روانی قویای دارند. آنها از تکنیکهایی مانند گازلیتنینگ (Gaslighting) استفاده میکنند تا قربانی را وادار به شک کردن به واقعیت کند. این افراد معمولاً دیگران را متقاعد میکنند که دروغهایشان حقیقت دارد یا اینکه قربانی مقصر است. خیانتکاران حرفهای در خواندن احساسات دیگران مهارت دارند و میدانند چگونه از این دانش برای سوءاستفاده از دیگران استفاده کنند.
۵- خیانتکاران اغلب دارای سطح پایینی از وجدان هستند
یکی از ویژگیهای بارز خیانتکاران، سطح پایین وجدان است. آنها در رعایت تعهدات، پایبندی به اصول اخلاقی و درک احساسات دیگران مشکل دارند. مطالعات روانشناختی نشان داده است که افرادی که دارای سطح پایینی از وجدان هستند، بیشتر مستعد خیانت و دروغگویی هستند. این افراد ممکن است قوانین را به عنوان یک مانع در نظر بگیرند که باید از آن عبور کنند، نه به عنوان اصولی که باید رعایت شوند. به همین دلیل، معمولاً مسئولیت اعمال خود را نمیپذیرند و تلاش میکنند که دیگران را سرزنش کنند.
۶- خیانتکاران معمولاً دارای مهارت بالایی در دروغگویی آنی هستند
بسیاری از افراد برای دروغ گفتن نیاز به فکر کردن دارند، اما خیانتکاران حرفهای بهراحتی و بدون مکث، دروغ میگویند. آنها معمولاً از تکنیکهای خاصی مانند تغییر سریع موضوع یا بیان جزئیات غیرضروری برای متقاعد کردن دیگران استفاده میکنند. این افراد مغز خود را به گونهای تربیت کردهاند که دروغگویی را به صورت خودکار و بدون استرس انجام دهند. مطالعات نشان داده است که دروغگویان ماهر دارای سطح بالایی از هوش زبانی هستند و میتوانند داستانهای پیچیدهای را به سرعت خلق کنند. آنها معمولاً از زبان بدن به طور کنترلشده استفاده میکنند تا طبیعی به نظر برسند. با این حال، برخی از تحقیقات نشان داده است که این افراد ممکن است در مواقع خاص، نشانههایی از اضطراب مانند پلک زدن زیاد یا تغییر تن صدا را از خود نشان دهند. نکته جالب اینجاست که خیانتکاران حرفهای میتوانند این نشانهها را نیز کنترل کنند. آنها از تجربههای گذشته یاد میگیرند که چگونه دروغهایشان را بهتر باورپذیر کنند. به همین دلیل، تشخیص دروغگویی در آنها دشوارتر از افراد عادی است.
۷- خیانتکاران اغلب به دنبال ایجاد حس ترحم در دیگران هستند
بسیاری از افرادی که به طور مداوم دروغ میگویند، از تکنیکهای احساسی برای کنترل دیگران استفاده میکنند. آنها معمولاً خود را قربانی شرایط نشان میدهند تا احساس همدردی مخاطبان را برانگیزند. این تکنیک در دستکاری عاطفی بسیار مؤثر است، زیرا افراد معمولاً تمایل دارند به دیگران کمک کنند. خیانتکاران ممکن است با گریه کردن، نشان دادن آسیبپذیری یا اشاره به سختیهای گذشته، ذهن دیگران را منحرف کنند. آنها این کار را نه از روی صداقت، بلکه برای فرار از پیامدهای اعمال خود انجام میدهند. ایجاد حس گناه در قربانیان یکی دیگر از روشهای رایج آنهاست، زیرا باعث میشود افراد دیگر به جای زیر سوال بردن آنها، به دفاع از آنها بپردازند. این نوع افراد معمولاً از واژههایی مانند «من هیچ وقت این قصد را نداشتم» یا «اگر جای من بودی، همین کار را میکردی» استفاده میکنند. با استفاده از این روشها، آنها تلاش میکنند تا دروغها و خیانتهای خود را توجیه کنند. افراد فریبخورده نیز ممکن است بارها این رفتار را ببخشند، زیرا احساس میکنند که خیانتکار نیاز به کمک دارد.
۸- خیانتکاران به ندرت احساس پشیمانی واقعی دارند
برخلاف تصور عموم، بسیاری از خیانتکاران حتی پس از افشا شدن نیز دچار عذاب وجدان واقعی نمیشوند. این افراد معمولاً از چیزی به نام تفکر شناختی توجیهی استفاده میکنند تا خود را بیگناه جلوه دهند. آنها باور دارند که شرایط آنها را مجبور به دروغگویی کرده است و مسئولیت کارهایشان را نمیپذیرند. به همین دلیل، حتی زمانی که به خیانت و دروغگویی اعتراف میکنند، معمولاً سعی دارند آن را بیاهمیت جلوه دهند. برخی از این افراد دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند که در آن، فقدان همدلی و عذاب وجدان به وضوح دیده میشود. البته همه خیانتکاران این اختلال را ندارند، اما اکثر آنها نوعی فقدان مسئولیتپذیری را در رفتارهایشان نشان میدهند. مطالعات نشان داده است که دروغگوهای حرفهای معمولاً دروغهایشان را به عنوان یک رفتار معمولی و حتی ضروری میبینند. آنها به جای پذیرش اشتباه، تلاش میکنند دیگران را متقاعد کنند که دروغشان موجه بوده است. در بسیاری از موارد، پشیمانی آنها فقط یک ابزار برای جلب اعتماد مجدد است و نه یک احساس واقعی.
۹- خیانتکاران معمولاً در روابط خود ناپایدار هستند
یکی از ویژگیهای بارز افراد خیانتکار، بیثباتی در روابط اجتماعی و عاطفی آنهاست. این افراد معمولاً نمیتوانند روابط بلندمدت و سالمی داشته باشند، زیرا دروغگویی و خیانت به تدریج اعتماد را از بین میبرد. آنها ممکن است در ابتدای روابط خود بسیار جذاب و متقاعدکننده به نظر برسند، اما پس از مدتی، رفتارهای ناپایدارشان آشکار میشود. تعهدگریزی یکی از نشانههای اصلی آنهاست، زیرا از مسئولیتپذیری در روابط دوری میکنند. آنها اغلب برای جلوگیری از درگیری یا پیامدهای منفی، از روشهایی مانند ناپدید شدن ناگهانی استفاده میکنند. در محل کار نیز، این افراد معمولاً روابط کوتاهمدت و پرتنشی با همکاران خود دارند. خیانتکاران حرفهای ممکن است همزمان چندین رابطه موازی داشته باشند، زیرا باور دارند که میتوانند کنترل شرایط را حفظ کنند. اما در نهایت، این روش باعث از دست رفتن اعتبار و احترام آنها میشود. روابط ناپایدار آنها معمولاً به دلیل عدم صداقت، عدم مسئولیتپذیری و دستکاری دیگران پایان مییابد.
۱۰- خیانتکاران تمایل دارند که خود را افراد صادق معرفی کنند
یکی از عجیبترین ویژگیهای افراد دروغگو این است که اغلب خود را به عنوان افراد صادق و درستکار معرفی میکنند. آنها معمولاً جملاتی مانند «من از دروغ متنفرم» یا «هیچوقت به کسی خیانت نکردهام» را به کار میبرند. این رفتار نوعی برجسته کردن و نمایش صفات مثبت (Virtue Projection) است که در آن، فرد سعی دارد تصویری کاملاً برعکس از خود ارائه دهد. این روش به آنها کمک میکند که دروغهایشان را باورپذیرتر جلوه دهند و اعتماد دیگران را جلب کنند. مطالعات نشان داده است که هرچه فردی بیشتر درباره صداقت خود صحبت کند، احتمال دروغگویی او بیشتر است. بسیاری از خیانتکاران از این تکنیک استفاده میکنند تا در صورت متهم شدن به دروغگویی، دیگران به راحتی حرفهایشان را باور نکنند. آنها همچنین از عباراتی مانند «به من اعتماد کن» یا «من هیچ دلیلی برای دروغ گفتن ندارم» برای متقاعد کردن مخاطبان خود استفاده میکنند. نکته جالب این است که دروغگوهای حرفهای معمولاً آنقدر در این نقش فرو میروند که خودشان نیز به صداقت ظاهریشان باور پیدا میکنند. این رفتار نه تنها دیگران را فریب میدهد، بلکه باعث میشود که آنها کمتر احساس گناه کنند.