//
کدخبر: ۲۸۴۶۰۵ //

چگونه در این دنیای مزخرف، انسان بمانیم؟

رنج‌های زیادی در دنیای ما وجود دارد و بهترین راه برای گذراندن زندگی این است که در این جهان از خودمان ردپای مثبتی به جای بگذاریم، این انگیزه نیروی محرکی است در بهتر کردن وضعیت سلامت و زندگی.

چگونه در این دنیای مزخرف، انسان بمانیم؟

کتاب چگونه در این دنیای مزخرف، انسان بمانیم؟ به قلم تیم دزموند، راهکارها و راهنمایی‌هایی برای دوام آوردن در جهان دردناکی که در آن زندگی می‌کنید به شما نشان می‌دهد تا بیش از هر زمان دیگر احساس کنید به زندگی متصل هستید.

به گزارش فرتاک نیوز،اگر پیش از این مراقبه را امتحان کرده‌اید اما اثربخش نبوده است، احتمالاً به شما گفته شده تا در یک اتاق تاریک، روی یک متکا بنشینید، مدیتیشن را انجام دهید و نفس‌هایتان را بشمارید. مراقبه به معنای انجام این حرکات نیست و قصد ندارد تا شما را از مشکلات در جهان جدا کند. بلکه به شما یاد می‌دهد چطور می‌توانید به سوی مشکلات بروید و رنج خود را در آغوش بکشید تا زندگی بهتری داشته باشید، تحول یابید، رشد کنید و در نهایت به آرامش برسید.

تیم دزموند (Tim Desmond) با نگارش کتاب چگونه در این جهان مزخرف، انسان بمانیم؟ تمرینات متحول ‌کنند مراقبه و رنج همگانی بشریت را به شما نشان می‌دهد و با راهکارهایی که ارائه می‌دهد، کمکتان می‌کند تا بیش از پیش از زندگی لذت ببرید و در لحظه حضور داشته باشید.

هدف اصلی تمرینات مراقبه، مدیتیشن، همدردی، شکرگزاری و هر چیز دیگری در این مسیر این است که بیش از پیش احساس زنده بودن کنیم و بتوانیم ظرفیت‌مان را به عنوان یک انسان بالا ببریم؛ یعنی در زمان حال حضور پیدا کنیم و با طیف گسترد تجربیات انسانی احساس راحتی کنیم. درست برعکس محدود کردن خودمان به یک سری اصطلاحات کلیشه‌ای رایج.

نویسنده در صومعه بودائیان به مدیتیشن مشغول شد و جنبش‌های اجتماعی به راه انداخت. سازمان خیریه تاسیس کرد و شرکتی نوپا در گوگل تاسیس کرد برای سلامت ذهن. هدف نویسنده از نوشتن این کتاب آن است که هرچه یاد گرفته با دیگران به اشتراک بگذارد و درجهان برای زیبایی تلاش کند؛ این کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند زندگی کنند و از زندگی لذت ببرند پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب چگونه در این دنیای مزخرف، انسان بمانیم؟ می‌خوانیم:

می‌توانستم ببینم کدام ویژگی‌های مادرم درون من وجود دارد. می‌توانستم ویژگی‌های مثبت او مانند دل‌وجراتش و دغدغه‌اش برای برقراری عدالت را درونم ببینم، ویژگی‌های منفی‌اش را هم همین‌طور؛ مانند اینکه چگونه از مردم کناره‌گیری می‌کند تا به او آسیبی نرسد، اما درونم هیچ‌چیزی از پدرم نمی‌دیدم، یا شاید هم نمی‌خواستم ببینم. در ذهنم تصور می‌کردم که درختی هستم با ریشه‌های عمیقی در سمت چپ اما هیچ ریشه‌ای در سمت راستم وجود ندارد. می‌دانستم که اشتباه می‌کنم. حداقل ژن‌های پدرم در من وجود داشت. من از هرکسی که در خانوادهٔ مادری‌ام وجود دارد قدبلندتر هستم و هیکلم ورزیده‌تر است و می‌دانستم که پدرم نیز قدبلند و ورزیده است. به‌محض اینکه روی زمین دراز کشیدم احساس ضدونقیض آزاردهنده‌ای به من دست داد. صدایی درونم می‌گفت: «بخش اعظمی از ویژگی‌های فیزیکی‌ات را از پدرت گرفته‌ای. به‌علاوه او شخصیت تو را نیز شکل داده، حتی اگر در زندگی‌ات حضور نداشته است.» صدای دیگری فریاد می‌کشید: «من هیچ ربطی به پدرم ندارم!»

چگونه می‌توانیم در هر کاری پیشرفت کنیم؟ اول باید آن کار را یاد بگیریم و سپس تلاش کنیم آن را انجام دهیم. وقتی احساس خوشایندی در موردش پیدا کردیم می‌توانیم آن کار را به‌ طور مداوم تمرین کنیم.

ابتدا این تکنیک باید برای شما از نظر منطقی توجیه‌ داشته باشد. اگر بخواهید کورکورانه وارد این جریان شوید، مثل این است که چیز مهمی را فراموش کرده باشید. در موردش فکر کنید و این مطالب را بخوانید تا وقتی ‌که حس کنید منطقی هستند. آیا می‌توانید توضیح دهید چرا چنین تمرینی برای شما مفید است؟

سپس وقتی این تمرین را شروع کردید زیاد به خودتان سخت نگیرید. در عوض راه‌های مختلفی را امتحان کنید، تا اینکه راهی را پیدا کنید که احساس می‌کنید در آن قوی‌تر هستید. این تمرین مربوط به آموزش ذهن شماست، پس همیشه شما را شگفت‌زده می‌کند. حتی اگر سال‌ها تمرین کنید ممکن است احتمالات زیادی رخ دهند و ممکن است بعد از سال‌ها نکته مهمی پیش رویتان قرار بگیرد که تا به‌ حال درکش نکرده‌اید؛ بنابراین پذیرای همه‌ چیز باشید. این پذیرش‌ محض به شما کمک می‌کند انتظاراتتان را فراموش کنید و با تجربیاتتان در ارتباط باشید.

و در نهایت اگر می‌خواهید به مشکلاتی که در زندگی رخ می‌دهند با همدردی و شفقت پاسخ دهید دو راه بیشتر ندارید. یکی از راه‌ها این است که صبر کنید لحظات سخت و مشکلات از راه برسند و سپس تصمیم بگیرید تا به‌ طور متفاوتی با آن‌ها رو به‌ رو شوید. در این مورد شما تا زمانی که واقعاً به تمریناتتان نیاز نداشته باشید، آن‌ها را انجام نمی‌دهید. اگر این راه را انتخاب کنید ممکن است بین پنج تا ده سال طول بکشد تا تغییر کنید. راه بعدی این است که قبل ‌از اینکه واقعاً به آن‌ها نیاز پیدا کنید تمرینات را شروع کنید و خودتان را آموزش دهید. از این طریق ظرف چند هفته یا حتی چند روز می‌توانید تغییر را در خودتان ببینید.

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۸۴۶۰۵ //
ارسال نظر