پلاک مردانگی در محرم

در نخستین روزهای خردادماه ۱۳۹۳ بود که تصویر سر بر نیزه‌ کرده‌اش در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و بار دیگر کربلا و روز عاشورا را برای همگان تداعی کرد، سردار شهید عبدالله اسکندری که در حماه سوریه به دست داعشیان که شقی‌ترین انسان‌های روزگار هستند به شهادت رسید.

پارسال سوم آذرماه سال ۱۴۰۰ بر سر مزار شهید خلبان عباس دوران در گلزار شهدا شیراز به یکباره چشمم به یادمان سردار شهید عبدالله اسکندری افتاد چون این شهید را می‌شناختم و زندگینامه‌اش را خوانده بودم بر مزار یادمانش رفتم. بچه‌های شیراز بهم گفتند این یادمان به دستور حاج قاسم سلیمانی اینجا گذاشتند. اطلاع داشتم داعشی‌ها برای تحویل دادن پیکر این شهید بی سر تقاضای آزادی چند نفر از داعشی‌ها و مبلغ بسیاری زیادی پول طلب کرده بودند، ولی خانواده شهید اجازه تبادل را نداده‌ و اعلام نموده بودند: بلاشک خود شهید هم راضی به این امر نیست

می‌دانستم آخرین پست سازمانی سردار اسکندری مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بوده و در طول خدمتشان در این جایگاه خدمات بسیاری به خانواده شهدا انجام داده بودند. اصلاً یادم نمیره وقتی یادمان شهید را دیدم همان جا آرزو کردم و از امام حسین(ع) خواستم تا محرم سال آینده پیکر پاک این شهید برگردد تا مرحمی بر زخم‌های خانواده‌اش باشد و یاد این شهید بی سر دوباره عطر آگین فضای شهرهای ایران اسلامی شود. دیروز در اخبار دیدم در تفحص شهدا پیکر پاک این شهید شناسایی شده است. الله اکبر خدایا شُکرت

عجب محرمی شد امسال

شهید بی سرم برگشته

بیاید بریم به استقبالش

مدافع حرم برگشته

 یادداشت: علی ناظری یازدهم مردادماه سال