//
کدخبر: ۶۹۷ //

نگین معتضدی: چه کسی می‌تواند به مدیری نه بگوید؟

با نگین معتضدی که یکی از کشف‌های مهران مدیری در حوزه طنز است به‌بهانه بازی‌اش در مجموعه طنز «شهرک جیم» به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید..

نگین معتضدی: چه کسی می‌تواند به مدیری نه بگوید؟

سال‌ها پیش همزمان با دورانی که ساخت سریال‌های اپیزودیک دوباره در تلویزیون رونق گرفته بود چهره جدیدی با مجموعه تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» به مخاطبان تلویزیون معرفی شد. نگین معتضدی دختر بااستعدادی بود که با ایفای نقش‌های جدی کار خودش را آغاز کرد اما مدتی طول نکشید که مهران مدیری از توانایی‌های دیگر او در حوزه طنز پرده برداشت. با نگین معتضدی که یکی از کشف‌های مهران مدیری در حوزه طنز است به‌بهانه بازی‌اش در مجموعه طنز «شهرک جیم» به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه کسی می‌تواند به پیشنهاد همکاری با مهران مدیری نه بگوید؟

این شب‌ها شما را در سریال «شهرک جیم» شبکه سوم سیما می‌بینیم، چه شد که بعد از مدت‌ها بازی در سریال‌های ملودرام یا تجربه مدیوم نمایش خانگی، این سریال را که گونه طنز هم دارد انتخاب کردید؟

اواسط مرداد ماه فیلم سینمایی «دزد و پری» به‌کارگردانی حسین قناعت و بازی من در سینما اکران بود که حسین توکلی؛ دستیار آقای شب‌خیز؛ کارگردان شهرک جیم، بازی من را در این اثر دیده بودند و از من برای حضور در این پروژه دعوت کردند. به‌سبب بازی در دو پروژه طنز «ویلای من» و «ابله» خیلی علاقه‌ای نداشتم که در ادامه مسیر حرفه‌ای‌ام دوباره با کار طنز دیده شوم و قبولش برایم سخت بود. از طرفی من تجربه همکاری با دو کارگردان بزرگ عرصه طنز به‌خصوص مهران مدیری را در کارنامه کاری‌ام داشتم و همین انتخاب را برایم سخت می‌کرد. اما وقتی به دفتر آقای شب‌خیز رفتم و دیدم گروهی جوان سرشار از ایده‌های خلاقانه می‌خواهند کاری طنز را شروع کنند، نظرم تغییر کرد. شاید باور نکنید اما من فیلمنامه نخوانده و بر مبنا صحبت‌هایی که با آقای شب‌خیز داشتم حضور در این پروژه را قبول کردم. حقیقتا اولین چیزی که مرا برای این همکاری مجذوب کرد انرژی نهفته در گروه بود و البته کارنامه و سابقه آقای شب‌خیز و اطمینان به این‌که «شهرک جیمژن کار خوبی از آب درمی‌آید هم اصلا بی‌تاثیر نبود.

در تلویزیون قرارداد بستن بدون خواندن فیلمنامه به‌قدری مرسوم است اما برخی از بازیگران بعد‌ها پشیمان می‌شوند؛ این اتفاق درخصوص «شهرک جیم» برای شما نیفتاد؟

٥ قسمت اول فیلمنامه را که خواندم فهمیدم با طنزی متفاوت روبه‌رو هستم و می‌توان خروجی خوب و قابل‌قبولی را از آن شاهد بود، البته از طرفی چون کارگردان کار ایده‌های جذاب و خلاقانه‌ای داشت و از همه مهم‌تر اهل تعامل و همفکری با بازیگر بود احساس می‌کردم همکاری لذت‌بخشی خواهیم داشت اما نمی‌دانستم مخاطب از نتیجه کار به‌اندازه خود من راضی خواهد بود یا نه؟!

حالا که سه کار قوی در عرصه طنز در کارنامه کاریتان ثبت کردید، خودتان را بازیگر طنز می‌دانید ؟

من مصرانه می‌گویم که بازیگر طنز نیستم و اصلا بلد نیستم و اگر بخواهم جوکی را برای دوستانم بگویم آنقدر بی‌مزه می‌گویم که هیچکس نمی‌خندد. به‌خاطر همین خوب می‌دانم مولکولی از طنز در من وجود ندارد. در کارهای طنزی که تا به امروز بازی کرده بودم مثل «ویلای من» شخصیتی جدی داشتم که در موقعیتی طنز قرار گرفته است و پارادوکس این شخصیت جدی در کنار شخصیت‌های طناز، باعث ایجاد موقعیت‌های طنز می‌شد. این اتفاق در «شوخی کردم» هم وجود داشت. در سریال «ابله» هم من نقش سه شخصیت متفاوت با گریم‌های جذابی که کار استاد اسکندری بود را ایفا می‌کردم و مخاطب باز شخصیت طنزی نمی‌دید اما در «شهرک جیم» سعی شده کاراکتر من کمی به‌سمت طنز برود البته این اتفاق با لوده‌بازی و ادای دیالوگ و حرکات عجیب و غریب نمی‌ا‌فتد بلکه در صفات این شخصیت که در برخی از خانم‌ها وجود دارد اغراق شده است.

شخصیت‌تان را در سریال «شهرک جیم» چگونه می‌بینید؟ چقدر ما‌به‌ازای بیرونی در جامعه دارد؟

سهیلا یک زن معمولی است که چشم و هم‌چشمی و حسادت‌های زنانه دارد؛ او دختری ٢٠ ساله دارد اما نمی‌خواهد قبول کند و مدام با او رقابت می‌کند. این مسائل و اتفاقات تاحدی در جامعه وجود دارد اما شخصیت سهیلا در «شهرک جیم» به‌شکل اغراق شده آن است؛ حتی فکر می‌کنم بیش از آن‌که بُعد طنز آن پررنگ باشد بُعد رئالیستی دارد.

چقدر مهران مدیری در تغییر مسیرتان به‌سمت آثار طنز و حضور در این حوزه تاثیر‌گذار بود؟

قبل از همکاری با مهران مدیری من نه پیشنهاد طنز و نه علاقه‌ای به فعالیت در این حوزه داشتم و همان‌طور که از کارنامه کاری‌ام مشخص است پیش از آن در آثار درام و ملودرام دیده شده بودم اما با همه این‌ها چه‌کسی می‌تواند به پیشنهاد همکاری با مهران مدیری نه بگوید؟

تجربه همکاری با او برایتان چطور بود؟

صبح روزی که قرار بود به دفتر آقای مدیری بروم از شدت استرس به مادرم گفتم می‌خواهم تماس بگیرم و قرار را کنسل کنم و واقعا مواجهه با آقای مدیری که از سال‌ها قبل جزو اسطوره‌هایم بود برایم کار دشواری بود اما این برخورد بسیار خوب اتفاق افتاد و آقای مدیری با من که آن زمان نهایتا سه سریال و ده تله فیلم بازی کردم بسیار متواضعانه و فروتن برخورد کرد و من با خودم گفتم وقتی چنین ناخدایی هست من چرا سوار کشتی نشوم. تلاش‌ها و عملکرد مهران مدیری و گروه او باعث شد کاراکتر من در این سریال به‌خوبی شکل بگیرد تا آن‌جایی که با گذشت چندسال از پخش سریال هنوز من را با نام هنگامه مهاجر یا خانم وکیل می‌شناسند.

گفتید نمی‌خواهید بازیگر طنز باشید؛ از این‌که در این عرصه بمانید نمی‌ترسید؟

بعد از بازی در «ویلای من» پیشنهاد بازی در آثار طنز بسیار داشتم و حتی ترسیده بودم از این‌که در این ژانر بمانم و نتوانم شخصیتی جدی داشته باشم اما خدا را شکر با بازی در «گذر از رنج‌ها»، آقای فریدون حسن‌پور توانست من را باز هم به‌عنوان بازیگری برای نقش‌های جدی جا بیندازد اما بعد از «ابله» واقعا قصد داشتم که دیگر در حوزه طنز بازی نکنم و حتی مصاحبه‌ای هم داشتم و این نکته را گفتم که دیگر در آثار طنز بازی نخواهم کرد اما همه‌چیز دست‌به‌دست هم داد تا در «شهرک جیم» هم حضور داشته باشم.

همان‌طور که خودتان اشاره کردید شما در سریال «ابله» کمال تبریزی هم حضور داشتید، با وجود اتفاقات و حاشیه‌هایی که برای این سریال به‌وجود آمد و نیمه‌کاره رها شد از حضور در آن پشیمان نیستید؟

خیر؛ شاید برای سریال «ابله» بازخورد و آن اتفاقی که سازندگان می‌خواستند نیفتاد اما با همه این‌ها کار کردن و آموختن از کمال تبریزی، گریم شدن توسط استاد اسکندری، حضور در گروهی حرفه‌ای و آشنایی و همکاری با هانیه توسلی آنقدر برایم لذت‌بخش بود که اگر زمان به عقب هم برگردد باوجود تمام مشکلات و اتفاقات باز هم این کار را انجام می‌دهم.

ساعت پخش سریال «شهرک جیم» کمی قبل‌تر از زمان طلایی پخش سریال در شبکه سه است، به‌نظرتان در جذب مخاطب مشکلی ایجاد نمی‌کند؟ از این ساعت پخش راضی هستید؟

زمانی که ساعت پخش اثر را متوجه شدم کمی ناراحت شدم چون هرکسی دوست دارد سریالش ساعت ٩ شب پخش شود اما از آن‌جایی که سریال ما در شب‌های زمستان پخش می‌شود تفاوت چندانی میان ساعت ٨ و ٩ شب نیست. باید واقع‌بین بود؛ وقتی سریالی خوب باشد مخاطب خودش را پیدا می‌کند به‌علاوه این‌که سریال ما ساعت‌های تکرار خوبی دارد.

اوایل امسال فیلم سینمایی «دزد و پری» را در اکران داشتید و درحال‌حاضر سر فیلمبرداری فیلم سینمایی مهران مدیری هستید، چرا انقدر دیر وارد سینما شدید یا بهتر بگویم چرا کمتر در فیلم‌های سینمایی حضور دارید؟

من در سینما خیلی خوش‌شانس نبودم. کار اولی که در این مدیوم بازی کردم به‌کارگردانی قاسم جعفری، هیچ‌وقت اکران نشد و همین‌طور کار دومم هم فقط در جشنواره فجر به‌نمایش درآمد. درحال‌حاضر «شک نرگس» را برای حضور در جشنواره فجر دارم اما جدا از همه این‌ها یکی از بهترین اتفاقات زندگی حرفه‌ای‌ام بازی کردن در فیلم سینمایی مهران مدیری است و برایم افتخار بزرگی به‌حساب می‌آید که در اولین فیلم سینمایی او و مقابل دوربین استاد کلاری حضور دارم.

مدتی در تلویزیون بسیار پرکار بودید اما بعد به یک‌باره رویه‌تان تغییر کرد و در اصطلاح گزیده‌کار شدید، علتش چه بود؟

من اوایل فعالیت‌ام در عرصه بازیگری بسیار پرکار بودم و به‌مدت چهار یا پنج سال بدون‌وقفه جلوی دوربین بودم تا حدی که یک‌بار پژمان بازغی به‌شوخی به من گفت تو فقط در کانال کولر نیستی، ما هر کانالی می‌زنیم تو هستی...اما وقتی که نام کارگردانان بزرگی چون مهران مدیری، کمال تبریزی، فریدون حسن‌پور، فریدون فرهودی و دیگر دوستان در کارنامه کاری‌ام جای گرفت ناخودآگاه و بالطبع من به‌عنوان یک بازیگر مجبورم سخت‌تر انتخاب کنم چرا که توقعم حتی بالا می‌رود. وقتی یک بازیگر تجربه حضور در کار حرفه‌ای و با عوامل درجه‌یک را داشته باشد برایش کارکردن با گروه‌هایی که مناسبات حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند طبیعتا خسته‌کننده می‌شود؛ مثلا این اتفاق برایم بعد از بازی در «گذر از رنج‌» های فریدون حسن‌پور بسیار پررنگ بود و به‌خاطر حرفه‌ای بودن آن کار دیگر به هر پروژه‌ای راضی نمی‌شدم.

شما خواهر طلا معتضدی، یکی از بهترین و پرکارترین فیلمنامه‌نویسان تلویزیون هستید، چقدر حضور او در زندگی شخصی و حرفه‌ای شما تاثیر‌گذار و پیش‌برنده بود؟

داشتن خواهر نویسنده از کودکی روی من آنقدر تاثیر گذاشت که دیگر حتی لازم نبود در بزرگسالی از او تاثیر بگیرم وقتی خواهری داشته باشی که به‌جای عروسک‌بازی برایت قصه‌های صمد بهرنگی را بخواند مسلما جهانی پر از تخیل خواهی داشت. طلا چهار سال از من بزرگ‌تر است و تمامی خاطرات من از او محدود می‌شود به این‌که او برایم قصه تعریف می‌کرد، کتاب می‌خواند یا برایم کارتون می‌خرید. طلا من را با کتاب آشنا کرد و کتاب عنصر جداناپذیر زندگی من شد. طلا کاراکتری قوی دارد و برای من که در کودکی شخصیت حساس و زودرنجی داشتم، باعث شد تا بتوانم با اتفاقات زندگی راحت‌تر کنار بیایم. در اوایل شروع فعالیتم شرایط بسیار دشوار بود و باید خودم را به همه و گروه‌هایی که در آن بودم ثابت می‌کردم گاهی که کم می‌آوردم وجود طلا به‌عنوان یک شخصیت قوی در کنارم تاثیر‌گذار بود تا بتوانم مسیرم را ادامه دهم.

 

منبع: پایش آنلاین
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۶۹۷ //
ارسال نظر