از لالجین تا کیش؛ سفالگری و آموزش گلزاری جمیل
در گفت وگو با ایرج گلزاری جمیل پایه گذار سفالگری در جزیره کیش و 10 سال فعالیت در این زمینه از این حرفه و مشکلات پیش رو سخن به میان آمد.

ایرج گلزاری جمیل پایهگذار سفالگری درجزیره کیش است. او پس از سالها فعالیت به تازگی آموزشگاه و کارگاه خود را تعطیل کرده است. دراین گفت وگو مروری داریم بر 10 سال فعالیت سفالگری و آموزش گلزاری جمیل درجزیره کیش و نیز مشکلات سفالگری را ازلالجین تا کیش از زبان او میخوانیم.
باتوجه به اینکه زاده شهر سفال هستید، شما به سمت سفال رفتید یا سفال به طرف شما آمد؟
سفالگری را از سن شش سالگی نزد خانواده و استاد نصرالله خدایی شروع کردم سپس زیبایهای کار با لعاب را در خارج ایران نزد بهترینهای هنر سفال و سرامیک به پایان رساندم استاد هما وفایی از اساتیدم درهنر و آموزش بوده و نقش بزرگی در موفقیت بنده دارد.
تحصیلات شما با سفال مرتبط است؟
رشته دانشگاهی بنده شیشه است که بهدلیل نداشتن توانایی در تحصیل این رشته را رها کردم اما ارتباط تنگاتنگی در زمینه هنر تجربی و علمی با دانشگاهها دارم و ترکیب علم و تجربه را دنبال میکنم.
از سفرتان به ترکیه بگویید چه دورههایی در آنجا دیدید؟
از سن ۲۱سالگی فروشگاهی از سفال لالجین و ایزنیک در ایغدیر ترکیه دایر کردم و این سرآغاز ارتباط هنری من با هنرمندان این کشور بود. اما مساله اصلی مهارت و فنونی بود که من از سفالگری به سبک لالجین آموخته بودم و این خود مبحث کاملی از این هنر شامل میشد. درمجموع من تکنیک هفت رنگ را در ایزنیک یاد گرفتم و تحقیقات مختلفی از هنر سفال و طراحیها در شهرهای ترکیه داشتم.
سفالگری درترکیه چه جایگاهی دارد؟ با ایران مقایسه کردهاید؟
امروز درترکیه سفال به عنوان یک هنر کامل که استعداد جذب توریسم خارجی و اشتغالزایی را دارد، شناخته میشود و نمادی از تاریخ و هویت ترکیه امروزه است. دراین کشور دانشگاههای سفال و سرامیک به سرعت و با استانداردهای جهانی درحال رشد و توسعه است. ما یک مبحثی در گذشته داریم و آن نقش مهم سفال و سفالگران ایرانی در ارتقاء سفال ترکیه است که غیر قابل کتمان است. پیشرفت در سفال ترکیه بیشتر وابسته به صنعت توریسم و تنوع درخواست مخاطب و مراکز توریستی است. اینکه بتوانم مقایسه کنم خیلی سخت است. چون هرکشور تکنیکها و افتخارات هنری خود را داراست اما به اعتقاد من هنر متعلق به همه انسانهاست و مرزها در آن بی معناست. ما باید برنامههایی برای ارتقاء سفال و استفاده از تجارب سایر کشورها در موفقیت این رشته هنری داشته باشیم.
چه شد که لالجین را رها کردید و به کیش مهاجرت کردید؟
آرزوهای بزرگ بهترین انگیزه من بود با وجود اینکه مریضی صعب العلاج، همیشه موجب ترغیب من میشد. البته بارها شکست را هم تحمل کردم اما پلههای موفقیت نیز ساخته شد ازهمان موقع که از لالجین خارج شدم در ضمیر ناخودآگاهم به دنبال ماندگاری هنرم بودم و اینکه قراراست یک کار بزرگ انجام بدهم.
چه شد که در کیش به دنبال سفالگری رفتید؟
کسب درآمد مالی اولویت بود اما پس از آشنایی با گل مارن یک عشق بزرگ در درون و روحم شکل گرفته بود و اینکه این همان موقعیتی بود که میتوانست من را به آخرین آرزوهایم برساند. شکل واقعی فلسفه کیش هم با عشق و آرزوی من شکل گرفت و البته یک گمشده در خاطرات لالجین.
پیشینه سفالگری در کیش به چه زمانی میرسد؟
بر اساس تحقیقات و برسیهایی که داشتم اینجا هیچ گاه کارگاه سفالگری و سفال بومی نداشته و بیشتر سفالها در دورههای مختلف از چین، انگلیس و سایر شهرهای ایران مانند کاشان، میبد و لالجین وارد شده. پیشینه سفال معاصر هم مربوط به سفال وتکنیکهای بنده از 10 سال پیش تاکنون است که با گل مارن تولید شده است آن هم با سبک ابداع شده بنده که به سبک لالجین شهرت دارد.
خاک کیش چه ویژگیهایی دارد درمقایسه با خاک لالجین از چه جایگاهی برخوردار است؟
مهمترین ویژگی گل مارن حالت ایستایی یا چسبندگی خارقالعاده است که میتوان به عنوان یک مزیت خوب در آموزش سفالگری با چرخ از آن استفاده کرد و اینکه در طب سنتی هم به عنوان گل سرشور از آن یاد میشود که برای امراض پوستی کاربرد دارد و در مبحث موسیقیایی و ساخت ابزار الات هم نسبت به سایر خاکها با توجه به دمای پخت بالای خاک بهتر جواب می دهد. اما فراوری سخت و هزینه برداربودن خاک یا گل مارن از معایب آن است. چرا که ما از عمق ۱۰الی ۳۰متر جزیره نسبت به موقعیت جغرافیایی برداشت میکنیم و با کوچکترین سردی و گرمی هوا سفالها دچار ترک میشوند و با از دست دادن آب، حجم گل در سفالینه ها فشرده و کم میشود. مهمترین ویژگی، محدود بودن این گل در جزیره است . هر سفالگری با شرایط خاص این نوع گل قادر به تولید سفال نیست.
آموزشهای شما در کیش به چه صورت بود؟
آموزشها از مبتدی تا پیشرفته با گل مارن جزیره کیش در مباحث چرخکاری و انواع لعابها از جمله لعاب نگینی بود. جا دارد از زحمات دکتر اردلان مسئول فرهنگسرای سنایی جهت حمایت تقدیر کنم.
استقبال کیشوندان از کار شما چگونه بود؟
در جزیره کیش، کیشوندان حس یک خانواده بزرگ و صمیمی را نسبت به هم دارند. هنر بهانهای است برای قبول تنوع فرهنگی که از سراسر ایران در این جزیره به شکل یک اجتماع نمود دارد. برای کیشوندان این هنر نو و گل مارن کیش جذابیت و اهمیت خاصی دارد آنها تا آخرین لحظه برای تحقق آرزوی من در کنارم بودند و کمک کردند تا ادامه بدهم.
در سفاگری کیش به دنبال چه بودید؟
ورود به تاریخ و تاثیر گذاری به اندازه کل تاریخ سفال ایران در نهایت اتمام رسالت به هنر ایرانی هدف من بود.
تعامل معاونت صنایع دستی همدان با شما چگونه بود؟
تعاملات بیشتر یکطرفه و از جانب بنده و هنر آموزان سفال کیش اتفاق افتاد. به عنوان مثال در جشن جهانی شدن لالجین بزرگترین غایب هنرمندان سفالگر کیش بودند ما هیچ گاه سهم خواهی از جهانی شدن هنر این شهر مطالبه نکردیم در صورتی که تمام تکنیکهای لعابی و چرخ و کتیبه سازی را بنام تکنیک و سبک لالجین اینجا معرفی کردیم و مهمتر اینکه اولین جشن سفال لالجین به همراه تولد هنر این شهر در کیش بود که بهوسیله هنرمندان سفالگر با هزینه شخصی تدارک و اجرا شد. تمامی این برنامهها تنها برای هنرمندان سفالگران لالجین بود. آنها باید دراین جزیره با سبکشان معرفی میشدند تنها مسئولی که دلسوزانه همراه ما بود و ما از ایشان میتوانستیم کمک بگیریم، خانم بهجت عباسی مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی همدان بود.
چه شد که از سفالگری درکیش دست کشیدید؟
پس از ناتوانی درثبت جهانی سفال کیش و گل مارن به عنوان بهترین گل سفال بر اساس قول و تعهدی که به هنر آموزانم داده بودم با اعلام عذرخواهی و قبول ناتوانی بر اساس فاکتورها و معیارها، از دنیای هنر سفال و آموزش برای همیشه کناره گیری کردم. متاسفم که نتوانستم پس از 10 سال تلاش این افتخار را به عنوان یک هنرمند کیشوند نصیب این جزیره زیبا کنم . درمجموع تنها توانستم کیش را به عنوان یکی از نقاطی که در ایران سفال تولید میشود معرفی کنم.
برگردیم به همدان، سال گذشته لالجین به عنوان شهرجهانی سفال انتخاب شد رویکرد شما به این انتخاب چگونه است؟
جهانی شدن لالجین یک اتفاق خوب و بزرگ در تاریخ این شهر است اما نکته اصلی اینجاست که بعد یکسال و نیم آیا این عنوان توانسته مشکلات را از لحاظ فضای شهری معماری کارگاهها، نوآوری درسفال و حمایت از هنرمندان سفالگر حل کند؟ شخصا نقدهایی به اینگونه جهانی شدن سفال در گلپورگان و لالجین داشته و دارم و آن هزینههای واقعی این عناوین است. ما بدون واقعنگری در هنر سفال فقط تخریب محیط زیست را تشدید خواهیم کرد. هزینه به معنی تغییر ساختار یک مسیر سنتی با فرهنگ سازی در ابعاد استاندارد شده در هنر این شهر هاست.
شما به عنوان مدرس سفالگری فکر میکنید آموزش سفالگری در شهرجهانی سفال چه جایگاهی دارد؟
آموزش نقش بسیار مهمی درارتقا هنر دارد درمجموع بستر رشد نسل نو را فراهم میکند در لالجین هنوز هنر سینه به سینه یا از نسلی به نسل دیگر و به شکل تجربی منتقل میشود و نقش مراکز هنری دانشگاهی ضعیف است و به بلوغ حرفهای درعمل نرسیده. یعنی نقش علم به مراتب کم است البته در سالهای اخیر انجمن هنری سفال و سرامیک لالجین قدمهای خوب و ارزندهای برای برطرف کردن این مشکلات برداشته اما ضعف آموزش هنوز گریبانگیر این شهر است.
یکی مشکلات سفال لالجین مساله پسماند سفال است که به دلیل نامرغوب بودن کارها حجم بسیار زیادی دارد این مساله قابل انکار نیست و اطراف شهر مملو از پسماند سفال شده است چه راهکاری برای بالابردن کیفیت سفال وجود دارد؟
به اعتقاد من لالجین و صنعتگران این شهر محکوم به استفاده از تکنولوژی روز دنیا جهت بازیافت و بازافرینی متریال سفال از پسماند و ارتقا کیفیت در تولیدات هستند. امیدوارم هرچه زودتر استانداردسازی سفال و لعاب دراین شهر اجرایی شود. نسل اینده نیز مسایل پر چالشی را با این پسماندها خواهند داشت و الودگی منابع آبی زیرزمین بهوسیله این پسماندها مشکل ساز است. باید توجه کنیم که حفظ محیط زیست و پوستاندازی در سفال لالجین برای آینده این شهر ضروری است.
برداشت بی رویه از خاک برای تولید سفال یکی از مشکلات این شهر است که این موضوع را معاون صنایع دستی استان انکار کرده شما چه نظری در این باره دارید؟
ظرف ۴۰سال آینده خاک مفید سفال لالجین به اتمام خواهد رسید من مخالف تولید انبوه و میلیونی سفال غیرهنری لالجین هستم این هنر زیبا نباید به یک تهدید زیست محیطی تبدیل شود. تنها آینده وعلم در این خصوص میتوانند قضاوت عادلانهای داشته باشند.
مساله ورود سفال و سرامیک چینی نیز از مشکلات این شهر است در این باره چه پیشنهادی دارید؟
اجناس چینی برای خیلی از کشورها در یک مقطع معضل بود. اما آنها یاد گرفتند دانش اکادمیک را باید در خط تولید و بازاریابی قرار دهند و حمایت علمی تعریف شدهای در درازمدت باید از سطح کیفی و کمی و مباحث زیبا آفرینی داشته باشند. به نظر من ایزوله کردن لالجین و عدم ورود سفال چینی یا سایر شهرها کارساز نخواهد بود مهمترین حلقه مفقود مباحث تغییر و پوست اندازی تولیدات هنری است باید توجه داشت سفال چینی براساس یک فرایند قانونی وارد کشور و بازار میشود.
وجود سرب و خطرناک بودن برخی لعابها در لالجین از مباحث پرچالش است که سفالگران انکار میکنند اما کارشناسان این موضوع را تایید میکنند چرا باید در سفال سرب وجود داشته باشد و چگونه میتوان این معضل را برطرف کرد؟
روزگاری صحبت و مصاحبه در خصوص لعاب سربی تابو قلمداد میشد خوشحالم جزو اولینهایی بودم که اعلام مخالفت از استفاده این فلز سنگین و خطرناک کردم. اولین آسیب در این بحث شامل سفالگران و صنعتگران در هنگام درست کردن و پخت اینگونه لعابها میشود و راهکار مصرف کننده نیز استفاده تزیینی از اینگونه سفالهاست .اما این نبود اگاهی سلامت سفالگر را نشانه گرفته و تا به امروز هم جهت ارتقا و حفظ سلامت و بهداشت کارگاهی اطلاع رسانی جامعی صورت نگرفته است. این مساله نیاز به فرهنگ سازی و نهادینه شدن مبحث استاندارد درهنر سفال است . البته ساختار معماری اشتباه کارگاهها و نزدیک بودن کورههای غیراصولی به خط تولید نیز همیشه دغدغه من است. اما راهکار مشخص با توجه به هزینهبر بودن و نداشتن توجیه اقتصادی از نظر من، تغییر درترکیب خاک جهت بالا بردن دمای پخت و استفاده از سایر لعابهای درجه حرارت پخت بالا و لعاب گیاهی است. البته این یک نگرش هنری است نه صنعتی. سرب عامل اصلی ایجاد شفافیت در سفال لعابدار سنتی است و یکی از دلایل مورد استفاده نیز این موضوع است.
نوآوری درسفال لالجین کم است نهادهای آموزشی چه کاری در این زمینه میتوانند انجام دهند؟
جواب این سوال را بنده قصد دارم واگذار کنم به معاونت صنایع دستی همدان اما چیزی که یقین دارم تا به امروز به شکل کامل اتفاق نیافتاده و در آینده هم به سختی اتفاق خواهد افتاد ابعاد اموزش ریشه در فرهنگ و نهادینه شدن تعهد دارد که در لالجین مغفول است.
لالجین چقدر میتواند از طریق اقتصاد گردشگری به استان همدان کمک کند؟
نقش مهمی قطعا در جذب اقتصاد ودرآمد گردشگری برای کل استان دارد اما این بستگی به برنامه ریزی مسئولان دارد و رویکرد شهروندان لالجین.
نکات مثبت زیادی در لالجین وجود دارد به طور مثال بخش عمدهای از مردم این شهر از راه سفالگری روزگار میگذرانند و اشتغالزایی دراین زمینه خوب است این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله اتفاقات مثبت را نمیتوان انکار کرد. اما سفال لالجین در مبحث شغل آفرینی و تاثیرات بنیادی برروی اقتصاد و ایجاد شغلهای وابسته دراستان همدان دارد. حتی بهعنوان یک الگو برای سایر شهرهاست. درلالجین درصد بیکاری تقریبا صفر است هر چند مشکلاتی مانند نگرش سنتی وجود دارد اما احساس میکنم قدمهای بزرگ برای تحول هنوز برداشته نشده. قطعا مخالف برنامههای زودبازده دراقتصاد و شغل آفرینی شهر هستم و موضوع دیگر خواستار ورود و استفاده از نخبههای اقتصادی و هنری دراتاق فکر برنامهریزان و متولیان هنر لالجین هستم.
گفتگو از حسین زندی
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.