نه دستهای پشت پرده و نه مافیا؛ برای مهار برانکو باید فراتر از او بود
پرسپولیس با گل دقیقه ۱۲۰ سپاهان را در اصفهان شکست داد و به فینال جام حذفی رسید. اتفاقی که برای اولین بار در زمان مربیگری برانکو در پرسپولیس رخ داده و حالا این مربی فرصت دبل کردن در فوتبال ابران را پیدا کرده است.
سه جدال نود دقیقهای پرسپولیس و سپاهان در لیگ و جام حذفی برندهای نداشت. دو بازی در لیگ و نود دقیقه بازی در جام حذفی تنها دو گل به همراه داشت و در نهایت آنچه باید حکم به برتری یک تیم میداد گل دقیقه ۱۲۰ بود که میتوان آن را یک گل به خودی هم دانست. همین آمار تعداد گل کم سه بازی این فصل پرسپولیس و سپاهان خود شاخصی قابل توجه برای اوضاع فنی دو تیم در طول فصل هم میتواند باشد.
قلعهنویی که در سپاهان با اصرار بر همان مولفههای تاکتیکی مورد علاقهاش قصد داشت تا بار دیگر قهرمان لیگ شود،در نهایت دستش از جام کوتاه ماند. شکست سپاهان در برابر پرسپولیس اگرچه با حواشی زیادی همراه بود و به نوعی تحت تاثیر اخراج دو بازیکن سپاهان قرار گرفت اما بار دیگر نشان داد برای متوقف کردن روند موفقیت برانکو در فوتبال ایران نمی توان با همان فرمولهای سابق عمل کرد. فرمولهایی که قلعهنویی سالهاست در تیمهای مختلفش آن را به کار می گیرد. مهاجمان فیزیکی،بازیکنان سرعتی رونده و تمرکز بر استفاده از کنارهها و اکتفا به بازیکنانی با خصوصیات محدود اما به درد بخور برای تاکتیک قلعهنویی سالها در تیمهای مختلف او تکرار شده است. قلعهنویی استاد بستن تیم در ابتدای فصل است اما در ادامه فصل قادر نیست تواناییهای بازیکنانش را ارتقا دهد و یا این توانایی ها را در جهاتی دیگر به کار گیرد. به عبارتی تنوع تاکتیکی تیمهای قلعهنویی چندان زیاد نیست و بازیکنانش معمولا در نیمفصل دوم دچار افت میشوند که این افت ناشی از همان آنالیز شدن سبک بازی توسط حریفان است. عدم موفقیت قلعهنویی در کسب جام با سپاهان نشان میدهد که متوقف کردن برانکو نیازمند استفاده از روشهای جدید در مربیگری است. همانطور که برانکو با آمدنش به لیگ ایران، سطح تمرینات و روشهای تاکتیکی را ارتقا داد، رقیب او نیز باید مردی سختکوشتر و خلاقتر باشد تا بتواند به چهار سال سلطه برانکو بر فوتبال ایران پایان دهد.دیشب وقتی برانکو با دو تعویض تاکتیکی و رو آوردن به پاسهای عمقی سپاهان را در موقعیت دفاعی و ضعف قرار داد مشخص شد که یک نیمکت قوی چگونه میتواند جریان بازی را در یک جدال حساس به کل عوض کندو
پرسپولیس لیگ را زمانی فتح کرد که فرشید اسماعیلی پنالتی چیپش را در دربی به آسمان زد و جام حذفی را هم اگر فتح کند باید مدیون ضربه پنالتی هدر رفته مهدی کیانی باشد. هر دو ضربه اگر گل میشد چه بسا سرنوشت لیگ و جام حذفی به گونهای دیگر رقم می خورد و شاید هم با وجود گل شدن هر دو پنالتی باز پرسپولیس در موقعیت کنونیاش بود. اما استقلال و سپاهان این فرصت را داشتند تا به دست خود مانع از قهرمانی پرسپولیس در لیگ و حذفی شوند و نشدند و این موضوع ربطی به حمایت دستهای پشت پرده از برانکو و تیمش ندارد. نه دستهای پشت پرده و نه حمایتهای فرافوتبالی هیچکدام عامل موفقیت برانکو در پرسپولیس نبودهاند. آنچه این مربی را در طی چهار سال اخیر بر صدر فوتبال ایران نشانده، ارائه کردن سطح بالایی از مربیگری و آمادهسازی یک تیم در فوتبال ایران است. برای مهار برانکو باید فراتر و سختکوشتر از او بود. در این صورت شاید پنالتیها نیز به راحتی آب خوردن هدر نرود!