از عمله روزنامهنگاری تا معمار روزنامهنگاری
یک زمانی رسانهها از رویدادهایی مینوشتند که جامعه دچارش بود ولی اینک از رویدادی مینویسند که خود دچارش هستند و انگار سیل این رویدادها آنها را دارد با خود میبرد و آنان بیخبر؛ یادداشتی در مورخه21 شهریور در مورد «پاسخگو ضعف عملکرد و مدیریت در ورزش و جوانان استان کرمانشاه کیست؟! »نوشته بودم که یکی از عزیزانی در فضای مجازی نوشته بود «جداً چرت و پرت بود» این در جواب این عزیز که از دنیای واقعی روزنامهنگاری دور است و برای خودشیرینی به این اداره و مطرح کردن نام خود دست به اقدام زده که در راستای رسالت روزنامهنگاری نیست این یادداشت را نوشتهام و قضاوت هم برعهد مردم است هرچند که امروزه روزنامهنگاران امنیت ندارند و به علت صدور مجوزهای بیرویه و ضعف اداره فرهنگ و ارشاد کرمانشاه باری به هر جهت شدهاند و برخی هم از این آب گلآلود دارند ماهی میگیرند و بنام روزنامهنگار خودشان را مطرح میکنند؛ داستان موضوع دیگری است، پس این ماجرا را با هم میخوانیم:
روزنامهنگاران واقعی روایتگر روزهای خوشی و ناخوشی مردم براساس رسالتشان هستند و در این راستا قدم بر میدارند. وقتی از آنان پرسیده میشود از شغلت رضایت داری؟! با لبخند رضایت روی لبهایشان نقش میبندد که میگویند؛ جواب را مردم بایستی بدهند؟! این تنها پاسخشان هست که میگویند، چرا؟ چون زمانی که وارد حرفه روزنامهنگاری شدی و تلخترین روایتی که با قلم به تصویر کشیدی قضاوت آن برعهده مردم است نه مدیران؟!
بنده هم معتقدم که روزنامهنگار اگر باورهایش را از ته قلبش روی کاغذ بیاورد، محال است تا آخر عمر فراموشش کنند و زمانی که نوشتههایش از جنس مردم و برای مردم باشد نه مانند برخی تازه به دوران رسیدهها و افراد ویژهخواری که بنام خبرنگار وارد این عرصه شدهاند و بیشتر دنبال اهداف امتیاز گرفتن از ادارات و نهادها هستند.
این دسته افراد نیز بخاطر امتیازاتی که از سوی ادارهها به آنان داده میشود، متاسفانه این روزها تعدادشان همانند قارچ سمی افزایش پیدا میکنند که به عنوان خبرنگار و روزنامهنگار در این آشفته بازار گاهی با غرضورزی برای زیادهخواهی بیشتر و گاهی هم ناخواسته و ندانسته به زعم خود رسالت خبرنگاران واقعی را هم زیر سئوال میبرند به خود اجازه میدهند که به اظهارنظر بیمورد بپردازند به این عزیزان هم باید گفت؛ قلم و رسالت خبرنگار مقدس است و اگر سالم و پاک نباشی در دراز مدت رسوای عام و خواص خواهید شد، این پندی برای این عزیزان میباشد و از طرفی نیز بین خبره و کارشناس تفاوت زیاد وجود دارد و این دسته اشخاص آماتور که برای منافع و زیادهخواهیهایشان بعدها باید پاسخگو باشند و جواب کارنامه اعمالشان را حتماً از سوی مردم خواهد گرفت و مردم هم در بارهشان به قضاوت خواند نشست، پس عزیزان مؤاظب باشید.
هرچند در آین آشفتهبازار امروزی برخی مدیران ادارهها به علت ضعف عملکردشان به این ویژهخوارها امتیازاتی میدهند و به کامشان شیرین آمده و به محوایی هم رسیدهاند و دارند هر روز بدتر از دیروز به این کار ناشایسته خود ادامه میدهند، بگذریم.
اما جای سئوال اینجاست چطور اداره فرهنگ و ارشاد به برخی مجوز داده که الفبای روزنامهنگاری ندارد و این افراد مشکل ایجاد میکنند و امروز به عنوان مدیر مسئول، سردبیر یا هر عنوانی دیگر که تفاوت چندانی ندارد مهم نفس عمل است که عملگرا نیستند و اینها حتی تفاوت یادداشت با سر سرمقاله را نمیدانند، فقط به این باور رسیدند که با شانتاژ کاری به اهداف پوچ خودشان خواهند رسید که دارند این باور غلط رواج میدهند.
من در تعجبم این که چرا اداره نظارت بر مطبوعات به ماده ۲ آییننامه خبرنگاری توجه جدی نشان نمیدهد که«خبرنگاری که خبرهای نادرست و غرضآلود گزارش دهد قانون او را مجرم میداند» و همین جمله هم همیشه در ذهنتان باقی بمانده هرگز رسالت روزنامهنگاریمان را فراموش نکنیم، هرچند که ثبت آمار و ارقام، اسامی، موقعیت جغرافیایی و تقسیمات کشوری بسیار مهم است نباید از کنار این موضوعها هم به راحتی عبور کرد.
اما این روزها خبرنگاران کنونی بیهمتاند و قطعاً اگر در ثبت وقایع دقت میکردند و اسیر کپیبرداری نمیشدند دیگران هم برایشان ارزش قائل بودند در واقع اگر الان یک سوژه برای گزارش یا تحلیل به آنان داده شود، شاید ۱۰ نفر هم از پس آن بر نیانند.
روزنامهنگاران و خبرنگاران کنونی باری به هر جهت مینویسند و اهل تحقیق و کنکاش برای نوشتههایشان نیستند. بیشتر آنان اصلاً نمیدانند سبک گزارششان چیست و گهگاهی در یک گزارش همه سبکها قاطی و به مخاطب خورانده میشود.
بنده معتقدم که برخی از افراد هم در نشریات امروزی ما به کار عملگی خبری میپردازند و هنر و علاقه و انگیزه روزنامهنگاری ندارند.
و در جواب دوستی که بیربط ایراد از یادداشتی در نقد اداره ورزش و جوانان نوشتهام که این عزیز برای خودشیرینی به اداره کل گرفته و به زعم خودش«این مطالب یادداشت چرت و پرت دانسته» باید گفت: سخت در اشتباه به سر میبرید خیلی از دنیای واقعی رونامهنگاری دور هستید هنوز هم خیلی مانده ادبیات نوشتن را فرا بگیرید و در حرفه روزنامهنگاری خیلی با آموزش ارتباط ندارید و دور هستید، هرچند برخی هم معتقدند که روزنامهنگاری بیشتر ذاتی است، این عزیز ذات روزنامهنگاری هم ندارد و من به کسانی که به اصطلاح آموزش روزنامهنگاری دیدهاند اما استعداد هنری ندارند، عمله روزنامهنگاری میگویم. این افراد خلاقیت ندارند و معمار روزنامهنگاری نیستند. روزنامهنگار باید جریانساز باشد و با هنر خاص خود اخبار را با دقت و ظرافت منعکس و روشنگری کند حال با این تفاسیر بالا، از این دوست عزیز میخواهم خودش برای خودش عنوان انتخاب نماید.
و من بر این باور هم هستم که هرچند عدهای از خبرنگاران بر اثر تمرین و ممارست و بدون رفتن به دانشگاه قلم میزنند و به دلیل برخورداری از روحیه هنرمندی به خوبی از عهده این کار برآمدند، اما عدهای هستند که با وجود سابقه کار طولانی و یا داشتن تحصیلات دانشگاهی هنوز شم خبری ندارند و اخبار آنان به اصطلاح مکانیکی است نه هنری و حتی تیتر زدن به عنوان پیشخوان مقاله یا خبر را آن طور که باید بدانند، دور هستند.
امروزه آشنایی با دنیا، تاریخ، امروز و دیروز را از ویژگیهای لازم برای یک خبرنگار میباشد و روزنامهنگار باید جهانبینی قوی داشته باشد و با استفاده از آگاهی خود به اخبار شاخ و برگ بدهد و ارزشها و ضد ارزشها را در مطالب خود لحاظ کند.
هرچند بعضی رسانههای کنونی حتی نمیدانند مخاطب رپورتاژ آگهی چه میخواهد، و برخی رسانهها حتی نمیتوانند تشخیص دهند صاحب آگهی میخواهد چه موضوعی به مخاطبانش بگوید مثلاً گزارش رپورتاژی مینویسند اما عکس گزارششان زیرنویس ندارد به همین دلیل صاحبان آگهی هم رغبت به دادن آگهی به رسانهها نمیکنند و تبلیغاتشان را به فضای مجازی میسپارند.
اکنون خبرنگاران و روزنامهنگاران امنیت مادی و معنوی لازم را ندارند و نمیتوانند آن گونه که لازم است مدافع حقوق مردم در رسانهها و مطبوعات باشند در حالیکه در گذشته مطبوعات قدرت داشتند و مسئولان و مدیران از خبرنگار حساب میبردند و پاسخگو بودند البته به همت این میرزا بنویسها که حامی مدیران شدهاند و هر مطلبی مدیری بخواه مینویسد و به اینها میدهد که اینها انتشار میدهند امروزه برای روزنامهنگاری چالشهای درست شده که مشکلاتی ایجاد کرده و هرچند که پدیدههای نو پدید امروز مجالی پیش آورده که جامعه ژورنالی از وابستگی دولتی خود بکاهد و خود بنیادی پیشه کند؛ فقط در این جایگاه است که شایستگان میمانند و آنانی که نیروی سازگاری ندارند با دست تکان دادن، به جهان روزنامهنگاری، بدرود خواهند گفت و رهسپار کار دیگر خواهند شد.