۴ تفاوت داستان کالدرون با استراماچونی

کالدرون که برای گذراندن تعطیلات بین 2 نیم‌فصل راهی کشورش شد، دیگر بازنخواهد گشت. دستیاران او هم بعد از حضوری کوتاه‌مدت در تهران، وسایل‌شان را جمع کردند و رفتند. هم‌اکنون داستان کالدرون با جدایی آندره‌آ استراماچونی از استقلال مقایسه می‌شود، اما به‌نظر می‌رسد بین این دو پرونده، چند تفاوت عمده وجود داشته باشد.
  تفاوت معدل امتیازی
هر دو مربی در شرایطی ایران را ترک کردند که تیم‌شان در صدر جدول قرار داشت. با این همه، صدرنشینی استقلال بعد از پیروزی برابر شهرخودرو، به لطف عقب افتادن چند مسابقه لیگ رقم خورد، این در حالی است که صدرنشینی پرسپولیس با گابریل کالدرون، در شرایط برابر و پس از آن به‌دست آمد که همه تیم‌ها 16بازی کامل انجام داده بودند. استراماچونی موقع ترک ایران با کسب 25امتیاز از 13بازی، حد نصاب «1.92» را به ثبت رساند، در حالی‌ که کالدرون با کسب 34امتیاز از 16بازی، به معدل امتیازی «2.12» رسید.
  شروط کمتر، سکوت مطلق
استراماچونی بعد از ترک ایران مصاحبه‌های پرشمار و بعضا متناقضی انجام داد. او لیست بلندبالایی از شروط مالی و غیرمالی برای بازگشت به تهران داشت که درنهایت برآورده نشد و کار مرد ایتالیایی به پایان رسید. این در حالی است که کالدرون از زمان بازگشت به آرژانتین، غیر از یک پست کوتاه دوخطی هیچ اظهارنظر دیگری نداشت. او شروط کمتری هم گذاشت که البته در پایین‌ترین سطح اتکا به مسائل مالی بود. کاملا روشن بود که کالدرون در زمینه دریافت دستمزدش، همچنان آماده ادامه تعامل با باشگاه بود، اما حتی شرط ساده او برای تغییر سرپرست که می‌توانست نشان‌دهنده حُسن نیت باشگاه باشد هم اجرا نشد تا پروژه گابریل در تهران، نیمه‌‎تمام باقی بماند.
  همه دست روی دست گذاشتند
واقعیت آن است که اراده داخلی برای بازگرداندن استراماچونی بسیار پررنگ‌تر بود. باشگاه استقلال اگرچه ابتدا در پرداخت دستمزد استرا اهمال کرد اما پس از آن، هم پول کافی به حسابش ریخت و هم از مسئولان مختلف برای به انجام رساندن این پروژه کمک خواست. این در حالی است که مدیران پرسپولیس رسما دست روی دست گذاشتند و اجازه دادند کالدرون به راحت‌ترین شکل ممکن جدا شود. حتی برخورد هواداران هم با این دو مربی متفاوت بود و درحالی‌که کالدرون معدل امتیازی بهتری به‌جا گذاشته بود، قرمزها حتی یک‌دهم اشتیاق موجود در اردوگاه حریف را برای بازگرداندن مربی‌شان نشان ندادند. به‌نظر می‌رسد این بخش از ماجرا مربوط به همان قصه خوابیدن پرسپولیسی‌ها در باد عصر برانکو باشد.
  دماغ سر بالا و کارگرزاده
استراماچونی و کالدرون در سبک کار و نوع رفتارشان هم تفاوت‌های بنیادین با هم داشتند. سرمربی ایتالیایی استقلال کلا «بجوش» نبود و اگرچه بین هواداران این تیم محبوبیت زیادی به‌دست آورد، اما انبوه تمناها برای بازگشتش به ایران را بی‌پاسخ باقی گذاشت. او یک‌بار به‌خاطر از بین رفتن خط‌کشی زمین تمرین در اثر بارندگی به خانه برگشت و این اقدامش موقعیت جواد زرینچه را به‌شدت به خطر انداخت. استراماچونی یک‌بار هم به‌خاطر حاضر نشدن کفش‌هایش توسط تدارکات تیم قهر کرد و رفت. این در حالی است که کالدرون هر روز خودش زمین تمرین را آماده می‌کرد، توپ‌ها و موانع را می‌چید و حتی پیش آمده بود که موقع بارندگی، چمن را تی بکشد. مربی آرژانتینی در توضیح این قبیل رفتارهایش گفته بود: «پدر من کارگر بود و از پنج‌سالگی به من یاد داد باید کار کنم». نهایتا هم او با کمترین بهانه‌گیری ممکن، صرفا به‌خاطر تعلل و بی‌میلی باشگاه جدا شد و رفت؛ درست برخلاف داستان استراماچونی و استقلال.