//
کدخبر: ۲۶۱۵۹۷ //

به استقلال گل زدم ۶ ماه محروم شدم / علی پروین گفت نرو، من برمی‌گردم

هافبک اسبق سرخابی‌ها گفت: اولین جمله‌ای که علی پروین به من گفت، این بود که برای اینکه پرسپولیسی شوی باید ۳۰۰ هزار تومان هم پول بدهی!

به استقلال گل زدم ۶ ماه محروم شدم / علی پروین گفت نرو، من برمی‌گردم
به گزارش فرتاک نیوز،

، بهزاد داداش‌زاده از جمله فوتبالیست‌هایی است که سابقه بازی در استقلال و پرسپولیس را در کارنامه ورزشی خود دارد. هافبک اسبق سرخابی‌ها در مصاحبه‌ای حرف‌های جالبی بر زبان آورد که متن آن در زیر از حضورتان خواهد گذشت.

چطور شد پرسپولیس شدید؟

داستان از آنجایی آغاز شد که من در استقلال رشت حضور داشتم، در جام حذفی با قرمزپوشان تهرانی رودرو شدیم، من در مجموع ۲ بازی رفت و برگشت نمای‌هایش خوبی را به اجرا گذاشتم، بعد از مسابقه‌ای که در رشت برگزار کردیم من با ناصر محمدخانی و فرشاد پیوس عکس یادگاری گرفتم که همه گفتند این بازیکن در آینده‌ای نزدیک پرسپولیسی می‌شود.

بعد از این بازی پیشنهاد پرسپولیس به شما رسید؟

استارت پرسپولیسی‌شدن من از این بازی استارت خورد، به تیم امید دعوت شدم و با امارات بازی داشتیم، پرسپولیس در همان روز با المحرق بحرین بازی داشت، من در دقیقه ۴ با حرکت انفرادی دروازه امارات را باز کردم، بعد‌ها اطرافیان علی پروین تعریف کردند پس از این گل او رو کرد به اطرافیانش و گفت وقتی برگشتیم تهران اولین کاری که انجام می‌دهید این است که داداش‌زاده را پرسپولیسی کنید.

استقلال رشت رضایت‌نامه داد؟

آن‌ها برای دریافت رضایت‌نامه من ۷۰۰ هزار تومان پول دریافت کردند من این موضوع را بعد از ۲ سال بعد متوجه شدم، در ابتدا مخالف سرسخت حضور من در این تیم بودند، اما در ادامه با وساطت یکی از اعضای هیات مدیره استقلال رشت رضایت‌نامه‌ام صادر شد.

اولین جمله‌ای که علی پروین به تو گفت را به خاطر داری؟

او به من گفت برای اینکه پرسپولیسی شوی باید ۳۰۰ هزار تومان هم پول بدهی.

شما چه پاسخی به او دادید؟

در آن زمان تیم جنوب اهواز مرا می‌خواست و پول خوبی نیز به من می‌داد، به علی آقا گفتم من از این پول‌ها ندارم بدهم و اگر مرا نمی‌خواهید بر خلاف میل باطنی‌ام که پرسپولیسی هستم مجبور به اهواز بروم که در نهایت علی آقا اجازه داد در پرسپولیس بازی کنم.

برخورد بازیکنان پرسپولیس به عنوان بازیکن تازه‌وارد با تو چگونه بود؟

برخورد همه به جز یکی، ۲ نفر خوب بود.

این ۲ نفر چه برخوردی داشتند که برایتان جالب نبود؟

خب حسادت‌های فوتبالی وجود داشت و دارد و این نفرات رفتار خوبی با من نداشتند، آن‌ها دوست نداشتند در پرسپولیس موفق باشم.



می‌توانی این ۲ نفر را نام ببرید؟

اسم نبرم بهتر است، این طور نیست؟

به هر حال اتفاقی است که افتاده است، اسم می‌برید؟

حسن شیر محمدی، حمید روزبهانی. من هافبک بودم و این‌ها رابطه خوبی با من نداشتند.

آن‌ها توانستند برای شما مشکلی ایجاد کنند؟

نه، من بازیکن دونده و جنگنده‌ای بودم خود علی پروین انتخابم کرده بود و برای همین کوچک‌ترین کاری نتوانستند انجام دهند.

علی پروین به شما اعتقاد داشت؟

در همان روز‌های اول حضورم علی پروین گفت با توجه به این من در پست هافبک راست و میانی بازی دارم اگر می‌خواهی فیکس بازی کنی باید در پست هافبک چپ به میدان بروی. من هافبک راست بودم، اما این‌قدر تمرین کردم که پای چپم بهتر از پای راستم شد. البته نقش علی پروین در این راه زیاد بود.

چرا؟

او به بازیکنان اعتماد به نفس می‌داد. من یاد می‌آید در بازی با العربی قطر همه بازیکنان را دریبل می‌زدم، اما چون بازیکن پای راست بودم در هنگام سانتر کات بیشتری به توپ می‌دادم و ضربه‌ام به اوت می‌رفت، اما علی پروین این قدر تشویق کرد تا نقطه ضعفم را قوی کنم.

علی پروین مربی بداخلاقی بود؟

او بسیار با معرفت بود، هوای همه را داشت، اما وقتی شکست می‌خوریدم ناراترین فرد کره زمین بود، از شکست متنفر بود و جوری بازیکنان را نگاه می‌کرد که همه حتی بزرگای تیم حساب کار دستشان می‌آمد.

چند سال در پرسپولیس حضور داشتید؟

۵ سال

چی شد از این تیم رفتید؟

وقتی علی پروین از پرسپولیس رفت من هم به بهمن رفتم، آن موقع یک اپل گرفتم و قرارداد ۷ میلیون تومانی امضا کردم، به علی آقا زنگ زدم تا رخصت بگیرم او گفت از پرسپولیس نرو من بر می‌گردم، عابدینی هم گفت پرسپولیس مال پروین است و به زودی بر خواهد گشت. در آن مقطع قرار بود فیروز کریمی کار خدمت را انجام دهد. به خاطر هواداران برگشتم و بعد برای خدمت سربازی به پیام رفتم، نیم فصل که تمام شد سرباز نبودم، اما بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام را انجام داد.

چرا؟

به عابدینی زنگ زدم و گفتم اگر اجازه بدهید من تا پایان فصل بمانم، کاپیتان پیام بودم و مربیان و بازیکنان از من خواستند تا فصل تمام شود در این تیم بمانم و این کار را به خاطر رفاقت انجام دادم. همان موقع پرسپولیس خداداد عزیزی را به جای من به عنوان یار کمکی به جام باشگاه‌های آسیا برد.

فصل تمام شد به پرسپولیس بر نگشتید؟

حمید درخشان جایگزین استانک در پرسپولیس شد و به عابدینی اعلام کرد من احمدرضا عابدزاده، حسین عبدی، بهزاد داداش زاده و چند نفر دیگر را نمی‌خواهم.

دلیل این نخواستن چه بود؟

او نمی‌خواست با بازیکنانی که همبازی بود در پرسپولیس کار کند، روزی که برای دریافت رضایت‌نامه ام به باشگاه رفتم درخشان هم نشسته بود، او گفت به صورت قرضی برو و بعد برگرد، اما من گفتم با توجه به این که این اتفاقات رخ داده است ناراحت هستم و باز هم اشتباه کردم. باید به حرف مدیرعامل وقت پرسپولیس گوش می‌کردم.

 

آن بازیکنانی که درخشان گفته بود نمی‌خواهم برگشتند به جز شما؟

گفتم که اشتباه کردم، عابدینی با دلیل و منطق به درخشان ثابت کرد در ایران بهتر از این‌ها وجود ندارد و می‌توانند به پرسپولیس کمک کنند.

بعد علی پروین آمد، اما برنگشتید؟

وقتی علی پروین به پرسپولیس برگشت من رفتم باشگاه ذوب‌اهن و پول سال دوم قراردادم را دادم، خانه‌ام را پس دادم، رفتم با علی پروین صحبت کردم و او مرا می‌خواست، اما عابدینی به پروین گفته بود هر بازیکنی را می‌خواهی جذب کن به جز داداش‌زاده. علی آقا گفت از دست تو خیلی ناراحت است و من به ذوب‌آهن برگشتم. در اصفهان عملکرد خوبی داشتم و تصمیم گرفتم به تهران برگردم.

به تهران برگشتید، اما به یونان رفتید و بعد سر از استقلال درآورید؟

آن موقع عابدینی در فوتبال قدرت داشت و من به هر تیمی می‌خواستم بروم صحبت می‌کرد که این اتفاق رخ ندهد، حتی نتوانستم به استقلال رشت که ناصر حجازی سرمربی بود بروم، در آن شرایط یکی از دوستان پیشنهاد داد به یونان بروم.

چرا در یونان فوتبال بازی نکردید؟

من و محمد مومنی به یونان رفتیم، مسوولان تیم یونانی از عملکرد ما رضایت کامل داشتند، فقط گفتند باید ۶ ماه در این کشور بمانیم تا ۲ بازیکن خود را اخراج و با ما قرارداد امضا کنند، من ۲ ماه ماندم، اما به خاطر اینکه خانه‌ام در اصفهان و همسر و فرزندم که تازه به دنیا آمده بود در رشت بودند خسته شدم، مومنی با کامران منزوی صحبت کرد و من استقلالی شدم.

دوران حضورت در استقلال کوتاه بود؟

کوتاهش کردند.

چه کسانی؟

من زمانی که سکوموروخوف سرمربی استقلال بود بازیکن فیکس بودم و او اعتقاد زیادی به عملکرد فنی‌ام داشت، اما وقتی منصور پورحیدری آمد اعتقادی به عملکرد فنی‌آم نداشت، وی حتی در تیم ملی‌ام بود دعوتم نمی‌کرد. خوب بازی می‌کردم و حتی پس از پایان فصل من و چند بازیکن دیگر به صورت قرضی راهی استقلال قزوین شدیم و این تیم را از دسته سوم به دسته دوم آوردیم، قراردادم را به خاطر فتح‌الله‌زاده و هواداران استقلال یک فصل دیگر تمدید کردم، اما اشتباه کردم.

با مرحوم پورحیدری حرف نزدی؟

خیلی، به عنوان بازیکن به نظر او احترام می‌گذاشتم، می‌گفت من تو را برای بعضی بازی‌ها می‌خواهم، هواداران در هر بازی تشویقم می‌کردند، اما متاسفانه پورحیدری روی رفتار خود پافشاری می‌کرد، بازی با تراکتور مرا به زمین برد و گل زدم، اما دیگر حتی بازی‌ام نداد و از فهرست تیم خط می‌زدم خدا ایشان را رحمت کند، اما با زندگی ورزشی‌ام بازی می‌کرد. فرق او با علی پروین این بود که هر کس را نمی‌خواست می‌گفت و فوتبالش را نابود نمی‌کرد. شاید برخی‌ها به هاشمی نسب احترام نگذارند، اما پروین او را عاقبت به خیر کرد و اجازه داد به تیمی برود که پول بگیرد و زندگی‌اش را متحول کند.

در آن شهراورد جنجالی گل زدی که حاشیه‌های زیادی به همراه داشت؟

در دقیقه ۵۴ روی ارسال محسن عاشوری گل زدم، مدافعان استقلال تمام حواسشان به فرشاد پیوس و علی دایی بود و از من غافل شدند. یک خاطره جالب هم دارم.

 

چه خاطره‌ای؟

بعد از زدن گل به سمت هواداران پرسپولیس رفتم، آن‌ها که خیلی خوشحال بودند من را به سمت خودشان می‌کشیدند. بازیکنان پرسپولیس هم پایم را می‌کشدند تا هواداران مرا به داخل سکو‌ها نبرند.

بعد از این بازی ۶ ماه محروم شدی؟

من همیشه از داریوش مصطفوی این سوال را می‌پرسم که چرا محرومم کردید و او می‌گوید امیر حسین فتحی این کار را انجام داد، حالا می‌خواهم از فتحی که از باشگاه استقلال به مجموعه ورزشی انقلاب رفته است بپرسم چرا ناعادلانه محرومم کردید؟ آیا شادی کردن در شهرآورد پس از زدن گل جرم بود. من به استقلال در بزگ‌ترین بازی فوتبال ایران گل زده بودم و حق داشتم شادی کنم، اما «امیر حسین فتحی» که در آن ایام رییس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بود ۶ ماه محرومم کرد.

به عنوان هم استانی از سیروس قایقران خاطره‌ای دارید؟

تا دلتان بخواهد

یکی از آن‌ها را برایمان تعریف کن؟

تازه به تیم امید دعوت شده بودم، از استان گیلان ۶ بازیکن در تیم امید حضور داشتند، قبل از ما تیم بزرگسالان تمرین می‌کرد، وقتی تمرین آن‌ها تمام شد مرحوم سیروس قایقران ماند تا عملکرد ما را تماشا کند، بعد اجازه‌مان را از حسن حبیبی گرفت و شام بیرون برد و میهمان کرد، او یک اسطوره بود. مردی که یادش تا ابد در تاریخ فوتبال ایران ثبت شده است.

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۶۱۵۹۷ //
ارسال نظر