اختصاصی/ آقای فکری بیخیال/ نه مسی و رونالدو دیدیم نه کریم شیره ای!
محمود فکری در لیگ بیستم رکوردی را از آن خود کرد که فعلا هیچ مربی به آن نخواهد رسید! رکورد عجیبی که در نوع خودش بینظیر است و حالا حالاها دست نخورده باقی خواهد ماند.
گاهی وقت ها برای فرار از انتقادات راهی وجود دارد که بعضی از مربیان و حتی بازیکنان به سمت آن می روند و مطرح می کنند. راهی که بیشتر حالت توجیه دارد و فقط می شود، به آن خندید و سکوت کرد!
شاید در تاریخ فوتبال ایران کمتر مربی پیدا شود که بعد از شکست، بیاید و مرد و مردانه بگوید، مشکل من بودم و نتوانستم به تیمم کمک کنم. همیشه مربیان راهی برای فرار از شکست و نتایج افتضاح دارند و همان مثال قدیمی "زمین کج بود، عروس نتوانست برقصد" را انتخاب می کنند؟! بهانه هایی از قبیل؛ داور اجازه نداد ببریم، زمین مسابقه افتضاخ بود، پول نداشتیم آب معدنی بخریم، هوا گرم بود، مصدوم و محروم زیاد داشتیم، پنالتی ما را نگرفتند، تیم را من نبستم، تیم مقابل حرفی برای گفتن نداشت، بودجه یک بازیکن حریف به اندازه کل بودجه تیم ما بود، حریف ضد فوتبال بازی کرد، کارشان همش بِکش بِکش بود، پول غذا نداشتیم و کلی بهانه های جور واجور که دیگر قدیمی شده و اخیرا مربیان رو به ترفند دیگری آورده اند؟! ترفندی که کاملا اتهام محسوب می شود و می توان برای آن پرونده قضایی درست کرد. اتهام کم کاری به بازیکان که خیلی از مربیان به سمت آن رفته اند. همین لیگ بیستم کلی از این اتهامات به بازیکنان خودی وارد شد که نفر اول محمود فکری بود! او در هر دو تیمی که سرمربی گری کرد، نتایج ضعیف را به گردن بازیکنان انداخت تا احیانا کسی از دانش مربیگری اش ایراد نگیرد!
سرمربی نیم فصل اول استقلال که وقتی تیمش صدرنشین لیگ هم شد، هواداران و کارشناسان امیدی به تیمش نداشتند و از تاکتیک او ایراد می گرفتند؛ بطوری که خیلی ها اعتقاد داشتند، این تیم، صدر جدول را خیلی راحت تقدیم حریفان خواهد کرد که اتفاقا اینگونه نیز شد و فکری هم نتوانست تیمش را در صدر نگه دارد و در نهایت از تیم برکنارش کردند. او پس از چند هفته راهی مسجد سلیمان شد و اتفاقا داشت خوب هم نتیجه می گرفت که ناگهان در خانه سه بر دو نتیجه را به ذوبآهن واگذار تا خطر سقوط را احساس کند. همین خطر سقوط باعث شد راهی را برود و انگشت اتهام کم کاری بر روی سه بازیکن تیمش بگذارد! البته این وسط فکری خیلی خوش شانس بود که تیم های پایین جدولی آنقدر بد نتیجه گرفتند تا نفت مسجد سلیمان سقوط نکند، وگرنه "حاج محمود" معلوم نبود پای چندین بازیکن دیگر را وسط می کشید؟! با این حال، فکری برای اینکه بلیط اولش را در استقلال نسوزاند و در آینده مجددا به تیم برگردد، به چند نفر اتهام کم کاری زد تا شاید به نوعی کارنامه اولش را ماست مالی کرده باشد؟! کارنامه ای که شاید اگر آمادگی فقط یک بازیکن ( رشید مظاهری ) نبود، همان هفته های آغازین لیگ سیاه می شد و کاپیتان سابق آبی ها به لیست مربیان سوخته می رفت و اصلا کارش به اتهام زدن نمی رسید!
البته بد نیست یک جمعبندی در رابطه با بازیکنان استقلال کنیم و ببینیم کدام بازیکن، به زعم! فکری کم کاری کرده است؟! فرشید اسماعیلی در زمان فکری با مدیریت مشکل پیدا کرده بود و مدتی هم از تیم کنار گذاشتند تا مشکلات حل شود و برگردد که خوشبختانه! این مشکلات هنوز هم حل نشده است. سیاوش یزدانی نیز همین مشکل را داشت و در زمان فکری چندان بازی نکرد که کم کاری اش به چشم بیاید. دیاباته، چه اول فصل و چه الان مشکلات پابرجاست و برای مجیدی هم بازی نمیکند. وریا غفوری نه در دوره فکری و نه در دوره مجیدی توانست بازی های خودش را انجام دهد که شاید دو یا سه بازی به تیمش کمک کرد. ( البته بازی های آسیایی را باید جدا کرد چون در آسیا عملکرد بدی نداشت و تقریبا خوب بود) هرچند این را باید اضافه کرد، گلی که او در بازی با نفت مسجد سلیمان به ثمر رساند، برکناری فکری را تمدیدکرد! حسین حسینی هم یک بازی با اشتباه فکری به میدان رفت و به دلیل استرس، گل به خودی زود در حالی که هیچ مربی، مظاهری آماده را نیمکت نشین نمی کرد تا به حسینی میدان دهد؛ گرچه حسینی نیز در همان بازی با نفت مسجد سلیمان نمیه دوم ستاره زمین شد و خوب بازی کرد. محمد نادری در دوره فکری به مراتب بازی های خوبی نسبت به دوره مجیدی انجام داده بود. مهدی قایدی نیز همان مهدی قایدی بوده و هست که نشان به آن نشان اگر گل انفرادی دقایق تلف شده دربی را به ثمر نمی رساند، فکری باید بعد از دربی خداحافظی می کرد، چون تیمش بدترین بازی فصل را انجام داد.
مسعود ریگی هم تنها بازیکن بی حاشیه چند سال اخیر استقلال بوده که اگر کل تیم هم به او اتهام بزنند، هیچ کارشان و هواداری آن را نمی پذیرد.میلیچ هم که نه برای فکری بازی کرد و نه برای مجیدی! سایر نفرات نیز نه الان مسی و رونالدو هستند و نه زمان فکری "کریم شیره ای"! بودند که مدرکی برای کم کاری شان پیدا کنیم؟! حال اینکه چرا فکری دست از سر استقلال برنمی دارد و حتی بعد از باخت تیمش مقابل همین تیم، از بازی استقلال ایراد گرفت و انتظار داشت شکست سنگینی را متحمل شود، بسیار عجیب به نظر می رسد؟! در هر صورت؛ فکری و امثال فکری ها باید بدانند الان هواداران خودشان "یه پا" کارشناس شده اند و وقتی بازی را نگاه کنند، متوجه می شوند، تمیمشان چه چیزی در "چَنته" دارد. مثل بازی های آسیایی استقلال و دو مسابقه در دربی که مجیدی توانست، قهرمان لیگ (پرسپولیس) را طوری غافلگیر کرد تا حریف ۱۲۰ دقیقه نه کرنر بزند و نه شوت به داخل چارچوب! فکری باید این را بداند در استقلال مثل نفت مسجد سلیمان و نساجی دفاع کردن معنایی ندارد و باید فوتبال بازی کرد. فکری باید بداند که چرا هواداران هنوز هم از تیم استراماچونی به نیکی یاد می کنند، چون فوتبالی که تیم او بازی می کرد، حریفان را نیز به تشویق وامیداشت. کاپیتان سابق آبی ها باید بداند که اگر بازیکن احیانا هم اگر کم کاری کرد، که خیلی بعید به نظر می رسد، مقصر اصلی سرمربی است، چون به گفته خودش در هر دو تیم این اتفاق رخ داد! هرچند که خیلی از این اتهامات برای فرار از ضعف فنی است که مربی مثل فراز کمالوند نیز مطرح کرد و به هیچ نتیجه ای نرسید، چون بازی را باخته بود. با این حال فکری با کاری که کرد، یک بار دیگر به صورتش گِل مالید! مثل دوران بازی کردنش که سالها پیش وقتی بازیکن ملوان را به عمد زد، از زمین گِل برداشت و به صورتش مالید که از تصویر دوربین بدور نماند و عادل فردوسیپور هم چند بار صحنه را در برنامه ۹۰ نشان داد. نکنه پایانی اینکه؛ محمود فکری بازیکن بزرگی برای استقلال بوده و در دوران بازیگری افتخارات زیادی را برای هواداران کسب کرده که نباید، با یک سری حرف ها به دنبال چیز دیگری باشد.
*به قلم علی مسعودی*
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.