مسعود؛ بازیکن منفور درون زمین اما محبوب در بیرون زمین
دلچسبترین نمایشهای ملی مسعود شجاعی، در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 شکل گرفتند. مسعود بهترین بازیکن تیم در مسیر مبارزه برای صعود به جام جهانی آفریقای جنوبی بود اما مهرههای تیم نه از گلاش در آزادی به عربستان مراقبت کردند و نه توانستند گل حیاتیاش به کره جنوبی در زمین حریف را حفظ کنند.
او در همان روزها به اوساسونا پیوست و با دریبلهای معروف کشوییاش، به قلب مردم پامپلونا نفوذ کرد. دوران ملی مسعود از آن به بعد، با فرازونشیبهای زیادی گره خورد. در جام ملتهای 2011، او در تیم قطبی با اتهام کمکاری روبرو شد و بعد از آن به خاطر حضور مستمرش در فهرستهای کیروش، انتقادهای زیادی را به جان خرید. مسعود، پسر کیروش بود. پسر حذفنشدنی تیم او. مرد پرتغالی حتی به قیمت جوانگرایی، حاضر به حذف شجاعی نبود و نمایشهای مسعود در جام جهانی برزیل، نشان از شایستگی این بازیکن برای باقیماندن در تیم داشتند. بدشانسی، همیشه بخشی از تقدیر ملی مسعود بود. شاید اگر ضربه تماشایی او به دروازه بوسنی در آخرین بازی جام جهانی به جای تیر، به تور میرسید، این بازیکن برای همیشه یک قهرمان ملی میشد اما شجاعی روش سختتر و هزینهدارتری را برای تبدیلشدن به قهرمان ملی طی کرد.
قول و قرار تشویق شجاعی، حالا در همان استادیومهایی مطرح شده که یک روز این بازیکن را در لباس تیم ملی هو میکردند. که برایش سوت میکشیدند تا قید پوشیدن لباس سفید را بزند. مسعود اما، ماند و ماندگار شد. وقتی همه در اینستاگرام سرگرم مدلینگ بودند، او از حساسیتها و دغدغههایش برای مردم ایران مینوشت. وقتی همه میخواستند در قاب مشترک با رئیسجمهور دیده شوند، او خطر کرد تا درخواست حضور بانوان در ورزشگاهها را مطرح کند. شجاعی هیچوقت شیفته دوربین نبود اما رد فعالیتهای خیرخواهانهاش در چندین شهر، دیده میشد. او کودکان کار را فراموش نکرد و صدای نفسهای مردم کشورش را به هیچ نوای دیگری نفروخت. آنهایی که امروز مسعود را سرزنش میکنند، فراموش کردهاند که این بازیکن از سفر به اسرائیل برای بازی با مکابی چشم پوشید و وقتی در یونان روبروی این تیم قرار گرفت، که بر اساس قراردادش هیچ چارهای به جز مسابقهدادن نداشت. مظلومیت. این روزها شجاعی را با این کلمه میشناسیم. همه این آزارها اما، فرصت تماشای چهره واقعیتری از شجاعی هستند. بازیکنی که یک روز سوت میشنید و حالا سزاوارانه ستایش میشود. او حالا دیگر فقط پسر کیروش نیست. پسر ایران است.