از زمانی تا افتخاری، از ملکی تا قراب/ مدیرانی که در استقلال یکدست نیستند
البته مشکل اصلی استقلال در فصل جاری فوتبال کشور مسائل فنی و کاستیهایی است که در جریان مسابقات و در زمین بازی در کار آنها مشاهده میشود.
![از زمانی تا افتخاری، از ملکی تا قراب/ مدیرانی که در استقلال یکدست نیستند](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/VjYWSkoPm7TY/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6InYMVlsf0RMd/photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7-%DB%B0%DB%B8-%DB%B1%DB%B1_%DB%B2%DB%B3-%DB%B0%DB%B4-%DB%B3%DB%B8.jpg)
اگر علیرضا منصوریان و دستیارانش تصمیمهای بهتری میگرفتند و از مهرههای خود بیشتر و بهتر سود میجستند، قسمت اعظم این مشکلات رخت برمیبست و آبیها در شرایط ناگوار فعلی خود قرار نداشتند و البته این نه فقط مشکل امسال آبیها بلکه تکراری از رویدادهای سال پیش است که دیدیم چطور در نیم فصل اول لیگ برای آنها رنجافزا شد و به نوعی بیداری و رستگاری برای آنها پس از رویکرد به بازیکنان جوانتر در نیم فصل دوم منجر شد.
با این حال نباید از حق گذشت که یکدست نبودن هیات مدیره استقلال در دو سه سال اخیر نیز کم خسران ساز نبوده و برعکس لطمات فراوانی را به این تیم در صحنه مسابقات و در زمینه کسب نتایج وارد کرده است.
البته در بزرگترین تیمهای دنیا و باشگاههای مطرح نیز اینگونه اختلاف سلیقهها امری رایج است و قرار هم نیست که هیات رییسه و مدیران هر باشگاهی یک گونه بیندیشند و راجع به راههای اوجگیری و حل مشکلات یک راهکار مشترک را ارائه بدهند ولی آنچه در نمونههای خارجی میبینیم یک وحدت رویه کلی و حفظ ظاهر و شئونات لازم در عین اختلاف سلیقهها است و این چیزی نیست که در جمع آبیها در حال حاضر قابل رویت باشد.
تکلیف چیست؟
مساله فقط به تفاوت اعتقادات حسن زمانی عضو هر دو هیات رییسه اخیر استقلال با سایر مدیران این باشگاه محدود و منحصر نمیشود و آنچه آبیها را متاثر ساخته ندانستن تکلیف خود در قبال این اختلافها و صرف کردن وقتی کلان برای حل و رفع عوارض برخاسته از ناهماهنگیها است. فصل پیش نیز تعارضی آشکار بین روشهای کاری «افتخاری» احساس میشد و پیش از آن در دوره مدیرعاملی بهرام افشارزاده نیز قضایا به شکلی نبود که بتوان از بابت مدیریت و نحوه کار این بخش آسیبهایی را متوجه باشگاه ندید.
تفاوتهای این فصل با فصل گذشته هم اندک و هم زیاد است. اندک از آن رو که «زمانی» همچنان مخالف ادامه مربیگری منصوریان و کادر وی است و زیاد از این بابت که به رغم تغییر سایر اعضای هیات مدیره و کنار رفتن امثال معینی و زندهیاد پورحیدری، افرادی جانشین آنها نشدهاند که بتوانند حرف خود را به پیش ببرند و وحدت را به یک گروه به شدت محتاج اتحاد ارزانی دارند.
نظارهگران امور
صرفنظر از اینکه عباس ملکی در ماموریت اصلی خود که تقویت زیرساختهای اقتصادی باشگاه است چقدر موفق بوده و جواد قراب تا چه میزان توانسته یک فکر برتر از گذشته را ضمیمه راه و روشهای هدایت کلان و مدیریت تشکیلاتی استقلال کند، این نکته جلب نظر میکند که چرا باید جمع اضداد در یک جمع چهار نفره تا این حد خودنمایی کند. میزان این عدم وحدت و البته مشکلات مالی به حدی رسید که محمدحسین قریب به رغم همه آشنایی وسیعش با معضلات این باشگاه و همچنین نیاز به رییس هیات مدیرهای همچون او (که سایر جناحها به وی احترام بگذارند) هنوز نیامده عطای کار در جمع آبیها را به لقایش بخشید و استعفا داد و رفت.
قراب هافبک توانا و ملیپوش آبیها در سالهای 1351 تا 1356 بود و پس از سالها کار اداری بازنشسته شده و انتظار میرفت نقش فعالتری را در گردش امور این تیم در فصل جدید بازی کند اما او فقط نظارهگر امور بوده و گاه به گاه هم مصاحبههایی کرده است. عباس ملکی هم به جای پرداختن به تخصصاش به سوال و جواب در زمینههایی کشیده شده است که بیشتر امور فنی را در برمیگیرد و حتی یکی از شبها در مصاحبهای طولانی با رادیو ورزش فقط راجع به مسائل فنی و آنچه انتظار منصوریان را میکشد و درباره شرایط و مشکلات تاکتیکی تیم و غیبت برخی نفرات تیم و آثار آن بر روی نتایج استقلال سخن گفت.
پیشینه این تفاوتها و اختلافهای سلیقه و عمل در اردوی آبیها به یکی دو فصل پیش هم بسط مییابد و حتی خود آنان روایت میکنند که یکی از اعضای هیات مدیره سابق استقلال طرفدار پرسپولیس بوده و روی باخت آبیها برابر رقیب قدیمیاش شرط میبسته و در این زمینه ابراز اطمینان میکرده است!
برداشتی اندک از کاشتی وسیع
این البته یک ایراد بزرگ نیست و یک مدیر خوب و توانا از هر رنگی که باشد میتواند موجب تقویت تشکیلاتی شود که به وی سپرده شده است.
آنچه ایراد دارد ادامه اختلاف و فقدان وحدت رویه در بالاترین سطح مدیریت باشگاه است که ادعای کسب جامها را دارد و از مهره های نامدار متعددی بهره میگیرد و تابستان امسال نیز هزینه هنگفتی را صرف تقویت خویش کرده است. به واقع نخواندن میزان مخارج استقلال با دستاوردهایش و به زبان صریحتر برداشتی اندک در قبال کاشتی وسیع در دو سال اخیر (و در نگاهی وسیعتر چهار، پنج فصل اخیر) خبر از عملکرد مدیرانی میدهد که شاید در پستها و تیمها و شرایط دیگر موثر واقع شوند اما بر اساس نشانه های موجود چندان هم به درد آبیها نمیخورند.
وقتی دو مدیر ارشد آنها همچون افتخاری و زمانی حتی در مورد تعیین مهلت برای سرمربی تیم حرفهایی متفاوت میزنند و حاضر به تایید رسمی برقراری یک اولتیماتوم در مسابقهای برای علیرضا منصوریان نیستند و هر یک توپ را به زمین دیگری میاندازند، چطور از آنها توقع دارید تیمی بسازند که مدعی جدی قهرمانی لیگ در حال حاضر باشد و در تضاد آشکار با ادعاهایشان به رده ماقبل آخر جدول لیگ برتر سقوط نکند؟
این چنین است که در آستانه دیدار با پارس جنوبی جم در روز جمعه هم استقلال نمیداند که چکاره است و ثبت هر نتیجهای در آن دیدار برایش قابل پیشبینی است و همینطور وقوع هر رویدادی که از خلق چنین نتیجهای و همچنین نابسامانی در این باشگاه برمیخیزد.