مناطقی که از حداقل امکانات زندگی محروماند
مناطقی که از حداقل امکانات زندگی محروماند و تلاشی برای رفع محرومیت آنها نمیشود نوعی فتنهگری و ناراضیسازی است.
به گزارش – فرتاک نیوز: پزشک معالج بنده توصیه نمود که حداقل روزی یکساعت در هوای آزاد قدم بزنم، در یکی از روزهای اخیر که برای قدم زدن رفته بودم جوانی آشنا را دیدم که با اشتیاق به طرف من آمد و بعد از سلام و احوال پرسی گفت حاجی چه خبر؟
گفتم سلامتی شما، خدا را شکر میتوانم نفس بکشم، میتوانم قدم بزنم، میتوانم حرف بزنم و ....
گفت: حاجی خوش به حالت که از بعضی چیزها خبر نداری و با خوشحالی و خوشبینی از نعمتهای خدادادی حرف میزنی!
گفتم: بیا دوست جوان، بیا در سایه این درخت بنشینیم.
سپس پرسیدم مگر شما از چیزی خبر داری که من خبر ندارم!
چه شده بازهم با پدرت مشکل ایجاد کردی؟
گفت: حاجی: مَرده و قولش، من به شما قول دادهام که دیگر با پدرم بدرفتاری نکنم، سر قولم هستم و قولی که به شما داده ام پایدار است، امّا حاجی، سربازی رفتی؟
گفتم: بله.
شما هم بعد از پایان تحصیلات به سربازی میروی.
گفت: حاجی، چند روز پیش با یکی از دوستان که اکنون سرباز است درباره آتش به اختیار صحبت کردیم، چیزی که دوستم گفت: نگرانم کرده است اگر اجازه دهی برایت بگویم.
گفتم: بگو، هرچه میخواهد دل تنگت بگو.
گفت: بنا به گفته دوستم: اگر در جبهه گروهی سرباز ارتباطشان با فرمانده قطع شود اختیار دست خودشان است هرکار دلشان بخواهد انجام دهند!
گفتم: مگر اشکالی در این مورد میبینی؟
گفت: شما چه؟
به نظر شما اشکالی ندارد؟
گفتم: دوست جوان: گر چه سربازی نرفتهای و با وظایف یک سرباز آشنا نیستی امّا چون موضوع پیچیدهای نیست میتوانی به عرایض بنده توجه کنی تا به توافق برسیم.
اگر گروهی سرباز در جبهه ارتباطشان با فرمانده قطع شود:
1- اگر تجهیزات کامل جنگی و موقعیت مناسب در اختیار داشته باشند، غیرت سربازی حکم مینماید که به مبارزه ادامه دهند و تا آخرین فشنگ بجنگد.
2- اگر تجهیزات جنگی و موقعیت مناسب در اختیار نداشته باشند، خرد سربازی ایجاب مینماید که با روش خردمندانه به هرطریق ممکن با کمتریت تلفات به طرف نیروهای خودی عقب نشینی کنند.
3- اگر تجهیزات جنگی و موقعیت مناسب در اختیار نداشته باشند و عقبنشینی هم مقدور نباشد، باور و اعتقاد به حفظ جان و عطوفت فرماندهی اجازه میدهد که تسلیم شوند امّا تحت هیچ شرایطی حتی شدیدترین شکنجهها اسرار نظامی را به دشمن ندهند.
دوست جوان گفت: حاجی خیلی ممنونم که معنی آتش به اختیار در جبهه را برایم توضیح دادی. اما مگر کشور ما در جنگ است؟ که چنین مسائلی بیان میشود؟
گفتم: بله کشور ما در حال جنگ است.
گفت: کجا؟
گفتم: در خاورمیانه.
گفت: از کی؟
گفتم از روزی که قرآن بر سر نیزه کردند و شریفترین انسانهای تاریخ را مجبور به مدارا کردند.
گفت: با چه گروهی در جنگیم؟
گفتم: با فتنهگران.
گفت: برای چه؟
گفتم: برای رفع فتنه در خاورمیانه. گفت حاجی اگر بیشتر توضیح دهی ممنون می شوم.
گفتم: شیادان حکومت بنی امیه که قرآن بر نیزه کردند و رهبران حقیقی مردم را شهید کردند. ستمگران حکومت بنیعباس که شریفترین انسانهای تاریخ را خانهنشین، زندان، شکنجه و شهید کردند.
حمله چنگیزخان و مغولان با کشتار شدید و غارت بیرحمانه ایرانیانی که از ظلم و ستم حکومت بنیعباس ضعیف و بیتفاوت شده بودند تجاوز حکومت عثمانی که 25 سال به علت واهی و بیاساس با مردم شریف و شجاع و با فرهنگ ایران جنگیدند.
جریانهای امپریالیستی که بعد از جنگ جهانی دست نشاندههای خود را مانند مهرههای شطرنج در خاورمیانه چیدند و حکومتهایی را که مورد قبول مردم نبودند گاهی با کودتا و گاهی با نیرنگ به خاورمیانه تحمیل کردند و همین حکومتهای دست نشانده با اشاره اربابانشان هشت سال جنگ را بر مردم تازه انقلاب کردهی ایران تحمیل کردند.
چنگیزخان عصرما و حاکمان علاقهمند به رقص شمشیر و سایر حکومتهای به ظاهر اسلامی که داعش را ایجاد کردند و هنوز حمایتش میکنند.
آن چه که عرض شد نمونههای بسیار خلاصه از فتنههایی است که در طول تاریخ در خاورمیانه رخ داده و هنوز ادامه دارد.
آری دوست عزیز کشور ما در حال جنگ است برای رفع فتنه در خاورمیانه، شاید مقدمهی قیام ناجی و دفع فتنه در عالم فراهم گردد.
گفت: حاجی خواهش میکنم در مورد جنگ تا رفع فتنه در خاورمیانه و ارتباط فتنهها با مسئله آتش به اختیار بیشتر توضیح دهید.
گفتم: ایجاد و پرورش گروه داعش در خاورمیانه و گردن زدن و کشتن مردم بیگناه به نام اسلام فتنه است.
جنگ ظاهری با داعش و در عمل حمایت کردن از او فتنه است. رقص شمشیر خادم حرمین شریفین با چنگیز زمان و تقدیم
میلیاردها دلار به جناب چنگیز و متقابلاً اهداء سلاحهای کشتار مردم به خادم حرمین شریفین فتنه است. ساخت و نگهداری سلاح هسته ای در مناطق اِشغالی، خرید و انبار کردن انواع جنگ افزارهای غیرمتعارف در خاورمیانه فتنه است.
کشتار بیرحمانه مردم بیدفاع یمن، سرکوب مردم حقطلب بحرین، خیانت به مردم آواره و سرگردان سوریه، فریب اقوام آشفته عراق فتنه است.
اتحاد امپریالیسم و صهیونیسم با خادم حرمین شریفین و سایر حکومتهای به ظاهر اسلامی فتنه است . نمایشها و تبلیغات فریبنده جنگ با تروریست فتنه است. ایجاد شرایطی در خاورمیانه که کارخانههای اسلحهسازی جریانهای امپریالیستی شبانه روز کار کنند و بازار فروش اسلحه گرمتر شود فتنه است. عدم تلاش برای رفع بیکاری و نبود ایجاد اشتغال، وعدههای دروغ و بیاساس به مردم، ایجاد اختلاف و تشنج و تهمت و دزدی و اختلاس، ادامهی قاچاق و رکود تولید داخلی، تداوم واردات غیرضروری، تعطیلی کارخانهها و بیکارشدن کارگران، عدم برنامهریزی برای مسائل آب و کشاورزی و ... فتنه است. آنهایی که در جهت منافع خودشان به خط امام و خط رهبری و آرمان شهداء و ارزشهای انقلاب با آب و تاب متوسل میشوند، از نجابت و خوش قلبی و باورهای مردم سوء استفاده می کنند و قدمی برای منافع مردم بر نمیدارند، در خط فتنه گرها هستند.
مناطقی که از حداقل امکانات زندگی محروماند و تلاشی برای رفع محرومیت آنها نمیشود نوعی فتنهگری و ناراضی سازی است.
موسساتی که با مجوز یا بدون مجوز با وعدههای فریبنده سرمایههای اندک فقرا را میگیرند و آن را به عنوان وام در اختیار غارتگران قرار میدهند، فتنهگر هستند.
خلاصه هرکاری که موجب شود در دل مردم به جای جاذبه، تنفر و دافعه ایجاد گردد عین فتنه است. آری دوست جوان: با وجود این همه فتنه که در خاورمیانه و متاسفانه در ایران هم مشاهده میشود، فرمان آتش به اختیار در قالب جنگ نرم دارای معنی میشود. فرمان آتش به اختیار یعنی به مردم احترام گذاشتن، یعنی به مردم اطمینان داشتن، یعنی مردم خردمندند، میفهمند و میدانند چه کنند.
یعنی مردم راه صحیح را پیدا کرده و میدانند چگونه به این راه ادامه دهند. یعنی این مردم شریف شایستگی دارند که آتش به اختیار باشند و در قالب جنگ نرم سرنوشت خود را تعیین و حفظ نمایند.
آنهایی که از فرمان آتش به اختیار برداشت منفی میکنند و آن را ایجاد بینظمی و آشوب و بلوا تفسیر میکنند یا از فتنههایی که عرض شد بیخبرند و از آگاهی و خردمندی مردم اطلاع ندارند و یا خودشان هم در خط فتنهگرها میباشند.
عده زیادی از مردم شریف ایران با خردمندی و با اختیار در پای صندوقهای رای حاضر میشوند و در انتخاباتهای مختلف شرکت میکنند.
کسانی هم که از مسائل روز دنیا بیخبرند و تاکید ولی امر خود را برای شرکت در انتخابات میشنوند آنها هم در پای صندوقهای رای حاضر میشوند و رای میدهند در چنین وضعیتی متاسفانه بعضی از خواص اعلام مینمایند که رای دادن اهمیت زیادی ندارد، این خواص عملاً هم به مردم و هم به ولی امر مردم اهانت میکنند.
اینها کسانی هستند که نیمه خالی لیوان را میبینند و عملاً به خرد جمعی مردم اهانت میکنند.
کسی که فرمان آتش به اختیار میدهد هم مدیر است، هم مدبّر. میداند چه میگوید زیرا میزان خردمندی و آگاهی مردم را قبول دارد و در کنار فرمان آتش به اختیار کلمه جنگ نرم را بکار میبرد و جنگ نرم یعنی مبارزه بدون آشوب، یعنی پیگیری مطالبات بدون تخریب. فرمان آتش به اختیار برای افسران جنگ نرم به معنی ستیز و آشوب نیست.
آتش به اختیار به معنی ایجاد تنفر و دافعه و تفرقه نیست. آتش به اختیار برای افسران جنگ نرم یعنی اطلاعرسانی درست، کارفرهنگی شایستهی مردم شریف ایران، یعنی رفتن به مناطق محروم و جهادسازندگی را ترویج کردن و خدمت صادقانه، انتقادهای دلسوزانه و پیشنهادهای سازنده.
پیگیری مطالبات برحق مردم بدون آشوب و بلوا. آگاه نمودن تمام اقشار جامعه از وضعیت فتنههای خاورمیانه و به خصوص فتنههای داخلی.
آتش به اختیار یعنی مانند شهید چمران با اختیارخود از همه پست و مقامها گذشتن یعنی مانند شهید فهمیده با اختیار خود از همهی آرزوها و تعلقات گذشتن و از حق دفاع کردن، یعنی فرستادن نماینده به مجلس با افکاری همچون شهید مدرس داشتن، یعنی راه شهدا را ادامه دادن.
اگر افسران جنگ نرم دلسوزانه برای افزایش آگاهی جامعه تلاش کنند و مردم را آگاهتر کنند، بدون شک جامعهی آگاه تمام فتنههای خارجی و داخلی را نقش بر آب مینماید.
گفتم: دوست جوان، اجازه مرخصی میفرمائید؟
گفت: حاجی؛ علاوه بر تشکر
میخواهم بگویم: از این گفتوگو نتیجه گرفتم که خیلی خوب میشود اگر؛ در مورد تعبیر و تفسیر آن چه که بزرگان میگویند بیشتر دقت کنیم، مسائل را به جای چشم سر با چشم دل و معیار خرد ببینیم. برای تشخیص سره از ناسره آگاهانه همه جانبه و جهانبینی درست به مسائل بنگریم.
گزرش از محمدعلی عظیمی جانباز پیوند کبدی دوران هشت سال دفاع مقدس در مورد آتش به اختیار