کشف رازهای تاریخی پنهان قربانیان شهر سوخته پمپئی
آنچه آنها کشف کردند، تاریخ نوشتهشده از زمان بازکشف پمپئی در دهه ۱۷۰۰ میلادی را تغییر میدهد
کوه وزوو در ایتالیا سال ۷۹ میلادی فوران کرد و خاکستر و بقایای آتشفشانی را روی شهر پمپئی و دهها هزار نفر از ساکنان آن ریخت.
در عرض چند دقیقه، ابر عظیم خاکستر و گازها جان حدود دو هزار نفر را گرفت، به طوری که بسیاری از آنها بیش از هزار سال بعد از دل خاک بیرون آورده شدند. بدنهای تجزیهشده آنها با خاکستر حفظ شده بود و باستانشناسان توانستند با استفاده از قالبگیری گچی از حفرههای باقیمانده شکل آنها را بازسازی کنند. تاکنون بیش از ۱۰۰ قالب [از پیکر ساکنان پمپئی] ساخته شده است.
اکنون، دانشمندان از دیانای باستانی که از این قالبها جمعآوری شده است، برای شناخت بهتر ساکنان پمپئی و خاستگاه آنها استفاده کردهاند. آنچه آنها کشف کردند، تاریخ نوشتهشده از زمان بازکشف پمپئی در دهه ۱۷۰۰ میلادی را تغییر میدهد.
آلیسا میتنیک از دانشگاه هاروارد، یکی از نویسندگان این تحقیق که پنجشنبه در مجله «کارنت بایولوژی» (Current Biology) منتشر شد، گفت: «ما توانستیم از هر چهار نفر از گروه خانه دستبند طلایی که از قدیم بهعنوان یک خانواده هستهای تفسیر میشد، نمونههایی جمعآوری کنیم. دو بزرگسال که بهعنوان مادر و پدر تفسیر شده بودند و دو کودک کوچک آنها. این تفسیر به این دلیل بود که آنها در همان خانه و در نزدیکی یکدیگر پیدا شدند. یکی از بزرگسالان، کودکی کوچک را روی پایش داشت و این بزرگسال همچنین دستبند طلایی درهمبافته مشهور بر دست داشت.»
او گفت اما دیانای باقیمانده از اسکلت ها این نظریه را رد کرد.
او توضیح داد: «آنچه در ادامه دریافتیم این بود که در واقع، هر چهار نفر از لحاظ ژنتیکی مذکر بودند و ما نتوانستیم هیچ رابطه ژنتیکی بین آنها را تایید کنیم.»
محققان، از جمله نویسندگان دانشگاه فلورانس، هنوز نمیتوانند مشخص کنند این افراد چه کسانی بودند و چه ارتباطی با یکدیگر داشتند.
او اضافه کرد: «این سناریو که متداولترین آنها بود، نمیتواند توضیح ساده و سرراستی برای این باشد که چرا این افراد کنار هم پیدا شدند.»
دیوید رایش، یکی از نویسندگان مقاله از دانشگاه هاروارد، در اظهاراتی گفت: «این یافتهها باورهای رایج را در مورد جنسیت و ارتباطات خانوادگی به چالش میکشند.»
عوامل متعددی میتوانستهاند در مرگ آنها و اینکه چرا با هم پیدا شدهاند، نقش داشته باشند.
میتنیک گفت: «من همچنین تصور میکنم که برخی افراد، حتی اگر هرگز پیش از این یکدیگر را ندیده باشند و در این وقایع بهشدت وحشتزا همدیگر را نشناسند، باز هم احساساتی [بین آنها] وجود داشته کهــ مثلا تلاش میکنید به یکدیگر کمک کنید حتی اگر همدیگر را نشناسید. مثل اینکه ممکن است در لحظهای از وحشت در آغوش هم قرار بگیرید.»
دادههایی که آنها جمعآوری کردهاند، همچنین نشان داد که اهالی پمپئی پیشینههای متنوعی داشتهاند و عمدتا از مهاجران متاخر از منطقه شرق مدیترانه بودهاند. آنها گفتند که این نشاندهنده سرشت چندفرهنگی امپراتوری روم است.
برای درک کامل گذشته پمپئی به کار بیشتری در آینده، از جمله تجزیهوتحلیل ژنتیکی، نیاز است. تحقیقات در این مکان همچنان ادامه دارد و دانشمندان میتوانند هم از قالبها و هم از اسکلتهای قربانیان برای شناخت بهتر جمعیت شهر استفاده کنند. البته پژوهشهای بیشتر ممکن است این یافتهها را نیز دگرگون کند.
میتنیک یادآور شد که پیش از بازسازی قالبها، اطلاعات کمی درباره آنها وجود داشت و خاطرنشان کرد که چگونه این قالبها به مرور زمان دستکاری شدند تا از روایتهایی که آنها سعی در بازگو کردن آنها داشتند، پشتیبانی کنند.
او گفت: «از یک سو، البته که این کار تا حدی سوءاستفادهآمیز است، و از سوی دیگر، این تنها دلیلی است که سبب میشود افراد تا این حد با پمپئی ارتباط برقرار کنند.»