انتقاد از ساخت کلیپی درباره"دزد بودن پزشکان"
من یک پزشک متخصص چشم و فوق تخصص قرنیهام؛ من یک دزد هستم!
حدود یکسال است که پزشکان همکار بخش دولتی حقوقهایشان را بهدلیل بدعهدی بیمه نگرفتهاند. اینکه نزدیک پایان سال است و موعد تعیین تعرفههای خدمات سلامت در سال جدید است. اینکه انتخابات ریاستجمهوری نزدیک است و مؤسسهای که ساخت کلیپ انتخاباتی کاندیدای رقیب ریاستجمهوری دولت فعلی تدبیر و امید را بر عهده داشته است، چنین کلیپی بسازد. اینکه پزشکان و سلامت مردم، مرغ عزا و عروسی سیاست شدهاند. اینکه پرداخت میلیاردها بدهی عقبافتاده بسیار بسیار سختتر از ساختن کلیپهایی ازایندست است.
به نقل از روزنامه شرق، بهتازگی مؤسسه بهاصطلاح فرهنگی آرمانمدیا کلیپی ساخته است که با یک سؤال موهن شروع میشود. ورقهای به مصاحبهشونده نشان داده میشود و از وی میپرسد کدامیک دزدترند!؟
در ابتدا بیننده گمان میکند احتمالا عکس اختلاسگری، قاتلی چیزی به مردم نشان داده شده است، ولی از شدت تعجب مصاحبهشوندگان میفهمیم سؤال برای آنها هم عجیب بوده است. یکی فکر میکند اشتباه شنیده و میپرسد درستتر؟ و... .
اینجاست که کارگردان با یک تکنیک فوقحرفهای! بیننده را غافلگیر میکند و دو گزینه را نشان میدهد؛ پزشکان یا خودروسازان، کدامیک دزدترند! پس از دیدن کلیپ غمگین میشوم و فکر میکنم. به تمام لحظههایی که از روز پزشکشدنم سپری کردهام. شاید کلیپ راست بگوید؛ شاید من دزد باشم. باز هم فکر میکنم و همه ۱۰سالی را که از پزشک شدنم میگذرد، سریع از جلوی چشمانم میگذرانم.
بله من دزد هستم. اولین سال طبابتم لحظه سال تحویل و همچنین نوروز خودم را از مادرم دزدیدم و کنارش نماندم و پزشک کاروان راهیان نور بودم و عید را در شلمچه با شلیک کلاشنیکوف و همزدن شلهزرد تحویل کردم. از آن سال به بعد دقیقا هیچ سالتحویلی را خارج از بیمارستان نبودهام. من خودم را از پدرم هم دزدیدم، وقتی پیکر نیمههوشیار پدرم را به بیمارستان قلب رجایی میبردند، من هزار کیلومتر دورتر در منطقهای مرزی خسته از ۱۶ عمل جراحی و ویزیت ۷۰ بیمار روی صندلی خوابم برده بود و حتی صدای تلفن را نمیشنیدم. وقتی هراسان بیدار شدم، خودم را بیپناهترین و بیچارهترین موجود زمین یافتم. پدر عزیزم روی تختی افتاده بود و من حتی نمیتوانستم کنارش باشم، من دیگر به دزدی عادت کردهام.
خودم را باید از همسرم هم بدزدم. بعد از ویزیت انبوهی بیمار، در یک شهر کوچک و دورافتاده به ویزیت بیماری میرفتم که در بیمارستان شهر دیگری به دلیل عارضه مغزی بستری شده بود و چون چندی قبل چشمش را عمل کرده بودم، بهخاطر اینکه فرزندانش خیالشان راحت باشد خیال همسرم را آشوب میکنم و ساعت ۱۱ شب به شهر دیگری میروم و تا برگردم همسرم را نگران بر سر میز غذایی دستنخورده و ازدهنافتاده میبینم.
من دزدم و از این دست دزدیها بسیار کرده و خواهم کرد؛ اما این کلیپها و این سناریوها نباید برایم عجیب باشد. اینکه حدود یکسال است که پزشکان همکار بخش دولتی حقوقهایشان را بهدلیل بدعهدی بیمه نگرفتهاند. اینکه نزدیک پایان سال است و موعد تعیین تعرفههای خدمات سلامت در سال جدید است. اینکه انتخابات ریاستجمهوری نزدیک است و مؤسسهای که ساخت کلیپ انتخاباتی کاندیدای رقیب ریاستجمهوری دولت فعلی تدبیر و امید را بر عهده داشته است، چنین کلیپی بسازد. اینکه پزشکان و سلامت مردم، مرغ عزا و عروسی سیاست شدهاند. اینکه پرداخت میلیاردها بدهی عقبافتاده بسیار بسیار سختتر از ساختن کلیپهایی ازایندست است. همه اینها نباید برایم عجیب باشد؛ آنچه برایم عجیب است، سکون و بیتدبیری نظام پزشکی در پیگرد قانونی سازندگان چنین کلیپ هتاکانهای است که وفق ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی، عملی مجرمانه انجام دادهاند که با حکم قاضی مستوجب حبس از یک ماه تا یک سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد شد.