دنیای وارونه ی بازار خودرو
نسخه هایی که اشتباه پیچیده می شود
در هیچ کجای دنیا به خودرو به عنوان یک کالای سرمایه ای که قابلیت سرمایه گذاری داشته باشد نگاه نمی شود و در واقع خودرو یک کالای مصرفی است که طول عمر خاصی را برای آن در نظر می گیرند و اینگونه نیست که افراد برای افزایش سرمایه نسبت به خرید و فروش خودرو اقدام نمایند همانند آنچه که در کشور ما اتفاق می افتد !
فرتاک اقتصادی -شعیب نظری
آیا تا به حال توجه کرده اید که چه تفاوت ناهمگونی میان قیمت یک لیتر بنزین و یک لیتر آب در کشور وجود دارد ؟!300 سی سی آب معدنی را با قیمتی مابین 100تا 1500 تومان می توان خریداری کرد در حالیکه قیمت یک لیتر بنزین 1000 تومان است !یعنی شما حجمی از بنزین را که معادل بیش از سه برابر حجم یک بطری آب معدنی است به همان قیمت و چه بسا ارزانتر می خرید .
همین معادله نامتوازن برای اثبات وجود حفره ای بزرگ در محاسبات اقتصادی عرضه و تقاضای ما در کشور کافیست.در واقع قیمت عرضه بنزین در کشور یک قیمت رویایی در مقایسه با سایر کشورهاست ولی آیا ما فقط می بایست قیمت بنزین را با سایر کشورها مقایسه کنیم ؟
قطعا" جواب خیر است .در کشور ما قیمت بنزین گاها" یک دهم و حتی یک پانزدهم برخی کشورهاست که واقعا هم جای نگرانی دارد و هم تعجب !اما در مقابل در همین کشور قیمت خودرو گاها" عددی مابین 10 الی 50 برابر کشورهای دیگر است !و دقیقا اشکال کار همینجاست که ما نسخه ی اشتباهی برای قیمت گذاری خودرو و بنزین پیچیده ایم .با نسخه ای که ما پیچیده ایم خرید خودرو برای همگان سخت اما دسترسی به بنزین که در واقع یک سرمایه ی ملی است و برای تولید آن از جیب همگان هزینه می شود آسان است .عده ای خاص می توانند به سادگی خودروهای آنچنانی و با هر قیمتی را خریداری کنند و با بنزین تقریبا رایگان وطنی در خیابان ها و جاده ها جولان دهند .در واقع ما همانقدر که بنزین را نسبت به سایر کشورها ارازنتر می فروشیم به همان اندازه خودرو را گرانتر عرضه می کنیم و این رویه تقریبا" خلاف رویه ی معمول در سایر کشورهاست .
در سایر کشورها خودروسازان با بهایی بسیار معقول خودروهایی با بالاترین کیفیت را در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهند ،در واقع مصرف کنندگان برای تهیه ی خودرو تقریبا مشکل خاصی ندارند چرا که حتی در صورت نداشتن توان خرید نقدی ،از گزینه های جذاب و متنوع فروش اعتباری می توانند برخوردار شوند ،اما مسئله ی اصلی در این کشورها تامین هزینه سوخت خودرو است که مالک را برای استفاده از آن دچار تردید می کند .به همین دلیل سیاست های اقتصادی دولت ها در بحث حمل و نقل عمومی به خوبی و باضریب بالایی اعمال می گردد .چرا که شهروندان به دلیل سختی تامین هزینه های سوخت خودرو به ندرت و تنها در موارد بسیار ضروری از خودوی شخصی استفاده می نمایند و به همین دلیل استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی با استقبال بیشتری مواجه می گردد و دولتها نیز به دلیل درآمد زایی مناسب خدمات بهتری را می توانند ارائه دهند .
وانگهی در هیچ کجای دنیا به خودرو به عنوان یک کالای سرمایه ای که قابلیت سرمایه گذاری داشته باشد نگاه نمی شود و در واقع خودرو یک کالای مصرفی است که طول عمر خاصی را برای آن در نظر می گیرند و اینگونه نیست که افراد برای افزایش سرمایه نسبت به خرید و فروش خودرو اقدام نمایند همانند آنچه که در کشور ما اتفاق می افتد !
به نظر می رسد که برای حل بحران پیش رو باید دست به یک جراحی بزرگ زد و نسبت به اصلاح این تناسب ناهمگون اقدام نمود چرا که ما راهی خلاف آنچه که در دنیا و در اقتصادهای موفق در اینخصوص می روند را در پیش گرفته ایم .