//
کد خبر: 250788

به قرنطینه خانگی در ایام نوروز نمی‌توان امیدوار بود

نویسنده: فردین کمانگر

فردین کمانگر- رئیس کمیته حقوقی خانه مطبوعات؛ در شریطی نوروز 99 و مراسم جشن عید باستانی ایرانیان، در چند دهه و حتی در چند صد سال گذشته متفاوت بوده است که شاهد افزایش شیوع بیماری کرونا در بسیاری از کشورها و شهرهای ایران هستیم. دولت و بسیاری از مردم امیدوارند که هموطنانشان از سفرهای نوروزی پرهیز کنند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اگر نیمی از 25‌میلیون سفر نوروزی سال 88 ، امسال به وقوع بپیوندد، باید در انتظار فاجعه انسانی به‌دلیل اپیدمی کرونا باشیم.

بدون تردید جشن نوروز 99 همراه با دعا و قرنطینه خانگی 88‌میلیون ایرانی همراه است و ایرانیان در این شرایط دست به دعا برمی‌دارند که بعد از تعطیلات نوروز، افزایش روند کرونا در کشور کاهش پیدا کند و به نوعی شاهد ریشه کنی بیماری در اوایل سال آینده باشیم. بسیاری از شهرهای کشور وضعیت قرمز اعلام کرده‌اند و تردد در بسیاری از جاده‌ها و تجمع‌ها در شهر نیز ممنوع اعلام شده است، با این حال تجارب سال‌های گذشته نشان داده که مردم ایران غیرقابل پیش بینی هستند و نمی‌توان به‌طور صد‌درصد به قرنطینه خانگی آنها در نوروز امیدوار بود.

مسئولان مبارزه با بحران کرونا در روزهای اوج‌گیری بحران در اسفندماه بارها اعلام کردند که علیرغم تلاش های صورت گرفته برای هوشیار کردن شهروندان در زمینه کرونا ویروس، بسیاری از شهروندان تهدید کرونا را جدی نگرفته‌اند. آنها ترافیک در شهرها، بالا‌بودن میزان سفرها، افزایش میزان مبتلایان به کرونا و افزایش مرگ و میر ناشی از آن و مشاهدات دیگر را نشان دهنده «جدی نگرفتن خطر کرونا» توسط بسیاری از شهروندان می‌دانند. در این شرایط دولت باید تدابیر را برای ممنوعیت ورود و خروج مبادی شهرها اتخاذ کند، کما اینکه بسیاری از شهرهای کشور اعلام کرده‌اند که مهمان نوروزی نمی‌پذیرند و به احتمال زیاد دولت و نیروی نظامی جاده‌های کشور را در ایام تعطیلات عید می‌بیندند. از سوی دیگر کمبود خوراکی و بهداشتی، همچون ماسک و مواد ضد عفونی، نگرانی بسیاری در میان مردم بی‌دفاع مخصوصا در شهرهای تهران، قم و گیلان به وجود آورده و طبق اعلام فرمانده‌هان نیروی انتظامی بیش از 78‌میلیون ماسک از ابتدای اسفند (که زمان اعلام رسمی کرونا در ایران بود) کشف شده است و هنوز از سرنوشت و توزیع این تعداد ماسک در کشور خبری نیست. در حالی محتکران از این موضوع سواستفاده کرده‌اند و و اقدام به کسب پول‌هایی آلوده به خون مردم می‌کنند که ماسک در داروخانه‌ها، مراکز بهداشت و ... یافت نمی‌شود. و همین امر باعث افزایش ترس در جامعه شده است.

همه این عوامل نشان می‌دهد که موقعیت کرونایی اکنون آزمون مهمی است برای فهم این واقعیت که انسان ایرانی به چه میزان و چگونه مقوله سلامت را درک می‌کند؟ و حساسیت او برای نجات خود یا توجه به عواملی که او را تهدید می کنند به چه میزان است؟ اگرچه در حال حاضر برای قضاوت کردن درباره این پرسش ها زودهنگام است و در روزها و ماه های آینده باید واکنش جامعه ایرانی را به نحو دقیق تری مشاهده کرد، اما به گمان من سیاسی شدن سلامت، بدن و مقولات حوزه پزشکی، باعث نوعی آشفتگی و پیچیدگی در ذهن جامعه شده است