اجتماعی بودن تابآوری یک رویکرد است
محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تابآوری؛ اهمیت عدم تعادل سیستمهای پیچیده، درمورد تاب آوری افراد هم حکمیت و مصداق دارد. بسیاری از افراد به دنبال یک زندگی یکنواخت، باثبات و دارای تغییراندک هستند، غیر منطقی است بپذیریم یک سیستم زنده پیچیده برای عمل در سطح بهینه نیازمند حالت عدم تعادل دائمیاست.
برای انسانها، تغییرات دائمیامری لازم و مطلوب تلقی میگردد. عدم وجود تغییر و فعالیتهایاندک منجر به زوال خواهد شد.
به علاوه عدم تعادل به صورت نامنظم، این فرصت آفرینی و پویایی را برای سیستم زنده به وجود میآورد تا بتواند فی البداهه خود را سازماندهی مجدد نموده و به سیستمیمتفاوت و پیچیدهتر از قبل تبدیل شود.
با این تغییرات، سیستم زنده مطابقت بیشتری با محیط حوزه فعالیت خود دارد.
مترجم کتاب تابآوری، اقدام در کوچینگ در ادامه اضافه کرد: علاوه بر تاب آوری روانی و خانوادگی در دنیای کسب و کار هم، تلاش برای تعامل با تغییرات مداوم موجب گردیده تا شرکتها مدلهای تجاری خود را تغییر دهند. تعدادی از شرکتها فرایند تابآوری و اصول سیستمهای خود سازماندهی، تدارک و تعبیه کردهاند. این امر بیان میکند در دنیای مملو از تغییرات مستمر چرا یک فرد تابآور گزینه مناسبتری برای استخدام است.
در این دنیای مالامال از پیچیدگی های سیستماتیک لازم است که حداقل به موارد سه گانه زیر هم نگاهی داشته باشیم :
1) اگر میزان انرژی ورودی به یک سیستم بسته و ساده، بیش از توان آن سیستم افزایش یابد، ساختار آن از سازماندهی خارج شده و به شیوه نامنظمینوسان نشان میدهد. در نهایت سیستم به نقطهای میرسد که پریگوگین آنرا «نقطه انشعاب » مینامد. هرقدر ما به نقطه انشعاب نزدیک و نزدیکتر شویم، میزان نوسانات به طور غیرنرمالی بالا میرود. در نتیجه سیستم یا یکپارچگی خود را از دست میدهد و یا اینکه خود را سازماندهی مجدد مینماید تا به یک سیستم پیچیده، باز و غیر خطی که توانایی تحمل، جذب، پردازش و کنترل سطوح بالاتری از انرژی دارد تبدیل گردد.
2) فرایند تبدیل سیستمهای ساده و بسته به سیستمهای باز و پیچیده یک فرآیند پیشبینی پذیر، مشخص، خطی و گام به گام نیست. سیستمهای زنده ساختارهای خود را به صورت غیرقابل پیش بین و غیرخطی توسعه میدهند سیستمهای زنده پیچیده به طور خودکار ساختارهای درونی خود را سازماندهی میکنند تا با میزان انرژیهای ورودی و پردازش آن همخوانی داشته باشند.
3) نظم جدید این سیستمها را نمیتوان با استفاده از قوانین و اصول خطی و قطعی پیشبینی کرد، زیرا رویدادهای درونی، انعکاس و پژواکهای زیادی درکل سیستم ایجاد میکنند
4) سیستمهای باز، غیرخطی و پیچیده نیازمند عدم تعادل هستند، در غیر اینصورت نابود خواهند شد. یک سیستم بسته و ساده که در نقطه تعادل قرار دارد، نسبت به رویدادهای بیرون از خود آگاهی ندارد. درطرف مقابل، یک سیستم باز و پیچیده بسیار دورتر از نقطه تعادل عمل میکند. چنین سیستمیقادر است فعالیت و تفاوتهای به وجود آمده در دنیای بیرونی را درک نماید و خود را با شرایط بیرونی منطبق کند.