اگر این عادت هارا دارید؛ مراقب مغزتان باشید
مغز شما با ارزشترین دارایی شماست. چون هر کاری انجام میدهید تحت کنترل آن است. بنابراین مهم است با انتخابهای سالم از آن مراقبت کنید. متأسفانه بسیاری از افراد عادتهایی دارند که میتواند به مغزشان آسیب غیر قابل جبرانی بزند.
سلامت مغز هر فرد بر کیفیت زندگی او بسیار مؤثر است و بر همه چیز تأثیر میگذارد؛ از خلق و خو و حافظه گرفته تا توانایی برای یادگیری مهارتهای جدید. با وجود اینکه عادت اشتباه و مخرب آسیب دائمی نخواهد داشت، اما میتواند بر سبک زندگی شما تأثیر گذار باشد و بر عملکرد شناختی و سلامت روان تأثیر منفی بگذارد.
عادتهای منفی در زندگی مدرن
متأسفانه زندگی مدرن، مردم را با عادات و رفتارهای ناسالم بمباران میکند؛ به گونهای که میتواند به مرور زمان به مغز آسیب برساند. با افزایش آگاهی در مورد شیوههای اجتناب و عوامل سبک زندگی که باعث آسیب میشود، افراد میتوانند آنها را اصلاح کنند و انتخابهایی داشته باشند که مغز را به جای محروم کردن، تغذیه کنند.
بنابراین شما میتوانید اقدامات پیشگیرانهای برای مراقبت از یکی از حیاتیترین اندامهای خود بردارید. در اینجا به بعضی از رایجترین عادتهای بد و اینکه چگونه میتوانند به مغز آسیب برسانند اشاره میکنیم:
کم خوابی
نداشتن خواب کافی و آرام در شب میتواند به شدت بر مغز و تواناییهای شناختی تأثیر بگذارد. تحقیقات تأثیر کمبود خواب را با تمرکز، یادگیری، حافظه، تنظیم هیجانی و مسائل دیگر مرتبط میدانند. بنابراین کارشناسان پیشنهاد میکنند بزرگسالان ۷ تا ۹ ساعت در شبانهروز بخوابند تا مغز، سلامت و عملکرد مطلوب داشته باشد.
داشتن زمان خواب و بیداری ثابت، محدود کردن قرار گرفتن در معرض نور آبی قبل از خواب و پرهیز از وعدههای غذایی سنگین نزدیک به زمان خواب کمک میکند تا نیازهای خواب شبانه خود را برآورده کنید.
تغذیه نامناسب
غذاها و نوشیدنیهایی که به طور منظم مصرف میکنید، مغز را تغذیه یا آن تضعیف میکنند. تغذیه با کیفیت بلوکهای سازنده مغز از گلوکز، ویتامینها، مواد معدنی، آنتی اکسیدانها و چربیهای مفید را فراهم میکند.
در حالی که کمبود این مواد مغذی حیاتی، ترکیبات ضروری برای متابولیسم سلولی، تعادل شیمیایی، ترمیم بافت و سیگنال دهی مناسب را از مغز میگیرد. برای داشتن بهترین سلامت مغز، از مواد غذایی فرآوری شده، قند و کربوهیدراتهای تصفیه شده و چربیهای ناسالم از رژیم غذایی خود اجتناب کنید.
سیگار کشیدن
مطالعات به طور مداوم سیگار کشیدن را با کاهش حجم مغز، افسردگی و تسریع اختلالات شناختی، از جمله از دست دادن حافظه و تمرکز مرتبط میدانند. قرار گرفتن در معرض سموم موجود در دود سیگار به نورونها آسیب میرساند و در عین حال باعث کاهش خون و اکسیژن رسانی به مغز میشود. اما ترک سیگار به طور قابل توجهی برای مغز مفید است.
نداشتن تحرک کافی
ناتوانی در فعال نگه داشتن بدن و بیتحرکی به طور قابل توجهی سلامت مغز شما را تضعیف میکند. ورزش به ساختار، عملکرد و تواناییهای شناختی مغز کمک میکند و در عین حال با عوامل خطری مانند چاقی، دیابت و فشار خون بالا مبارزه میکند. در صورتی که فعالیتهای هوازی، رشد نورونها را در نواحی کلیدی مغز که بر تثبیت حافظه و یادآوری کنترل میکنند، تحریک میکند.
تقویت ماهیچهها نیز نورونها را از طریق حرکات پیچیده فعال میکند.
توجه زیاد به تکنولوژی و وسایل دیجیتال
استفاده بیش از حد از فناوری، مراکز لذت و ترس مغز را بیش از حد تحریک میکند، سطح هورمونها را از بین میبرد، خواب را مختل و مدام حواس شما را پرت میکند. افراط دراستفاده از دستگاههای دیجیتال همچنین باعث ایجاد اضطراب و افسردگی میشود چون افراد معمولاً خود را به طور نامطلوبی با دیگران مقایسه میکنند.
بنابراین محدودیتهایی را برای مدت زمان استفاده از صفحه نمایش موبایل تنظیم کنید. قبل از خواب همه این گونه دستگاهها و فناوریها را کنار بگذارید و به ذهنتان استراحت بدهید.
استرسهای کنترل نشده
در حالی که استرس دورهای به سلامت مغز کمک میکند، استرس زیاد و کنترل نشده باعث آسیب زیادی به مغز خواهد شد. افزایش کورتیزول و آدرنالین ناشی از استرس مزمن باعث اختلال در اتصال نورونها در مناطقی مانند هیپوکامپ میشود که یادگیری و حافظه را امکان پذیر میکند. کلید مدیریت استرس از طریق مدیریت هوشمندانه زمان، تنفس عمیق، مدیتیشن، خندیدن، ورزش و تمرینهای مراقبت از خود امکان پذیر است.
دوری کردن از جمع و انزوای پایدار
انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی تکامل یافتهاند. بنابراین انزوای پایدار یا تنهایی به طور قابل توجهی بر سلامت مغز تأثیر میگذارد. مطالعات انزوای اجتماعی را با زوال شناختی، افزایش خطر زوال عقل و تغییرات در حجم مغز به ویژه در مراکز حافظه، مرتبط میدانند. افرادی که ارتباطات اجتماعی پایینی دارند با خطر زوال عقل دو برابر افرادی که از شبکههای حمایتی قوی برخوردار هستند، مواجه هستند.
تعامل اجتماعی برای تحریک شناختی حیاتی به نظر میرسد و در عین حال برای حفظ روابط اجتماعی به مغز کمک میکند.