//
کد خبر: 467264

این بازی ها باعث افزایش خلاقیت کودکان می شوند

خلاقیت پاسخ منحصر به فرد کودکان به همه چیزهایی است که می بینند، می شنوند، احساس می کنند و تجربه می کنند. پاسخ‌های فردی کودک به مواد، تجربیات و ایده‌ها، خلاقیت و تخیل او را برمی‌انگیزد. پاسخ های کودکان می تواند فیزیکی، عاطفی، اجتماعی، فرهنگی یا ترکیبی باشد.

یک روانشناس بالینی گفت:« والدین باید به تقویت پیوند عاطفی با فرزندان خود بپردازند و از سیستم تربیتی دیکتاتورانه ،سختگیرانه،امرونهی کننده ،کنترل و محدود کننده شدید، دیدگاه های کمال گرایانه و عجولانه نسبت به فرزند خود پرهیز کنند و یک محیط سرشار از احساس امنیت را برای آنها فراهم نمایند.»

دکترای تخصصی روانشناسی بالینی، در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز در پاسخ به این سوال که ویژگی های کودکان خلاق چیست گفت:« استعدادهای خلاقانه جنبه ژنتیکی، محیطی و تربیتی دارد.کودکان خلاق کودکان سازش یافته ای هستند که نسبت به کودکان سازش نایافته ارتباط کلامی،غیرکلامی و مهارتهای خلاقانه بیشتری را ابراز می کنند.»

وی در ادامه ویژگی هایی کودکان خلاق را نیز چنین برشمرد:« شوخ طبع،ریسک پذیر،کنجکاو،معاشرتی،بازیگوش،آزاد و راحت،سخت کوش،جدی،هنرمند،فرصت طلب،علاقمند به تغییر وتحول،صریح، انعطاف پذیر،تخیل قوی، نبوغ و تصویر سازی دیداری قوی، باهوش و آزاد اندیش اشاره کرد.آنها همچنین دارای تفکر واگرای بیشتری بوده و علاقمند به ارائه راهکارهای جدید و غیر معمول می باشند و از انجام فعالیت بدنی و کشیدن نقاشی لذت زیادی می برند.»

دکتر بزمی تعاریفی را برای خلاقیت بیان کرد:«اول اینکه خلاقیت یک فرآیند ذهنی است که همه توانایی های تخصصی مغز را بکار می گیرد. دوم خلاقیت یعنی بکار انداختن تفکر واگرا در رابطه با یک موضوع است.به عبارت دیگر منظور از تفکر واگرا یعنی برای یک مشکل راهکارهای متفاوت خلق کردن.»

همچنین وی افزود:« قاعدتاً،هرکس دارای تفکرخلاق است ولی با این تفاوت که برخی بیشتر و برخی کمتر دارای مهارت تفکر خلاق می باشند و کسی را نمیتوان یافت که مطلقاً فاقد خلاقیت باشد.»

وی با اشاره به اینکه بازی ها در بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادهای کودکان نقش مهمی دارند اظهار کرد:« فعالیت های آزاد و غیرتکراری امکان بروز استعدادها و قابلیت های مغزی را فراهم می کند.در هنگام بازی،ذهن کودکان به فعالیتهای مورد علاقه مشغول بوده و از موضوعات روزمره دور می شود و در چنین شرایط آزادی می توانند از تفکر واگرا بهره بجوید.»

دکتر بزمی روانشناس بالینی خاطرنشان کرد:«کودکان از طریق بازی های خودانگیخته و دلخواه چون نقاشی کشیدن مخصوصا نقاشی روی کاغذ بزرگ ،بازی با ماسه و آب ،خانه سازی،سفالگری،عروسک خیمه شب بازی و رنگ انگشتی به تبادل افکار و احساسات خود می پردازند.

وی تاکید کرد:«در واقع بازیهای جستجوگرانه و خلاقانه با تحریک نیمکره راست مغز و بدون پایبندی به اصول تکراری فرصتی به کودک میدهد تا انرژی های خود را آزاد کند و در نهایت منجر به رشد،نو آوری و خلاقیت بشود و از هرز رفتن انرژیها و کاهش خلاقیت جلوگیری کند.»

افزایش خلاقیت کودکان با نقاشی

دکتر نعیمه بزمی خاطرنشان کرد:«نقاشی و رنگ کردن رفتارهای آزادانه ،کنجکاوانه و خلاقانه را بر می انگیزد و در بیان تخیلات به کودک کمک کند.»

وی تاکید کرد:«کودک از این وسایل برای خلق صحنه ها و موضوعاتی که در ذهنش شکل می گیرد استفاده می کند. نقاشی کشیدن و رنگ کردن وسایل بسیار قوی بوده و بر رشد خلاقیت متمرکز است و کودک را تحریک به جستجو ،تجربه و بازی میکند و می تواند آنچه را که دردنیای واقعی وجود ندارد،تصور کرده یا در ذهنش خلق و برروی کاغذ پیاده کند.

در واقع کودک با نقاشی و رنگ کردن ،نیمکره راست مغز را فعال نموده و تصورات ذهنی خود را خلق و با ترکیب عوامل خلاقانه هنر و تخیل، تغییراتی را در نقاشی و رنگ هایش تجربه می کند.»

نقش برجسته محیطهای اجتماعی-تربیتی در پرورش استعدادهای خلاق کودکان

وی اشاره کرد:«به طورکلی والدین و معلمین باید توجه کنند که در بروز رفتارهای خلاقانه دو موضوع مهم چون تجارب مثبت و تجارب منفی دخالت دارند.منظور از تجارب مثبت به شرایط نرمال و مناسب محیطی چون احساس امنیت ،احترام ،پذیرش بدون شرط و...گفته می شود که تفکرات خلاقانه و کنجکاوی وکنکاش های بعدی را افزایش میدهد و تجارب منفی محیطی و تربیتی چون سیستم تربیتی دیکتاتورانه ،سختگیرانه،امر و نهی کننده موجب کاهش و در نهایت خاموشی چنین رفتارهایی می شود.»

شایع ترین موانع درراه پرورش تفکر خلاق درکودکان

این عضوهیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ،مهمترین و شایعترین موانع در راه پرورش تفکر خلاق در کودکان را این چنین بیان کرد:«موانع روانی و عوامل متعددی چون اجبارها ،خستگی های روانی،عوامل تربیتی غلط، سیستم های آموزشی ناکارآمد ،افکار معیوب،بیماریهای والدین و فرزندان و...به عنوان عوامل بیرونی بر فرد تحمیل شده و اثرات تخریبی زیادی خواهند داشت.»

در ادامه افزود:« از عوامل مهم در کاهش خلاقیت میتوان به فاکتور تنش و اضطراب فزاینده اشاره کرد.تنش و اضطراب شدید چون مشاجره والدین ، سیستم آموزشی تهدیدکننده چون سختگیری های درسی،به تفکر واگرا،که دراصل مولدخلاقیت می باشد،آسیب جدی خواهد زد.»

وی همچنین تاکید کرد:«در سنین کودکی، به علت سیالی ذهن،محدود نبودن و آزادانه بازی کردن،کودکان خلاقانه تر فکر میکننداما با افزایش محدودیتهای محیطی،تفکرات خلاقانه کاهش خواهد یافت.»

دکتر بزمی اظهار کرد: «یکی از دغدغه های والدین امروزی ثبت نام فرزندان در کلاسهای متفاوت و فشرده و خریداری وسایل و اسباب بازی فراوان است تا آنها را تبدیل به بچه های باهوش تر و خلاق تری کنند. در واقع بواسطه چنین برنامه ریزی های فشرده ای،حجم محفوظات ذهنی بچه ها افزایش یافته و به مرور زمان دچارخستگی ذهنی می شوند.کودکان درچنین محیط هایی منفعل تر شده و به تدریج از درس و یادگیری متنفر خواهند شد و هیچ انگیزه ای برای ارتباط، یادگیری و بازی نخواهند داشت.»

وی در ادامه افزود:« والدین و معلم ها باید دیدگاه سختگیرانه و غیر عاطفی خود را تغییر داده و دیدگاه فعالانه و تعامل گرانه را اتخاذ کنند.پس برای رشدخلاقیت درکودک، والدین و مربیان آموزشی باید صبور باشند و از عجله خودداری کنند و به کودکان اجازه ارضای کنجکاوی هایشان را بدهند و شرایط مناسب،غنی و تحریک کننده را فراهم کنند تا کودک آرام آرام به جذب اطلاعات از محیط بپردازد.به عبارت دیگر اگر محیط آموزشی و تربیتی محدود کننده،تنبیه یا سرزنش کننده،سختگیر و تحقیرکننده باشد کودک برای آنکه پذیرش محیط را ازدست ندهد مجبورند از فعالیت های خلاقانه دست بردارند.»

دکتر بزمی پیشنهاد کرد:« والدین به تقویت پیوند عاطفی با فرزندان خود بپردازند و از سیستم تربیتی دیکتاتورانه ،سختگیرانه،امرونهی کننده ،کنترل و محدودکننده شدید ،دیدگاه های کمال گرایانه و عجولانه نسبت به فرزند خود پرهیز کنند و یک محیط سرشار از احساس امنیت را برای آنها فراهم نمایند.»

وی علاوه بر این تاکید کرد:«برای پیشگیری از شرایط منفی، کودکان بایستی از دوسالگی در شرایط طبیعی خانه و توسط والدین، بازی و آموزش به اندازه و لذتبخش را دریافت نمایند و در این راستا والدین بایستی برای کودک وقت بگذارند و از ابتدا نباید نابغه بودن را به بچه ها القا کنند و باید کودک در شرایط مناسب فراهم شده برای او ،خودش به این درک یا باور برسد.»

دکتر بزمی در زمینه اینکه برخی متخصصین ذهن بیان کرده اند که رابطه محبت آمیز و محترمانه پدر و مادر با یکدیگر و با فرزندان، زمینه‌ساز بروز خلاقیت در آن‌هاست گفت:« رابطه محبت آمیز و محترمانه والدین با یکدیگر و با فرزندان، زمینه‌ ساز بروز خود پنداره مثبت،احساس امنیت روانی،اعتماد به نفس و عزت نفس و درکل بروز تفکر خلاق در فرزندان خواهد شد.»

وی در ادامه افزود: «چنین ارتباطی به کودک این امکان را میدهد که توانایی های تخصصی مغز خود را چون کارکرد نیمکره راست، چپ و سیستم لیمبیک را که درفرآیند خلاقیت ضروری است بکار گیرد و در غیر اینصورت امکان بکارگیری دو نیمکره فراهم نخواهد شد.»

وی همچنین بیان کرد:«اگر نیازهای روان شناختی کودک چون احترام،درک و همدلی،پذیرش بدون شرط،احساس امنیت و...ارضاء نشود ذهن کودک بجای تعقیب علایق و کنجکاوی هایش،بدنبال ارضای نیازهای روانی خود خواهد بود و تمامی انرژی هایش را دراین زمینه صرف خواهد نمود.»

الگوی رابطه ای جسورانه و قاطعانه که منجر به افزایش خلاقیت می شود

این روانشناس بالینی گفت:« والدین از الگوهای رابطه ای منفعلانه یا تسلیمی و یا پرخاشگرانه پرهیز نمایند و از الگوی رابطه ای جسورانه و قاطعانه که منجر به افزایش خلاقیت می شود بهره مند شوند.این الگوی ارتباطی،انسانی ترین و نرمال ترین روش تعامل و رابطه با کودکان و حتی دیگران است.این الگو شامل احترام به خود و فرزندان،توجه به نیازهای خود و فرزندان،شنونده بودن،درک فرزندان،انعطاف پذیری،مصمم،با ثبات،خلاق،با اعتماد به نفس،عزت نفس و مسئولیت پذیری است.به طورکلی،ظهور خلاقیت نیازمند یاری و دخالت مثبت چندین عامل ذهنی و وابسته به محیط است.»

وی می افزاید:«والدین،مربیان،روانشناسان و بزرگسالان می توانند عوامل وابسته به محیط را فراهم آورند و مراقبت کنند که هرگاه در برابر خلاقیت کودکان سدی پدید آید آن را مرتفع کنند.همان گونه که پیش از این هم مطرح شد ،والدین در خلاقیت بالقوه کودکان موثر هستند،والدینی که مراقب اما محدود کننده و مداخله گر در رفتارهای کنجکاوانه کودک نباشند و او را در محیط های کاوش گرانه آزاد بگذارند ،از کودکان دیگر که والدین مستبد و محدود کننده دارند بیشتر خلاقیت را نشان خواهند داد.»

پیشنهادات برای تربیت فرزند خلاق

وی بیان کرد:«برای تبلور اندیشه های آزادانه،نو و رشد و گسترش خلاقیت درکودکان به نکات زیر باید توجه نمود:

نکته اول:رابطه محبت آمیز و پیوند عاطفی قوی والدین با یکدیگر و با فرزندان ،ایجاد محیط های آموزشی و خانوادگی سالم و متعادل در جهت ایجاد احساس امنیت و اعتماد روانی برای کودکان و پیشگیری از اضطراب و هیجان زدگی زیاد آنها.

نکته دوم: گوش کردن به صحبتهای کودک ، دادن آزادی و حق انتخاب به کودکان و اجازه شناخت دنیای اطراف وتعیین مسیر خود.

نکته سوم: والدین و معلمین بایستی از شیوه های آموزشی و تربیتی محدود کننده،تنبیه یا سرزنش کننده ، سختگیر و تحقیرکننده خودداری کرده و در مقابل الگوی تربیتی جسورانه و قاطعانه را اتخاذ کنند.

راههای تقویت خلاقیت

دکتر بزمی در پایان تاکید کرد:« مواردی از قبیل موارد ذکر شده در زیر باعث تقویت خلاقیت میشود:

«اول:مسافرت و طبیعت گردی، راه رفتن و دویدن، گوش دادن به موسیقی و نواختن آن، کارتون دیدن و بدون راهنما و کپی برداری نقاشی کردن، ایجاد تفریح تنوع و و بهره گیری بهینه از اوقات فراغت.

دوم:صبحها به محض بیدارشدن به مدت یک ربع در تختخواب فکرکنید.

سوم:تقویت نیمکره راست به وسیله انجام کارهای غیرتکراری یا جدید.

چهارم:ایجاد محیطهای بسیار غنی و متنوع(مانند امکان بازی کردن ودسترسی به اسباب بازیهای مفید و تحریک کننده).

پنجم:بازی کردن با بچه ها و ایجاد شرایط مناسب برای بازی کودکان و هر بازی باید متناسب با سن رشدی کودک باشد.

ششم:تشویق به پرسیدن سوال و پاسخ به سوالات کودک ،داستان گفتن به کودک و تشویق کودک به کتاب خواندن و داستان گفتن .»