//
کد خبر: 486822

چگونه می شود فقدان عزیزان را برای کودکان مدیریت کرد؟

این که چه کسی باید موضوع مرگ و فقدان عزیزی را برای کودک توضیح دهد از اهمیت بالایی برخوردار است. طبیعتا کسی باید مسئله سوگ را برای کودک توضیح دهد که نزدیک‌ترین شخص به کودک باشد یعنی از افرادی باشد که در دایره امن کودک قرار دارد و کودک به او اعتماد دارد. برای مثال اگر مادر فوت شد، پدر یا مادر بزرگ باید این موضوع را برای کودک توضیح دهد.

شاید یکی از مفاهیم بسیار سختی که اکثر والدین در توضیح آن برای کودک با مشکل روبرو هستند و نمی‌توانند به راحتی درباره آن با کودک صحبت کنند - به خصوص زمانی که کودک، عزیزی را از دست می‌دهد- توضیح و گفتگو درباره «مرگ» است. این که تا چه اندازه برای او مفهوم «مرگ» قابل درک است؟ تا چه اندازه می‌توانیم برای او درباره آن توضیح دهیم؟ یا توضیحات‌مان باید چگونه باشد؟ در این خصوص با «مهسا ساداتی» روانشناس کودک و نوجوان به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

والدین چگونه می‌توانند در مورد مرگ با فرزندشان صحبت کنند؟

در توضیح مرگ برای کودکان، یکی از فاکتورهای خیلی مهم سن است. چون آن‌ها در هر سنی درک‌ متفاوتی نسبت به مرگ دارند. برای مثال یک کودک زیر ۵ سال وقتی که برایش سوگ اتفاق می‌افتد و کسی را از دست می‌دهد ممکن است رفتارش با یک کودک بالای ۵ سال خیلی متفاوت باشد.

بنابراین اگر بخواهیم پروسه مرگ را برای کودکان توضیح دهیم، متناسب با سن‌شان این مسئله را برایشان بیان کنیم. همچنین در زمان مناسب، باید مسئله سوگ برای کودکان توضیح داده شود. برخی از افراد، وقتی سوگی برای کودک اتفاق می‌افتد و یکی از نزدیکانش را از دست می‌دهد، این موضوع را بعد از چند ماه به کودک می‌گویند. این که او به مسافرت رفته یا نیست. اگر زمان زیادی بگذرد توضیح مرگ برای کودک ممکن است خیلی سخت شود. ممکن است کودک ما را متهم به دروغگویی کند و پیش خود بگوید که هر چیزی که من دارم یک روزی از دستم می‌رود و ترس از دست دادن در کودک ایجاد شود. بنابراین سعی کنیم، پروسه مرگ را حداقل یک هفته یا دو هفته بعد از زمانی که اتفاق افتاد، برای کودک توضیح دهیم.

برای کودک توضیح دهید که می‌تواند برای آن کسی که از دست رفته، دعا بخواند و نقاشی بکشد. یا خوابش را ببیند تا آن حالت دلتنگی‌اش از بین برود

این که چه کسی باید موضوع مرگ و فقدان عزیزی را برای کودک توضیح دهد از اهمیت بالایی برخوردار است. طبیعتا کسی باید مسئله سوگ را برای کودک توضیح دهد که نزدیک‌ترین شخص به کودک باشد یعنی از افرادی باشد که در دایره امن کودک قرار دارد و کودک به او اعتماد دارد. برای مثال اگر مادر فوت شد، پدر یا مادر بزرگ باید این موضوع را برای کودک توضیح دهد.

نکته دیگری که در این جا باید به آن توجه کرد این است که شخص توضیح دهنده به کودک از نظر هیجانی خود کنترلی بالایی داشته باشد. یعنی زمانی که در حال توضیح این مسئله برای کودک است، حالت گریه، غم و حالت‌های هیجانی خیلی شدید، به خودش نگیرد و در آرامش و خونسردی کامل مسئله مرگ را برای کودک توضیح دهد.

برای کودکانی که بین سنین ۵ تا ۷ سال هستند و می‌پرسند والد یا کسی که دوستش داشتیم، کجا رفته است؟ ما معمولا از یک مکعب روبیک استفاده می‌کنیم. به کودک می‌گوییم:« دنیاهای متفاوتی وجود دارد ما الان در این دنیا و این طرف مکعب هستیم و زندگی می‌کنیم، وقتی که می‌میریم، به سمت دیگر مکعب و دنیای دیگری رفته و در آنجا زندگی می‌کنیم.

برای کودک سوالاتی پیش می‌آید که ما باید به این سوالات پاسخ دهیم. مثلا کودک از ما می‌پرسد که از کجا می‌دانید که دنیاهای متفاوتی وجود دارد. می‌گوییم: « زمانی که تو در شکم مادرت بودی در یک دنیای دیگری بودی ما تو را نمی‌دیدیم ولی می‌دانستیم که وجود داری. الان هم همین گونه است، اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ مرده‌اند، وارد دنیای دیگری شده‌اند، ما آن‌ها را نمی‌بینیم اما می‌دانیم که وجود دارند». کودک از ما می‌پرسد که آیا آنجا غذا می‌خورد؟ آیا آنجا کار می‌کند؟ سعی کنیم پاسخ این سوالات را با «احتمالا» بدهیم. احتمالا که آنجا غذا می‌خورد. احتمالا که کار می‌کند. آدم‌ها در دنیاهای دیگر هم ممکن است یک سری زندگی‌های مخصوص به خودشان داشته باشند.

در مورد الفاظی که استفاده می‌کنید خیلی مراقب باشید. از جملاتی مثل «او رفته» یا « ما او را از دست دادیم» استفاده نکنید. از واژه «مردن» یا «فوت شدن» استفاده کنید. یعنی چیزی که به طور مستقیم به مرگ اشاره می‌کندیک اشتباهی که خیلی از خانواده‌ها بعد از فوت و از دست دادن عزیزی انجام می‌دهند، این است که از آن دنیا برای کودک یک بهشت خیلی بزرگی درست می‌کنند به او می‌گویند که او وارد یک دنیای خیلی بزرگی و قشنگ شده است. سعی کنید از این الفاظ خودداری کنید. به خاطر این که بعدها هر مشکلی در نوجوانی برای کودک به وجود بیاید این ذهنیت برای او ایجاد می‌شود که یک دنیای دیگری وجود دارد که خیلی قشنگ و خوب است و در این دنیا هر مشکلی که برایم پیش بیاید، می‌توانم این دنیا را رها کرده و وارد آن دنیا شوم. ممکن است افکار مرگ و خودکشی را در کودک تشدید کند. پس سعی کنید در حدی که خودتان اطلاعات دارید نسبت به دنیای پس از مرگ برای کودک توضیح دهید.

در رابطه با سوالاتی نظیر این که کودک می‌گویید: « دلم برای مادر یا پدرم تنگ شده است». چه پاسخی باید به او بدهیم؟

به او توضیح می‌دهیم که بین این دنیاها پل‌های ارتباطی وجود دارد. مثل زمانی که تو در شکم مامان بودی. ما همه خواب تو را می‌دیدیم و این گونه از طریق خواب با هم ارتباط می‌گرفتیم. برایت داستان می‌خواندیم، فکر می‌کردیم در آن دنیا که هستی و صدای ما را می‌شنوی. به این ترتیب با هم ارتباط گرفتیم.

برای کودک توضیح دهید که می‌تواند برای آن کسی که از دست رفته دعا بخواند و نقاشی بکشد یا خواب‌اش را ببیند تا آن حالت دلتنگی‌اش از بین برود. آن‌ها می‌توانند شاهد ما در این دنیا باشند. آن‌ها یک سری از اطلاعات را می‌شنوند و می‌بینند.

در مورد الفاظی که استفاده می‌کنید خیلی مراقب باشید. از جملاتی مثل «او رفته» یا « ما او را از دست دادیم» استفاده نکنید. از واژه «مردن» یا «فوت شدن» استفاده کنید. یعنی چیزی که به طور مستقیم به مرگ اشاره می‌کند.

با وجودی که ما کامل برای کودکان توضیح می‌دهیم، برای مثال در نوجوانی بعد از این که یک سوگ(به ویژه سوگ یکی از افراد خیلی نزدیک خانواده مثل پدر، مادر، خواهر یا برادر) را تجربه می‌کنند، دچار یک سری مشکلات می‌شوند مثلا از سر خاک رفتن امتناع می‌کنند و دچار درون‌ریزی خیلی زیاد یا افسردگی می‌شوند. در این حالت باید چه کار کرد؟

در این حالت حتما به مشاور مراجعه کنید. نشانه‌های سوگ در کودکان می‌تواند از هم متفاوت باشد. می‌تواند یک سری نشانه‌های رفتاری داشته باشند. مثل این که کودک پرخاشگرتر از قبل شود. اضطراب و احساس غم بیشتری را تجربه کند. این موضوع می‌تواند برای مدت زیادی در کودک ماندگار شود. ممکن است تمرکز و توجه کودک سر کلاس کم شده و دچار حواس‌پرتی شود.

یا این که یک سری نشانه‌های بدنی را هم در او می‌بینیم مثل این که کودک دچار بی‌اشتهایی شود. غذای کمتری بخورد و لاغرتر از گذشته شود، دچار مشکلات خواب مثل وحشت‌زدگی و بی‌قراری در خواب شود. از جمع همسالانش کناره‌گیری کرده و دیگر با دوستانش در مدرسه یا اجتماعات مختلف ارتباط نگیرد. هر کدام از این‌ها را ما بعد از تجربه سوگ در کودک یا نوجوان دیدیم لازم است حتما با یک درمانگر صحبت کنیم تا بتواند با کودک صحبت کرده و آن سوگ را برای کودک حل و مدیریت کند. چون خیلی از افراد وقتی که در کودکی دچار سوگ می‌شوند، این سوگ به صورت حل نشده باقی مانده و تا بزرگسالی هم با مشکلات آن دست به گریبان هستند. همچنین مشکلات مختلفی مانند ترس از دست دادن افراد مختلف یا افسردگی طولانی مدت را تجربه می‌کنند.