چرا هیچکس به بیرانوند حق نداد؟ بررسی چهار عامل مهم
علیرا بیرانوند این روزها حال وروز خوشی ندارد و چندین بازی هم بر روی نیمکت نشسته است.
حتما همه شما جریان را بهطور کامل میدانید؛ اینکه علیرضا بیرانوند به خاطر نیمکتنشینیهایش در چند بازی اخیر پرسپولیس با گابریل کالدرون مشاجره کرده و پس از خط خوردن از لیست ۱۸ نفره برای بازی حذفی دیروز با شهرداری ماهشهر، به منظور دریافت رضایتنامه راهی محل باشگاه شده است. طبیعتا مدیران تیم رضایتنامه بیرانوند را به او ندادهاند و البته اینکه در ادامه چه اتفاقی رخ میدهد هم مراد این مطلب نیست. داستان به تحلیل سوگیریهای هواداران تیم در این پرونده مربوط میشود؛ آنجا که نگاهی گذرا به موضعگیری پرسپولیسیها نشان میدهد بسیاری از آنها ترجیح دادهاند به جای جانبداری از دروازهبان هموطن و ستاره چند سال گذشته پرسپولیس و تیم ملی، پشت سرمربی آرژانتینی بایستند و اصولگرایی او را تایید کنند؛ آنچه چند دلیل مهم دارد.
عامل اول؛ روند خوب تیم
نخستین دلیل ایجاد چنین فضایی آن است که پرسپولیس در مسابقات لیگ برتر نتایج خوبی به دست آورده است. سرخپوشان با چهار پیروزی پیاپی با تیم صدر جدول همامتیاز شدهاند و مسلما اعمال اصلاحات در زمان کسب پیروزی راحتتر است. مثلا فصل گذشته بعد از برتری پرسپولیس در دربی تهران و نیز مسابقه با پیکان، امید عالیشاه به نیمکتنشینیاش اعتراض کرد، اما آن شش امتیاز حیاتی باعث شد کمتر کسی حتی به اعتراض عالیشاه توجه کند. الان هم شاید اگر پرسپولیس این نتایج خوب را به دست نیاورده بود، بعضی از هواداران به سمت بیرانوند غش میکردند. بنابراین نهتنها اصل رفتار گلر ملیپوش سرخها اشتباه بود، بلکه او حتی زمان نامناسبی را هم به این منظور انتخاب کرد.
عامل دوم؛ افت فنی
نیازی به بازگویی نیست که علیرضا بیرانوند در این فصل افت فاحش فنی داشته و شاید یکی از بدترین فصولش را پشتسر میگذارد. او چه در مسابقات باشگاهی و چه در دیدارهای ملی با سطح مطلوب کیفیاش فاصله داشته است. در لیگ برتر، بیرانوند ۱۰ بار برای پرسپولیس به میدان رفته و ۷ گل دریافت کرده، در حالی که بوژیدار رادوشوویچ در هر ۵ نمایش خود برای سرخپوشان کلینشیت کرده است. تازه وقتی به گلهای دریافتی بیرو نگاه میکنیم، روشن است که او اگر در شرایط معمولش به سر میبرد میتوانست بعضی از موقعیتها را مهار کند، اما عدم تمرکز بلای جان این سنگربان شده است. او ابتدای فصل تلاش زیادی برای جدایی از پرسپولیس و ترانسفر شدن به اروپا انجام داد، اما زمانی که در این زمینه ناکام ماند، دیگر نتوانست با حداکثر تمرکز برای سرخها به میدان برود. بیرانوند در بازی با سپاهان یک گل ۳۰ متری و یک گل زاویه بسته خورد، او برابر پدیده مشهد و گلگهر سیرجان هم روی ضربات سری مغلوب شد که مشابهشان را رادو در این مسابقات آخر مهار کرده است. بیرانوند که در بازی تیم ملی با عراق هم گل دوم را به شکل دور از انتظاری دریافت کرد، حتی در دیدارهای تدارکاتی هم عملکرد قابل دفاعی نداشته؛ تا جایی که در دو بازی دوستانه مجموعا پنج گل از شاهین تهران و سرخپوشان پاکدشت دریافت کرده است. در این شرایط اساسا مربی «وظیفه» دارد به دروازهبان اصلیاش تلنگر بزند.
عامل سوم؛ رفتار محترمانه مربی
نکته دیگر در این مورد آن است که سرمربی پرسپولیس هر اخلاق و رفتاری که داشته باشد، حداقل در قبال بیرانوند در مقابل انظار عمومی با حداکثر ادب و احترام برخورد کرد. او بعد از نیمکتنشینی بیرو برابر ذوبآهن دقیقا از این عبارت استفاده کرد: «من شخصا مدیون علیرضا هستم، اما او چون برای شرکت در مراسم بهترینهای آُسیا راهی سفر دوری شده بود و در تمرینات حضور نداشت، در این بازی روی نیمکت نشست.» پس از آن بیرانوند مقابل گلگهر بازی کرد و روی تنها ضربه داخل چهارچوب حریف مغلوب شد تا فصل جدیدی از نیمکتنشینیاش شروع شود. اینجا هم کالدرون حرمت نگه داشت و در ویژهبرنامه زنده شب یلدا گفت: «رادو خوب است، اما دروازهبان اول من قطعا بیرانوند خواهد بود. فقط منتظریم او به فرم خوبش برگردد که این اتفاق هم در سال نوی میلادی (بعد از تعطیلات نیمفصل) رخ خواهد داد.» انتظار میرفت بیرانوند هم در قبال رفتار محترمانه مربیاش واکنشی متناسب داشته باشد، اما نداشت.
عامل چهارم؛ تجربه موفق
از همه مهمتر اما شیرینی شهد مبارزه با بازیکنسالاری در کام هواداران پرسپولیس است. آنها در عصر برانکو شاهد برخورد چکشی و حذفی مربی کروات با ستارههایی همچون رامین رضاییان و محسن مسلمان بودند و دیدند که اعتماد به اصولگرایی مربی جواب میدهد. بنابراین بدشان نمیآید یک بار دیگر همین مسیر را با گابریل کالدرون تجربه کنند؛ پروژهای که ظاهرا اولین قربانیان آن کسانی مثل بیرانوند یا امید عالیشاه خواهند بود. بهطور کلی جا افتادن این فرهنگ بین هواداران تیمهای مختلف میتواند یک غنیمت بزرگ برای فوتبال ایران باشد