دانشگر؛ مردی که آرامش را نمیشناسد
شاید لقب بلاتکلیفترین بازیکن استقلال در حال حاضر سزاوار محمد دانشگر باشد و این البته تجربه تازهای برای او نیست.
این مدافع وسط نه چندان آرام در قریب به سه سالی که از عضویتاش در جمع آبیها میگذرد، تقریباً با همه مربیان آنها اختلاف و اصطکاک داشته است. او در دوره آندرهآ استراماچونی هم نتوانست این مربی قاعدهمند ایتالیایی را آنچنان مجاب کند که از وی همیشه و در هر دیدار و هر قالبی سود جوید و این سناریو در دوره دوم حضور فرهاد مجیدی در استقلال هم استمرار یافت. زمانی هم که محمود فکری در استقلال بهقدرت رسید این مربی معتقد به اصول اعتقادیاش نیز نتوانست برخی رفتارهای غریب دانشگر را هضم کند و در برخی مسابقههای ولو مهم از خیر استفاده از او گذشت. فرهاد مجیدی هم پس از گرفتن جای فکری در نیمفصل دوم لیگ جاری مجدداً با دانشگر به بنبست رسیده و نمیداند با او چه بکند. مجیدی البته در هفتههای اخیر به کلی از این مدافع نهچندان مصلحتطلب چشم پوشیده و او را تمام و کمال کنار گذاشته و با این که اخیراً با بازگشت دانشگر به تمرینات تیم موافقت کرده و چند دقیقهای هم او را به میدان فرستاده اما هنوز در نحوه و زمان استفاده از وی تردید دارد و در فاصله فقط 7 هفته تا پایان لیگ این قطعاً وضعیت خوشایندی برای دانشگر نیست.
آتش دائمی زیر خاکستر
همه این ابهامها و پا درهوا بودنها در تعارض کامل با شرایط دانشگر در زمان بدو ورود او به جمع آبیهای پایتخت است. وی که پیشینه درخشش در تیم فوتبال نفت تهران و حضور در سایپا را دارد، با این امید و داعیه آمد که جای امثال پژمان منتظری بازگشته به لیگ قطر و سیدمجید حسینی کوچ کرده به لیگ ترکیه را بگیرد و در کنار امثال روزبهچشمی (که هنوز به لیگ قطر نرفته بود) و سیاوش یزدانی که از سپاهان خریداری شده بود، سنگ زیرین آسیاب و رکن اصلی تدافعی استقلالیها باشد. با این حال سیر اتفاقات و طبیعت ناسازگار این مرد جوان که انگار خیال سازش با هیچکس و قبول صلاحدید و فرامین هیچ مربیای را ندارد، او را بسیار زود و سریع از قالب چنین فردی خارج ساخت و از وی بهجای منجی بودن مردی را ساخت که از دلایل اصلی دردسرسازی در تیم متبوع خود است. مردی که پای اکثر دعواهای داخلی و کش و قوسهای روانی و کشمکشهای فردی و جمعی است و آتش زیرخاکستر است و کافی است قدری خاکستر را کنار بزنید تا آتش این مرد همیشه جوشان دستتان را حسابی بسوزاند.
او سرخیو راموس و لئوناردو بونوچی است؟!
البته دانشگر با انبوه خشم فروخورده خود در بعضی دیدارهای استقلال طی این مدت با گلزنیهای حساساش منجی این تیم شده و از باختهای تقریباً مسلم مساوی یا حتی پیروزی ساخته و سرآمد اینگونه گلزنیهای او گلی بود که وی در نیمه نهایی جام حذفی فصل گذشته در واپسین دقایق به پرسپولیس زد تا آبیها بازی 1-2 باخته به رقیب سنتی و قدیمیشان را به تساوی 2-2 و در نهایت به برد در ضربات پنالتی و رسیدن به فینال تبدیل کنند. اما «سر» این مرد برای هرگونه دعوا و جدلی در داخل اردوهای آبیها حسابی درد میکند و گاهی مثل فرشید اسماعیلی و فرشید باقری (که البته دیگر آبیپوش نیست) با نفرات خارجی تیم دعوا میکند و زمانی با خود اسماعیلی درگیر میشود و در زمانهای دیگر هم بهخاطر عدم قرار گرفتن در ترکیب اصلی به زمین و زمان میتازد و اردو را به حالت قهر ترک میکند و لابد گمان میبرد که سرخیو راموس است یا لئوناردو بونوچی که باشگاههای اروپاییشان بهخاطر کارآییهای کم مانند آنها حاضرند هرگونه و به هر قیمتی ناز آنها را بخرند.
مثل یک ترقه
توهمها و برخوردهایی از این دست سبب شده برخی خدمات و کارهای مثبت دانشگر طی دوران حضورش در استقلال نیز از چشمها دور بماند و به آن بهای لازم داده نشود و مربیان به او به چشم مردی بنگرند که به هیچ روشی نمیتوان با او در درازمدت کارکرد و از هر طریقی که با او وارد گفتوگو شوند، واکنشهای لحظهای و تصمیمهای توأم با نفی و انکار او میتواند باعث بههم ریختن مجدد اوضاع تیم در یک چشمبههم زدن شود. این فرآیند طبعاً بیش از آنکه به ضرر استقلال تمام شود به زیان خود دانشگر تمام میشود که در مدت زمانی طولانی از فصل از ترکیب آبیها دور میماند و هیچکس به او اعتماد لازم را نمییابد. این به سود امثال عارف غلامی هم هست که بهرغم کلاس کاملاً پایینترش در قیاس با دانشگر و یزدانی به مهره فیکس دفاعی استقلال تبدیل میشود و حتی به تمرینات تیم ملی هم فراخوان میشود ولی هیچ سود بلند مدت و حتی کوتاه مدتی برای شخص دانشگر ندارد زیرا از او چهره مردی را ساخته است که با آرامش بیگانه است و زندگی مسالمتآمیز و مصلحتجویانه را نمیشناسد و با هر بهانهای ترقه آسا منفجر میشود.
اگر او عاقلانه عمل میکرد
این برداشت و یک طرز تلقی تأسفآور از مدافعی است که تواناییهای بالقوه زیادی دارد و اگر مثل زمان کارش تحت نظر علیرضا منصوریان در نفت عاقلانه عمل میکرد و مانند دوران سایپاییاش شجاع و مؤثر بود امروز استقلال در قامت او مدافعی را میداشت که هرگز این تیم را بابت از دست دادن مجید حسینیها، پژمان منتظریها و پیش از آنها امیر حسین صادقیها و پیروز قربانیها متأسف نمیساخت و غم و افسوس چنان دورانهایی را که مدافعان وسط بسیار معقولتری داشت، نمیخورد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.