وقتی ناراحت و بی انگیزه ایم چکار کنیم؟

این حسی است که من آن را خوب می‌شناسم و بارها تجربه‌اش کرده‌ام. می‌تواند ساعت‌ها طول بکشد و زیاد هم رخ دهد. برای من اغلب افراد پیرامونم دلیل این رکود احساسی هستند و این حسی است که من به آنها دارم. یا وقتی بیرون هستم و کسانی که نزدیک من هستند و احساس می‌کنم در عرض همان چند ثانیه مرا دست انداخته و مسخره‌ام می‌کنند.

من پارانوئید یا کج خیالی دارم و احساس می‌کنم برای این وجود دارم که تمسخرم کنند. این احساس ناتوانم می‌کند، انرژیم را تحلیل می‌برد و این‌طور بگویم که احساس می‌کنم با دست و پای زنجیر شده روی زمین افتاده‌ام و برای شکستن آنها تقلا می‌کنم.

این حس تخریبم می‌کند، و در یک لحظه روحیه‌ام فروپاشیده می‌شود. اما هر کسی متفاوت است و عوامل برانگیزاننده خودش را دارد. می‌تواند جروبحث با فرد مورد علاقه‌اش باشد یا نگرانی‌های مالی. دلایل فراوانی وجود دارد.

و معمولا هم دلیل منطقی وجود ندارد. این طبیعت افسردگی است، که اغلب بدون دلیل خاصی بوجود می آید، برانگیزاننده‌اش مشکلات ذهنی و روانی هستند.

این اتفاق برای من می افتد مخصوصا اگر فراموش کرده باشم مدیتیشن کنم. پیش از این‌که حتی متوجه شوم، روحیه‌ام افت کرده و در گودالی از ناامیدی فرو می‌افتمو سپس یادم می آید: یک یا دو روز است قرص‌هایم را نخورده‌ام!

هروقت در رختخواب‌تان گیر کردید و به سمت ناخوشی شدید غلتیدید، اگر در همان وضعیت بمانید بدتر خواهد شد. افکار منفی می‌توانند نابودتان کنند. شاید فکر کنید اگر کمی بیشتر در رختخواب بمانید بهتر خواهد بود، اما این‌طور نیست. در ابتدا شاید کمی احساس آرامش کنید اما تدریجا به ضررتان خواهد بود، و به اغمای بدی فرو خواهید رفت، بدتر و بدتر…

حالت شدید افسردگی اگر درمان نشود، می‌تواند مدت طولانی به درازا بکشد، روزها یا حتی بیشتر، یک احساس خطرناک!

بنابراین چه می‌توانید بکنید، اگر اینچنین رنج می‌برید؟

فعالیت در اینجا نکته اصلی است. کاری بکنید، هرکاری که سرگرم‌تان کند. یک فعالیت ذهنی، مانند حل جدول یا پازل و یا خواندن کتاب، جذب یک داستان شدن! این کار تشویق‌تان می‌کند، مغزتان را مشغول می‌کند، و باعث می‌شود کلا احساس بهتری داشته باشید.

فعالیت بسیار حیاتی است، یکی از بهترین تکنیک‌هایی که برای درمان افسردگی مفید است. فعالیت، ذهن شما را از مشکلات دور کرده و وضعیت بهتر روانی برای‌تان مهیا می‌نماید.

تمام تلاش‌تان را بکنید تا از رختخواب بلند شده و مشغول شوید. می‌دانم که خیلی سخت است، اما فورا احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

نظافت کنید، ظرف بشویید، یا یک برنامه طنز در تلویزیون تماشا کنید. سعی کنید کاری انجام دهید، اغلب به بهبود وضعیت روانی‌تان کمک فروانی خواهد کرد. فقط موقعیت‌تان را تغییر دهید و دست به کاری بزنید.

البته برای شما در چنان وضعیتی، انجام چنین کاری طبیعی نیست، ما واقعا گاهی مجبوریم خودمان را وادار کنیم، اما حقیقتا ارزشش را دارد و هر زمانی که انجامش دهید، شاد خواهید شد.

البته این یک راهکار یگانه و ثابت نیست اما معمولا همان چیزی است که می‌توانید در این لحظات بد و ناخوشایند انجام دهید، وقتی کرخت، سست و چسبیده به رختخواب هستید.