بررسی تاثیر خیانت والدین بر کودکان

دکتر مجیدابهری ، رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی درگفت وگویی در پاسخ به این سوال که خیانت والدین چه تاثیری بر فرزندان می گذارد چنین بیان کرد :« ازآنجایی که والدین الگوی اصلی رفتار در فرزندان می باشند و پدر و مادر جزء گروه های مرجع رفتاری برای فرزندان می باشند، کشمکش ها و درگیری های والدین فرزندان را به دایره خیانت می کشاند ، فرزندان به سادگی به این پی می برند که پدر یا مادر و یا هر دو آنها ازحریم اخلاقی خارج شده اند . کودکی که درچنین محیطی رشد یافته است استعداد ذاتی برای انحراف دارد ،این امر می تواند در دوران بلوغ منجر به بروز بحران های اخلاقی در آنها شود ».

خیانت والدین چگونه بر کودکان تأثیر می گذارد ؟

هیچ ازدواجی کامل نیست .اکثر زوج ها با انتظار وقوع خیانت وارد ازدواج نمی شوند اما حقیقت سخت این است که بیشتر از آن چیزی که اکثر مردم تصور می کنند اتفاق می افتد. از آنجایی که خیانت اغلب مخفی نگه داشته می شود، تعیین اینکه چه تعداد از افراد متاهل در نهایت خیانت می کنند دشوار است، اما کارشناسان تخمین می زنند که تا 33 درصد از زوج های متاهل خیانت می کنند.

خیانت مطمئناً تأثیرات مهمی بر ازدواج دارد. به عنوان مثال، این یکی از دلایل اصلی طلاق زوج ها است. اگر زوج‌ها با هم بمانند، خیانت کردن ممکن است سخت‌ترین کاری باشد که انجام می‌دهند. درد و درد ناشی از آن اغلب برای مدت طولانی باقی می ماند.

اما وقتی بچه ها درگیر هستند چطور؟ خیانت چگونه بر کودکان تأثیر می گذارد - چه در بحبوحه خیانت و چه در دراز مدت.

خیانت بسته به شرایط به طرق مختلف بر کودکان تأثیر می گذارد. بسیاری از بچه‌ها - به‌ویژه بچه‌های کوچک‌تر - از خیانت والدین خود آگاه نیستند، اگرچه می‌توانند احساسات دردناک و خشمی را که ممکن است خیانت در والدینشان ایجاد کند، درک کنند. حتی اگر به کودکان بزرگتر به صراحت گفته نشود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، آنها ممکن است نشانه های خیانت را پیدا کنند - یا حداقل درک کنند که والدین آنها احساس می کنند به نوعی آسیب دیده اند یا به آنها خیانت شده است.

اگر خیانت یک اتفاق مجزا باشد و والدین کودک بتوانند آن را دوستانه حل کنند - اغلب از طریق مشاوره زوجین - ممکن است عواقب کمی برای کودکان داشته باشد. اگر کار کردن از طریق خیانت منجر به درک عمیق تر و التیام زخم ها بین والدین شود، این در واقع می تواند چیز خوبی برای فرزندان باشد.

هنگامی که خیانت به ماه ها یا سال ها تضاد، اعتماد شکسته یا طلاق مشاجره آمیز منجر شود، احتمالاً کودکان به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند، به خصوص اگر از آنها حمایت عاطفی یا خدمات مشاوره ای برای کمک به آنها برای عبور از احساسات خود نشود.

سایر عواملی که می تواند تأثیر منفی بر کودکان بگذارد عبارتند از: والدین فرزندان خود را به عنوان «محرمان» معرفی می کنند، جزئیات این رابطه یا احساسات آسیب دیده خود را با فرزندانشان به اشتراک می گذارند. اگر کودک به طور تصادفی متوجه این رابطه شود، این موضوع نیز می تواند تأثیرات ماندگاری داشته باشد.

اثرات دراز مدت خیانت

وقتی بچه ها بزرگ شدند چطور؟ آیا زخم های خیانت را با خود حمل می کنند و این چه تاثیری بر روابط و ازدواج آنها دارد؟

برخی از تحقیقات ناراحت کننده منتشر شده نشان می دهد که کودکانی که والدین آنها خیانت کرده اند، دو برابر بیشتر احتمال دارد که خودشان هم خیانت کنند. البته، هر نوع آسیب دوران کودکی می تواند احتمال خیانت را افزایش دهد، بنابراین مهم است که این آمار را در چارچوب خود نگه دارید.

اثرات درازمدت خیانت عمیق تر از رفتارهای آینده رابطه است .تحقیقات نوگالس نشان داده است که 75٪ از کودکان احساس طولانی خیانت را نسبت به والدین خیانتکار خود تجربه می کنند، 80٪ می گویند که خیانت دیدگاه آنها را در مورد عاشقانه و روابط شکل می دهد و 70٪ خیانت را به عنوان تأثیری بر اعتماد عمومی آنها به دیگران توصیف می کنند.

اینها آماری نگران کننده هستند، اما به خاطر داشته باشید،کارهایی وجود دارد که بزرگسالان می توانند برای درمان و کاهش اثرات منفی روی کودکان انجام دهند. صرفاً توجه به این مسائل و ارتباط آنها با احساسات خود در مورد خیانت والدین اولین قدم است. درمان راهی فوق‌العاده برای کار بر روی این احساسات و یادگیری نحوه ایجاد روابط عاطفی با ثبات و اعتماد بیشتری است.

چگونه به بهبودی کودک خود پس از خیانت کمک کنیم؟

کنار آمدن با خیانت شریک زندگی هرگز سرگرم کننده نیست. احتمالاً احساس آسیب، غرق شدن و سردرگمی خواهید کرد. ممکن است مطمئن نباشید که آیا ازدواج شما دوام می آورد یا خیر. شما احتمالاً تمام انرژی عاطفی خود را صرف اصلاح ازدواج خود می کنید، یا اینکه چگونه به آن پایان دهید.

مهم است که اجازه ندهید فرزندانتان در این مواقع سخت گم شوند. احساسات آنها مهم است و آنها تحت تأثیر خیانت قرار می گیرند، خواه دقیقا بدانند چه خبر است یا نه. بچه‌ها اسفنج‌های عاطفی کوچکی هستند و هر اتفاقی را که در خانه‌شان می‌افتد، خواه ناخواه جذب می‌کنند.

بسیاری از والدین نمیدانند چقدر باید یا نباید در مورد خیانت به فرزندانشان صحبت کنند. هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد. اکثر کارشناسان موافقند که نیازی نیست به کودکان جزئیات زیادی در مورد آنچه اتفاق افتاده است داده شود، اما با این وجود صداقت مهم است.

برای بچه های کوچکتر چکار کنیم؟

فقط گفتن اینکه مامان یا بابا کار اشتباهی انجام داده اند کافی است. کودکان می توانند بدانند که والدینشان کامل نیستند. اگر آنها ببینند که شما از طریق اشتباهات خود کار می کنید، این در واقع می تواند یک درس مثبت و مهم زندگی باشد.

کودکان بزرگتر ممکن است مشکوک باشند که اتفاق دیگری در حال وقوع است، یا حتی ممکن است متوجه خیانت شوند. کارشناسان متفق القول هستند که اگر فرزندتان متوجه شدند نباید به او دروغ بگویید. اما شما همچنین نیازی به ارائه جزئیات بیش از حد غیر ضروری ندارید یا آنها را وارد صحنه نمایش خود و شریک زندگی خود نمی کنید. اطمینان دادن به آنها مبنی بر اینکه هیچ اشتباهی مرتکب نشده اند و والدینشان در این زمینه تلاش خواهند کرد، مهم است.

اگر علائم افزایش اضطراب، افسردگی، عصبانیت یا مشکلات رفتاری را در او مشاهده کردید، ممکن است درمان را برای کودک خود در نظر بگیرید. یک درمانگر خوب می تواند به کودک شما کمک کند تا احساسات خود را آزادانه بیان کند، آنها را درک کند، آنها را بپذیرد و شروع به کار از طریق آنها کند.

خیانت چیزی نیست که هیچ یک از ما بخواهیم بارش را روی دوش فرزندانمان بگذاریم، اما اگر اتفاق بیفتد، باید تأثیری که ممکن است بر فرزندانمان بگذارد را بپذیریم. ما نمی‌توانیم در برابر امیدی که فرزندانمان تحت تأثیر قرار نگیرند، امیدوار باشیم. مطمئناً تعادل ظریفی خواهد بود، اما صداقت و پرداختن دلسوزانه به سؤالات و احساسات فرزندانمان بهترین راه است.

خیانت والدین زمینه ساز بحران در دوران بلوغ

دکتر مجیدابهری ، رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی درگفت وگو با خبرنگار سلامت نیوز گفت :« ازآنجایی که والدین الگوی اصلی رفتار در فرزندان می باشند و پدر و مادر جزء گروه های مرجع رفتاری برای فرزندان می باشند، کشمکش ها و درگیری های والدین فرزندان را به دایره خیانت می کشاند ، فرزندان به سادگی به این پی می برند که پدر یا مادر و یا هر دو آنها ازحریم اخلاقی خارج شده اند . کودکی که درچنین محیطی رشد یافته است استعداد ذاتی برای انحراف دارد ،این امر می تواند در دوران بلوغ منجر به بروز بحران های اخلاقی در آنها شود ».

دکتر مجید ابهری در رابطه با خیانت هایی که در دنیای اینترنت رخ می دهد چنین گفت :« به علت ورود ماهواره و اینترنت به زندگی و تغییر سبک زندگی ، رفتارهای عاطفی هم تغییر یافته است و در بسیاری از موارد زن و مرد بدون این که قصد قبلی برای خیانت داشته باشند دچار این ناهنجاری می گردند ».

این آسیب شناس اجتماعی گفت :« با توجه به این که افراد در دنیای مجازی با ورود به چت روم ها و فضای سایبری معمولا شخصیت خود را به صورت وارونه جلوه می دهند و بعد از ادامه یافتن روابط گفت و گو در اینترنت نطفه خیانت بسته می شود ، در بعضی موارد ممکن است فرد مرد باشد و خود را زن جلوه دهد و یا بر عکس . در این صورت اگر این روابط ادامه یابد ، واقعیت آشکار شده و یا این که فرد دچار عشق رویایی می گردد به عبارتی عشق مجازی که صورت واقعی ندارد ».

مجید ابهری درادامه افزود :« 80 درصد موارد خیانت که ورود شخص ثالث به زندگی زناشویی می باشد به دلیل کاستی های عاطفی است . عدم توجه مرد یا زن به زوج خود و عدم درک عاطفی آرام آرام باعث می شود که یکی از طرفین به سمت فرد دیگری گرایش پیدا کند ».

این آسیب شناس اجتماعی خاطر نشان کرد:« وقتی مردی که تغییرات چهره همسر خود را درک نمی کند و یا وقتی در طول شبانه روز ارتباطات گفتاری زوجین در حد 17 دقیقه می باشد فرد نیاز به یک هم صحبت را در خود احساس می کند ، در این صورت به سمت فرد ثالث گرایش پیدا می کنند ».

مجیدابهری تاکید کرد :« خیانت در دنیای مجازی تا زمانی که به دنیای واقعی قدم نگذارد حالت رویایی و خیالی دارد و فقط می تواند باعث بروز انحرافات رفتاری شود ».

یک درد دل ساده میتواند شروع خیانت باشد

مجید ابهری ،متخصص علوم رفتاری ، در رابطه با خیانت در دنیای مجازی گفت:« در دنیای واقعی خیانت زناشویی از جایی آغاز می شود که فرد به خود اجازه می دهد ،گفت و گوهای عاطفی روزمره را به حالت های عاطفی تغییر دهد ، فرد از یک درد و دل ساده آغاز می کند ، کاستی های عاطفی خود را عنوان می کند و فرد مقابل وقتی خلا های عاطفی را در وجود مخاطب خود احساس کرد از همان جا شروع به ابراز علاقه می کند تا کاستی های فرد را جبران کند .برای مثال اگر فرد کاستی در جلب توجه دارد ، مخاطب شروع به تعرdف و تمجید کردن از زیبایی ظاهری وی می کند تا خلاء عاطفی فرد مقابل را پر کند ».

مجید ابهری ، آسیب شناس اجتماعی در رابطه با خیانت در جامعه ایرانی گفت :« مردان از آن جایی که تنوع طلب هستند ، معمولا خیانت را وارد زندگی زناشویی می کنند و سپس زنان برای انتقام جویی از آنها دست به خیانت مقتابل می زنند .خوشبختانه فرهنگ ایرانی ، موانع فکری ، احساسی ، فرهنگی در مقابل خیانت زنان قرار داده است . در نهایت زنان ایرانی کمتر از مردان ایرانی دست به خیانت می زنند ».

این متخصص علوم رفتاری در رابطه با علل تحقق خیانت زناشویی درنگاه رفتار شناسی گفت :« علل تحقق خیانت در زندگی زناشویی عبارت است از : کاستی های عاطفی ، کمبود توجه به این صورت که کم توجهی زوجین به یکدیگر مخصوصا در پنج سال اول زندگی می تواندباعث بروز خیانت شود . کاستی های جنسی زوجین باعث کاهش میل جنسی می شود که این امر هم به نوبه خود می تواند زمینه ساز بروز خیانت باشد و فرد برای پر کردن این خلاء ها به دنبال فرد دیگری می گردد. در خیانت زناشویی پای فرد سومی در میان است ، مخصوصا وقتی زنان دچار این انحراف اخلاقی شوند قطعا مرد دیگری پا به زندگی آنها نهاده است و از کمبودها کمال سوء استفاده را نموده اند ».

بهترین راه حل،گفت و گوی صادقانه و بیان اشتباهات

وی در اینباره توصیه کرد :«در اینگونه مواقع بهترین راه حل گفت و گوی صادقانه و بیان اشتباهات می باشد البته تا جایی که دامن پاک خانواده به آلودگی های دیگر کشانده نشده باشد و می توان از خیانت جلوگیری کرد. بنابراین اگر ارزش های اخلاقی در جامعه احیا و تقویت گردد مانند سه دهه قبل اگر مردی مطلع شد که زنی متاهل است و باید حریم اخلاقی خود را با وی حفظ کند خیانت به وجود نمی آید . بهتر است زن و شوهر به جای خیانت کاستی های عاطفی را در زندگی زناشویی خود پر کنند تا این آسیب اجتماعی در خانواده متولد نگردد زیرا آتش این آسیب اجتماعی ابتدا دامان زن وشوهر را می گیرد و سپس فرزندان ».

وی در پاسخ به این سوال که خیانت والدین چه تاثیری بر فرزندان می گذارد،گفت :« ازآنجایی که والدین الگوی اصلی رفتار در فرزندان می باشند و پدر و مادر جزء گروه های مرجع رفتاری برای فرزندان می باشند، کشمکش ها و درگیری های والدین فرزندان را به دایره خیانت می کشاند ، فرزندان به سادگی به این پی می برند که پدر یا مادر و یا هر دو آنها ازحریم اخلاقی خارج شده اند . کودکی که در چنین محیطی رشد یافته است استعداد ذاتی برای انحراف دارد ،این امر می تواند در دوران بلوغ منجر به بروز بحران های اخلاقی در آنها شود ».