جاماسب، پیامبر واقعی دین زرتشت و اولین فیلسوف ایرانی
جاماسب نامی عجیبی و راز آلود در تاریخی ایران است. برخی او را پیشگو، برخی ستاره شناس، برخی حکیم، برخی شاگرد زرتشت و برخی پیامبر اصلی دین زرتشتی میدانند! اما او واقعا کیست؟
جاماسب (یا جاماسپ) یکی از جالبترین شخصیتهای ایرانی است. برخی او را پیامبر، برخی وزیز، برخی پیشگو و برخی دیگر فیلسوف میخوانند. بنا بر یک نقل تاریخی جاماسپ از دامادهای زرتشت پیامبر ایرانیان است.
میگویند که خداوند به جاماسب گفت: که در روزی معین عمرت بهپایان میرسد و جاماسب در روز موعود به این منطقه وارد شده و در همانجا جان به جان آفرین تسلیم کرد و اهالی روستای باستانی کراده برایش مقبرهای ساختند. بنا بر نوشتههای منابع جاماسب از پیشگویان بود و مرگ خویش را پیشبینی کرده بود که در تاریخی معین بر اثر نیش عقرب وفات خواهد یافت؛ بنابراین در آن ساعت موعود برهنه سوار بر اسبی عریان گردید و به میان رودخانه قره قاج رفت. اما بر اثر نیش عقرب جان به جان آفرین تسلیم کرد. ظاهراً عقرب به خاربنی چسبیده و برآب سوار بود که به دم اسب رسید و مأموریت خویش را انجام داد.
جدا از افسانههای قدیمی در مورد داستان جاماسب باید به این موضوع اشاره نمود که بر اساس نظریه مرتضی رضوی، جاماسب بنیانگذار دین ایرانی بوده و زردشت پیامبر اصلاح گر همان دین است و زرتشت آمده بود دین جاماسب را از تحریفات میترائیزم اصلاح کند.
جاماسپ پیامبر دین زرتشت بود یا زرتشت پیامبر دین جاماسپ؟
در مواردی میان جاماسب حکیم که شاگرد و داماد زردشت است با جاماسب بنیانگذار دین ایرانی اشتباه میشود در حالی که جاماسب پیامبر حدود ۱۰۰۰ سال پیش از زردشت آمدهاست. برخی از محققین که زردشت را شخصیت حدود ۳۷۰۰ سال میدانند، او را با جاماسب اشتباه میگیرند. زیرا مشاهده میکنند که دین اهورائی با همهٔ نظام و سازمان فرشتگانش و با اصول اولیهاش، ریشه در حوالی ۳۷۰۰ سال پیش دارد.
عدهای دیگر او را شخصیت ۲۶۰۰ سال پیش میدانند که البته واقعیت تاریخ و ادلّه تاریخی همین است. وجود شخصیتی به نام جاماسب و محل بعثت او و کتاب او که بر ۱۰۰۰ تکه کوچک از چرم گاو نوشته شده بود حاکی از این است که جاماسب پیامبری دارای کتاب بوده که اوستا نام داشته و زرتشت پیامبر اصلاح گر همان دین یکتاپرستی بوده و محققین مسلمان و روایات امامان مذهب تشیع نیز بر این امر دلالت دارد.
ویژگیهای آرامگاه جاماسب؛ آرامگاهی کهن و جالب توجه
ساختمان آرامگاه بهصورت مکعب شکل است که بر روی تپهای کوتاه احداث گردیده و از سنگهای تراش خورده بدون ملات ساخته شدهاست. آرامگاه تشابه فراوانی با کعبه زرتشت در نقش رستم دارد. بهعلت تراش خوردن سنگهای آرامگاه میتوان آن را به دوران هخامنشی و دورانی که شهر خفر دارای اهمیت بوده نسبت داد.
- ضلع شمالی: خوشبختانه سالمترین بخش این ساختمان میباشد کوتاهتر از دیگر دیوارههای آرامگاه است و بر روی یک صخره بناشدهاست و علت سالم ماندنش نیز دسترسی نداشتن بهاین دیوارهاست. در ارتفاع ۴ متری این دیواره یک ردیف سنگکاری برجسته نمایان است.
- ضلع جنوبی: در دوران گذشته بلندترین دیواره آن بوده و بر اثر هجوم سودجویان آثار عتیقه قسمت اعظم دیوار ویران شدهاست.
- ضلع شرقی: این دیواره هم بر اثر غارتگری سودجویان از دو موضع حفاری غیرمجاز شده و آسیب جبرانناپذیری را بر پیکره این اثر وارد کردهاند.
- ضلع غربی: بلندترین دیواره این بنا را تشکیل میدهد، نسبتاً سالم مانده و تنها ردیف سنگکاری بالای آن خراب شده. گویا در دوران گذشته سازمان میراث فرهنگی داربست فلزی را در کنار این دیوار برپا کرده که بدون تعمیر و مرمت آن، سالهاست که رها شدهاست. در میانه و گرداگرد آرامگاه در هر یک متر یک سوراخ مربع شکل تعبیه شده که احتمالاً برای این ساخته شدهاست که اگر باران وارد بنا شد بتواند بهراحتی از این سوراهها خارج شود. در محفظه داخلی آرامگاه از کف تا سقف از سنگ و ساروج فشرده پرشده که بسیار سخت و محکم میباشد.
روی سقف آن یک سنگ ۸ ضلعی موجود بوده که بهوسیله سنگهای تراش خورده بهصورت یک مقبره درآمده بودهاست که متأسفانه بر اثر چپاول سودجویان تنها ۳ الی ۴ ضلع آن باقی ماندهاست. چپاولگران در زیر همین سنگ مقبره از ۲ طرف بالا و پایین بهصورت تونلی حفر کردهاند و از ظواهر امر پیدا است که سودجویان چیزی پیدا نکردهاند. زیرا درون چهاردیواری آرامگاه تماماً از سنگ و ساروج پرشدهاست. طول و عرض هر دیوار از هر طرف ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر است که بهصورت مربع و بسیار استادانه و با اصول معماری ساخته شدهاست. ارتفاع این آرامگاه مربع شکل در هر طرف ضلع متفاوت است.
بهدلیل اینکه بر روی تپه که دارای شیب و سنگهای صخرهای است ایجاد شدهاست ارتفاع تغییر میکند. اما در ضلع غربی ارتفاع آن نزدیک به ۷ متر میرسد که احتمالاً ارتفاع این آرامگاه بیشتر از این بودهاست که بهتدریج ویران شدهاست.
ابعاد سنگهای تراش خورده آرامگاه با یکدیگر تفاوت دارند. احتمالاً بر بالای مقبره ۸ ضلعی اتاقی بودهاست که بهصورت ۴ اتاقی بازساخته شده بود که شاید بر روی همین مقبره آتشدانی برپا بودهاست و از فواصل دور دیده میشده. برخی میگویند که این ساختمان آتشکدهای بوده که در جشنها و مراسم ویژه از آن استفاده میشدهاست.