دولت در فصل خوشهچینی
دولت یازدهم، کمتر از شش ماه دیگر به پایان میرسد و فرصت برای عمل به وعدههای ریز و درشتی که در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری قبلی از سوی حسن روحانی به مردم داده شده بود به پایان میرسد.
البته ممکن است روحانی برای دوره بعدی هم نامزد شود و بتواند برای چهار سال دیگر در مسئولیت ریاستجمهوری بماند، اما قطعا وعدههایی که در هر دوره از سوی یک نامزد داده میشود ناظر به یک دوره چهار ساله است و بنابراین اکنون زمان مناسبی برای بررسی میزان تحقق وعدههای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است. در میان وعدههای سیاسی رئیسجمهور، یکی از معروفترین وعدهها مربوط به پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران بود و روحانی تاکید داشت همزمان با چرخش سانتریفیوژها، چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.
روحانی از همان اولین روزهای شروع رسمی دوران مسئولیتش فعالیت روی این پرونده را آغاز کرد و سرانجام پس از گفتوگوهایی نفسگیر، در تیر 1394 توافقی حاصل شد که برجام نام گرفت و این توافق در دی همان سال اجرایی شد.
در این توافق، ایران متعهد شد تعداد سانتریفیوژهای خود را کم کند و میزان اورانیوم غنیشده را نیز کاهش دهد. از کار انداختن رآکتور اراک و بازطراحی آن هم از دیگر تعهدات کشورمان در قالب برجام بود و طرف مقابل نیز در مقابل این تعهدات ایران، وعده داد تحریمها را بردارد.با وجود این، آمریکا از همان زمان، کارشکنیهای خود را شروع کرد تا تهران از مزایای برجام بهرهمند نشود و بر همین اساس گرچه ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده است، اما به دلیل تهدیدات آمریکا، هنوز بانکها و شرکتهای بزرگ بینالمللی از همکاری با ایران بیم دارند و برجام هنوز عملا در زندگی مردم ایران تاثیری نداشته است.
همین مساله باعث شده تا منتقدان برجام معتقد باشند رئیسجمهور نتوانسته به وعده خود مبنی بر چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ زندگی مردم عمل کند. به عنوان مثال دکتر محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه معتقد است: صنعت هستهای تقریبا به تعطیلی رسیده و فعالیتش بشدت کند شده، اما هیچ گشایشی در حوزه اقتصاد و معیشت مردم مشاهده نمیشود.
محمدکاظم انبارلویی، فعال سیاسی هم در نظری مشابه میگوید: با اقداماتی که از سوی دولت در قالب برجام انجام شد، نه تنها چرخش چرخ زندگی مردم تغییری نکرد بلکه چرخ سانتریفیوژها نیز دیگر بهسرعت گذشته نمیچرخد. البته برخی کارشناسان هم معتقدند نباید شرایط را اینگونه نگریست. به عنوان مثال دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی با تاکید بر اینکه در مورد برجام باید دقیق صحبت کرد، میگوید: گرچه نمیتوان گفت برجام اوضاع اقتصاد ملی را بهتر کرده، اما اگر نبود، حتما وضع درآمدی دولت بدتر میشد و از این جهت باید گفت که برجام یک دستاورد است.
وی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از این نباید توقع داشت، میافزاید: البته اگر برجام باعث شود که اقتصاد ملی هم بتدریج رونق بگیرد، قطعا میتوان بیشتر و بهتر از آن دفاع کرد.
تلطیف روابط در عرصه بینالملل
برجام علاوه بر دربرگیری مباحث اقتصادی، بهواسطه قطعنامه 2231 که پس از برجام در شورای امنیت صادر شد بر سیاست خارجی نیز تاثیر داشت و دولتیها تحقق یکی دیگر از شعارهای رئیسجمهور را نیز در قالب همین توافق تعریف میکنند.
رئیسجمهور در یکی از شعارهای انتخاباتی خود در سال 92 وعده داده بود که «در دولت آینده با تدبیر خودمان با دنیا تعامل سازندهای خواهیم داشت و هرگز با سایر کشورها به دنبال چالش نخواهیم بود.»
دکتر حسن غفوریفرد، کارشناس مسائل سیاسی در همین زمینه معتقد است: برجام گرچه صددرصد عملیاتی نشده، اما حداقلش این است که نوعی آرامش در مسیر ایجاد کرده و دولت در بعد خارجی توانسته با دنیا نوعی تعامل برقرار کند و تنشهایی را که بین ایران و کشورها بوده تا حد بسیار زیادی کاهش دهد.
با وجود چنین اظهارنظرهایی به نظر میرسد، دولت باید برای ثمردهی بیشتر چنین رفتوآمدهایی که پس از برجام صورت میگیرد، تلاش بیشتری داشته باشد، زیرا همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها در دیدار مقامات اروپایی که پس از برجام به کشورمان سفر کردهاند، فرمودهاند بسیاری از توافقاتی که با اروپاییها انجام گرفته، عملی نشده است و باید به گونهای عمل کرد که این توافقات صرفا روی کاغذ نماند. از سوی دیگر برخی کارشناسان نیز معتقدند تمرکز دولت یازدهم بر برجام و مذاکره با آمریکا و کشورهای اروپایی درخصوص پرونده هستهای باعث به حاشیه رفتن روابط با برخی دیگر از کشورها ازجمله کشورهای منطقه شده است. اگر چنین دیدگاهی را بپذیریم و اقدامات خصمانه رژیم سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران را که به واسطه توهمات آلسعود مبنی بر تلاش تهران برای حذف ریاض از معادلات منطقه صورت میگیرد بر آن بیفزاییم، شاید بتوان روابط نهچندان گرم ایران با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را توجیه کرد.
جریان دوطرفه آرامش سیاسی
حفظ آرامش سیاسی در کشور و تعامل بیشتر قوای سهگانه از دیگر وعدههای رئیسجمهور بود، چراکه در اواخر دولت دهم تا حدودی سطح تنشها میان دولت و مجلس و همچنین دولت و قوه قضاییه افزایش یافته بود. در دولت یازدهم اگر از این ماههای آخر که در آن شاهد رد و بدلشدن برخی طعنهها و کنایهها میان رئیسجمهور و رئیس قوه قضاییه بودیم و رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان بگومگوهای روسای دو قوه یاد کردند فاکتور بگیریم، میتوان گفت که روابط قوا به نسبت دوره قبل، شرایط بهتری داشت.
در سطح جامعه نیز آرامش سیاسی تا حدود زیادی برقرار بود که البته در این زمینه باید گفت تنها یک طرف این موضوع، دستگاه اجرایی بود و شاید بخش عمدهای از این آرامش را بتوان به دلیل رعایت اصول بازی سیاسی از سوی منتقدان دولت دانست.
محمدکاظم انبارلویی، کارشناس مسائل سیاسی در همین زمینه با بیان اینکه رئیسجمهور در مقاطع مختلف نسبت به منتقدان بیمهری کرده است، میگوید: بنابراین آرامش نسبی فعلی در کشور مدیون صبوری یک جریان خاص سیاسی است که حد و حدود نقد و اخلاق را رعایت میکنند.
وعده دیگر روحانی مبنی بر تشکیل کابینه فراجناحی نیز با انتقادات فراوانی روبهروست به طوریکه منتقدان معتقدند، کابینه روحانی عمدتا از چهرههای اصلاحطلب تشکیل شده و در این دولت کمتر از چهرههای اصولگرا استفاده شده است.
در مجموع گرچه در این گزارش سعی شد به بررسی میزان تحقق برخی از مهمترین وعدههای سیاسی در مدت چهار سال فعالیت دولت یازدهم پرداخته شود، اما درآخر این مردم هستند که باید این مساله را اعلام کنند. برای این کار هم باید حدود دو ماه دیگر صبر کرد و در انتخابات آینده آن را مشاهده کرد.