خط ونشان «ضربهگیر»/ روحانی بدون پوشش به مناظره روز جمعه میرود
روحانی هیچ وقت گزینه اصلی نبوده است. خودشان بارها گفتهاند «حاج حسن» صرفاً رحمی اجارهای است تا جنین اصلاحات بتواند دوباره تجدید حیات کند.
بی سر و صدا، در اوج هیاهوی ثبت نامه چهرههای عجیب و غریب آمد. کسی خیلی او را جدی نگرفته بود، الا کسانی که میخواستند طعنهای به روحانی بزنند. رئیس جمهوری که ترسیده و یار کمکی برای خودش آورده است. آنها البته کمی زیادی نسیت به روحانی خوشبین بودند. چاه مشکلات روحانی عمیقتر از این حرفها است. جهانگیری اعلام کرده بنای کنارهگیری ندارد. بسیاری از اصلاحطلبان هم او را گزینه اصلی خود نمیدانند. به گفته برخی منابع اصلاحطلب، جهانگیری با تأکید شخص خاتمی وارد صحنه شده است. روحانی هم که قبلاً مخالفت خود با کاندیدای پوششی اعلام کرده بود. دو دو تا چهارتای معمولی هم نشان میدهد پشت پرده خبرهای جالبی است.
«ما الان با یکدیگر رقیب هستیم. البته ما با همه رقبا رفیق هم هستیم.» آب سردی بود که جهانگیری بر سر روحانی ریخت. رئیس جمهوری که بیش از همیشه خود را تنگنا میبینید. کارنامه ضعیف اقتصادی، نظرسنجیهایی که خبر از کاهش محبوبیتش میدهد و حالا هم دوستانی که ظاهراً مدتها است در اندیشه عبور از او هستند. آقای معاون اول به صراحت گفته است سودای ریاست جمهوری در سر دارم. احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس و از فعالین اصلاح طلب هم بر خلاف صحبتهای چند روز پیش وکیلی که با قطعیت گفته بود جهانگیری به نفع روحانی کنار خواهد رفت، اعلام کرده: « نامزدی آقای جهانگیری تحت عنوان نامزد پوششی صحیح نیست و چنین صفتی در شان آقای جهانگیری نیست.»
چرا جهانگیری؟
صحبتهای دور از انتظار آقای معاون اول دو سناریو در ذهن مخاطبان ایجاد میکند. سناریو اول این است که آقا اسحاق از طعنه و کنایههای نامزد پوششی به تنگ آمده و خواسته با این حرفها خودش را جدی نشان دهد. رفتاری که از آدم با سابقهای مثل او بسیار بعیداست. سناریو دوم که شواهد بیشتری بر درست بودنش میتوان یافت، جدی بودن جهانگیری برای رقابت با روحانی است. سران اصلاحات که خطر شکست روحانی را بیش از پیش احساس کردهاند، «پلن بی» خود را با جهانگیری کلید زدند. شخصیتی معقولتر نسبت به روحانی که نزدیکیاش به رهبر انقلاب، جایگاه او را در دولت فراتر از یک معاون اول معمولی کرده است.
احتمال طراحی «پلن بی» به دست تئورسینهای جریان اصلاحات امر محالی نیست. روحانی هیچ وقت گزینه اصلی آنها نبوده است. خودشان بارها گفتهاند که حاج حسن صرفاً رحمی اجارهای است تا جنین اصلاحات بتواند دوباره تجدید حیات کند. روحانی اما در 4 سال گذشته رحم خوبی برای آنها نبوده. حالا باید تصمیم سختی بگیرند. اصلاحاتیها تا روز انتخابات وقت دارند کار را یکسره کنند. آیا ترجیح میدهند تا آخر در اتوبوس روحانی بمانند یا لحظات آخر او را رها خواهند کرد. به امید آقای معاون اول، تنها مردی که میتواند ادعای اندک کارنامهای در دولت یازدهم داشته باشد.
گفته میشود این طرح خود مرحوم هاشمی بوده است. شاید با همان استدلال که روحانی 3 درصد بیشتر رای نداشت. پر بی راه هم نیست. اگر روحانی نمیتواند برنده میدان باشد، بهتر است زودتر از ماشین بازنده پیاده شوند. جهانگیری به اندازه او رای منفی ندارد. اگر پروژه اختلاف افکنی بین رقبا هم موفق باشد، میشود روی رای آوردنش حساب کرد؛ حتی اگر ببازد هم اوضاع بهتر از باخت روحانی با حمایت اصلاحطلبان میشود.
تلاش روحانی برای فرار از مناظرات هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد. اگر بناست جهانگیری از عملکرد خودش دفاع کند، بیشک بی دفاعترین فرد میدان روحانی است. شاید راز حرف و حدیثها درباره اختلافات در ستاد روحانی هم همینجا باشد. اختلافاتی که تمرکز حواس را از آشنای جنگ روانی تیم شیخ هم گرفته است. مرد کلید و گازنبر این روزها به وضعی افتاده که باید برای مواضع خودش هم عذرخواهی کند. آشنا در پس پرده بازیهای سیاسی اطرافش چه دیده که اینقدر تمرکزش از دست رفته است؟ مسئله کابوس عبور از روحانی است؟
مناظره و ما ادارک ما المناظره!
روحانی آمادگی مناظره ندارد. اوضاع با 92 خیلی فرق کرده است. روحانی این بار دیگر هندوانه دربسته نیست که بخواهد از سرهنگی و حقوقدانی حرف بزند. مناظره جمعه باشد یا شنبه؟ زنده یا مرده؟ خیلی فرقی به حالش نمیکند. آقای رئیس جمهور تنهای، تنهای، تنهای است. اسحاق هم برای بازی خودش آمده است. برای روحانی، نیامدنش بهتر بود. آن وقت میتوانست حداقل درباره اندک دست آوردهای دولتش سخنی بگوید. دستآوردهایی که حالا باید پای کارنامه جهانگیری امضایشان کنیم.
تحلیلگران معتقدند تنها موضوعی که شاید به کار آقای رئیس جمهور بیاید داستان تکراری «سایه جنگ» است. آیا مردم داستان سایه جنگ را باورخواهند کرد؟ این قمار روحانی است.