ترافیک اکران؛ از خالتور تا ائو
این روزها پنج فیلم جدید در سینماهای کشور به نمایش عمومی درآمده است
از اثرات ترافیک اکران در نیمه دوم سال، همین بس که شاهد نمایش عمومی و فشرده فیلمهایی میشویم که گاهی سنخیت و تناسبی روی پرده سینما ندارند و کنار هم قرار گرفتن آنها، مثل یک ملغمه و معجون عجیب است. هرچند از زاویهای میتوان این را یک تنوع در اکران دانست، اما بیش از این، غرابت همنشینی این فیلمهاست که به چشم میآید. بویژه اگر فیلمهای اکران اصلی و آثار گروه هنر و تجربه را در تصوری بازیگوشانه کنار هم بگذاریم، فاصله بعید فرمی و مضمونی فیلمها و تضادهای بامزه آنها بیشتر و بیشتر میشود.
از این رو، قرار گرفتن فیلمی کاملا تجاری و سرخوشانه چون خالتور در کنار اثری تجربی مثل خانه (ائو)، لطیفهای سینمایی است که البته باید اذعان کرد هر دوی این آثار برای حفظ و بقای سینما در کشور ضروری به نظر میرسد؛ اولی برای چرخش چرخهای گیشه سینما و رونق و روشنایی چراغ سالنهای نمایش و دومی برای ادامه حیات خلاقه و تجربهگرایی هنری و احترام به ساحت سینمای متفاوت. از همین منظر، در گزارش پیش رو نگاهی به پنج فیلم جدید انداختهایم که این روزها در سینماهای کشور اکران شدهاند.
خالتورها در اندیشه تصاحب گیشه
پرکاری پویافیلم در سینمای بدنه و تجاری ادامه دارد و این موسسه فیلمسازی که تا همین چند وقت پیش فیلم کمدی پا تو کفش من نکن را به کارگردانی محمدحسین فرحبخش روی پرده سینما داشت، حالا با فیلم کمدی دیگری به نام خالتور به فعالیت مستمر خود در اکران ادامه میدهد. خالتور را آرش معیریان ساخته و مثل بیشتر فیلمهای این کارگردان فضای کمیک و سرخوشانه دارد. این فیلم که قطعات مفرح و موزیکالی هم دارد، قصه سه جوان موزیسین است که تلاش دارند اسیر موسیقی بازاری نشوند، اما قصد آنها با شکست مواجه میشود و مخاطبان از این تصمیمشان استقبال نمیکنند، بنابراین به سمت تولید کارهایی میروند که مخاطبان فراوانی دارد، هرچند کارشناسان و منتقدان روی خوشی به آنها نشان ندهند. به نظر میرسد روند قصه، بیشباهت به وضعیت خود فیلمهای پویافیلم نیست؛ آثاری که در مواجهه با مخاطب عام و در گیشه سینما موفقند، اما منتقدان و جریان هنری سینما وقعی به آنها نمینهند. خالتور فعلا روی همین موج اقبال عمومی سوار است و در همین روزهای اندک اکران و در پردیسهای مختلف به سئانسهای فوقالعاده رسیده است. البته یکی از دلایل این موضوع به اکرانهای مردمی این فیلم با حضور برخی چهرهها و بازیگرانش مربوط میشود.
پوریا پورسرخ، محمدرضا شریفینیا، مهران غفوریان، علی صادقی، سحر قریشی، مریم امیرجلالی، اصغر سمسارزاده و امیرحسین صدیق از بازیگران این فیلم هستند.
مخالفت چالشبرانگیز با یک وصیت
از خانه (ائو) به عنوان یکی از پدیدههای جشنواره سال گذشته فیلم فجر نام میبردند؛ فیلمی به معنای واقعی کلمه تجربی که به اعتقاد برخی منتقدان، از خوبهای چندسال اخیر سینمای ایران است. البته رویکرد تجربی این فیلم ممکن است خوشایند تماشاگر عام نباشد، از این رو اکران فیلم در گروه هنر و تجربه با حال و هوای اثر سازگاری دارد و میتواند گزینه خوبی برای تماشای تماشاگران نخبه و پیگیر سینمای ایران باشد.
فیلم قصه مردی است که از دنیا میرود و همه دور جسد او جمع میشوند. متوفی وصیت کرده بعد از مرگ، جسد او را در اختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند، اما دخترش با این کار مخالفت میکند. یکی از نکاتی که وجه تجربی فیلم را پررنگتر میکند، دور نگاه داشتن جسد از چشم تماشاگر است درحالی که در سینمای تجاری و بدنه معمولا به ترفندهای عامهپسندتری در همین زمینه متوسل میشوند.
فیلم را اصغر یوسفینژاد ساخته که خوانندگان سینما او را بیشتر به عنوان نویسنده و منتقد میشناسند. رامین ریاضی، محدثه حیرت، غلامرضا باقری و صدیقه دریانی از بازیگران خانه (ائو) هستند. نکته قابل اشاره درباره این فیلم، زبان آذری آن است. خانه بتازگی موفق به حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم توکیو شده بود.
یک فیلم غیرمجاز
سینمای ایران در سالهای اخیر بیشتر از این که در پی تولید آثاری مبتنی بر ژانرهای مختلف باشد، بر ساخت آثاری با محوریت مسائل اجتماعی متمرکز شده است. غیرمجاز هم فیلمی با دغدغههای اجتماعی و بیشتر جوانپسندانه است. البته سازندگان فیلم نیم نگاهی هم به والدین و بزرگترها در این زمینه دارند. داستان فیلم درباره دختر جوانی است که برای پیداکردن نامزد خود به تهران میآید، اما در این راه با ناملایماتی روبهرو میشود که انتظار آن را ندارد. میلاد کیمرام، بازیگر جوان سینما که تا چندی پیش با نقش بدمن فیلم ملی و راههای نرفتهاش در سینماها حضور داشت، نقش اصلی مرد این فیلم را هم بازی میکند. لیلا زارع، لوون هفتوان، یاسمن معاوی، نگار جوکار و پریوش نظریه از دیگر بازیگرانی هستند که در غیرمجاز بازی میکنند. فیلم را حسن یکتاپناه ساخته که پیش از این فیلمهای تحسینشدهای چون جمعه و داستان ناتمام را با رویکرد تجربی کارگردانی کرده بود.
تاوان خشم و غیظ
اصغر عبداللهی ، نویسنده و فیلمنامهنویس فیلمهایی چون جهیزیهای برای رباب، خواهران غریب، مرسدس، غریبانه، عینک دودی و به خاطر هانیه، سال قبل تصمیم گرفت پس از سالها نگارش فیلمنامه و سپردن آن برای ساخت به کارگردانهای مختلف، خودش پشت دوربین قرار بگیرد و اولین فیلم سینمایی خود را بسازد؛ یک قناری، یک کلاغ که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران میشود، حاصل این تصمیم است. فیلم فقط دو بازیگر دارد؛ هنگامه قاضیانی و حبیب رضایی. قصه درباره یک لحظه خشم و غیظ مرد است که کار دست این زوج و زندگی مشترک آنها میدهد. این فیلم از جمله آثاری است که فقط باید در گروه هنر و تجربه اکران میشد و در صورت اکران اصلی و در بدنه سینمای ایران، سخت میشد موفقیتی برای آن پیشبینی کرد.
بازگشت سعید پورصمیمی
مهمترین امتیاز برگ جان را که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران است، باید بازی سعید پورصمیمی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران دانست؛ کسی که زمانی بعضی از بهترین نقشهای این سینما همچون ملول «ناخداخورشید» و جامی «پرده آخر»را به نام خود ثبت کرد. حالا این بازیگر کهنهکار با فیلم برگ جان بازگشته، بنابراین میتوان فارغ از کیفیت فیلم، برای تماشای بازی پورصمیمی شتاب کرد، ضمن این که برگ جان یک بازگشت دیگر هم دارد و آن کارگردانی ابراهیم مختاری، مستندساز است که سالها پیش در سینمای داستانی، فیلمی به نام زینت را ساخته بود. بجز پورصمیمی، بازیگران دیگری چون مهدی احمدی و مریم مقدم هم در فیلم بازی میکنند؛ بازیگرانی گزیده کار که اولی را با نقش استاد فیلم عاشقانه شبهای روشن به یاد داریم و دومی را با بازی در فیلمهایی چون سینما سینماست و این اواخر، احتمال بارش باران اسیدی در کنار شمس لنگرودی.
فیلم عارفانه برگ جان، حکایت آدمی در تقلای رسیدن به خواستهای است که چون به آن میرسد دیگر برایش ارزشی ندارد. پس مسیر زندگی را برای رسیدن به آرزویی تغییر میدهد که همواره در پی برآورده شدنش بود.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.