آقای قلعه نویی؛ تک به تک منشا، شوت فرشاد و کمال را ندیدی؟!
پارسال که امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تراکتورسازی به ورزشگاه آزادی آمد و سه گل از پرسپولیس خورد، همهچیز را به تعداد بالای مصدومان و محرومان تیمش ربط داد.
پارسال که امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تراکتورسازی به ورزشگاه آزادی آمد و سه گل از پرسپولیس خورد، همهچیز را به تعداد بالای مصدومان و محرومان تیمش ربط داد. او تا مدتها بیخیال این استدلال نمیشد و هر کجا تریبون پیدا میکرد، میگفت: «دست و پای ما را بستند و جلوی پرسپولیس انداختند.» او برای اینکه مواضعش را محکمتر کند، حتی پیاپی به بازی پرسپولیس و قشقایی اشاره میکرد و اینکه فقدان 6مهره کلیدی سرخپوشان در آن بازی منجر به ثبت یک شکست تاریخی شد. امیر که انگار از بهانهجویی برای توجیه این شکست سیر نمیشد، حتی سراغ محسن بنگر هم رفت و با ملامت او و اخراجش از تیم، سعی کرد بخشی از گناه شکست سنگین 3 بر صفر را گردن بازیکن سابق پرسپولیس بیندازد.
حالا اما با گذشت 10ماه از آن روز، قلعهنویی این بار با ذوبآهن به تهران میآید و با شکستی سختتر مقابل پرسپولیس به خانه برمیگردد. این بار اما ذوبآهن نه با مشکل نامتعارف مصدومیت و محرومیت بازیکنانش مواجه است، نه منع قانونی برای جذب بازیکن دارد و نه حتی محسن بنگری در کار است که بشود کاسهکوزهها را بر سر او شکست. اگرچه مرتضی تبریزی پنالتی خراب کرد و بین دو نیمه عوض شد تا شاید نقش «بنگر دوم» را بازی کند، اما دیوار بهترین گلزن ذوبآهن بلندتر از آن بود که بتوان از رویش پرید. در نتیجه قلعهنویی طرحی دیگر در انداخت و این بار به کلیشه کهنه و پوسیده مربیان ایرانی رجعت کرد: «پرسپولیس چهار تا توپ آورد و عین چهارتایش را گل کرد.» و این یعنی لابد تکبهتک گادوین منشا یا شوت فرشاد احمدزاده که هر دو را مظاهری گرفت یا شوت کمال که بیرون رفت و تکبهتک محسن مسلمان که روی پایش جفتوجور نشد، مال یک بازی دیگر در یک سیاره دیگر بودهاند!
امیر قلعهنویی که بعد از حذف خانگی ذوبآهن برابر تیم دسته اولی فجرسپاسی خواهان عذرخواهی داور شده بود، پس از بازی اخیر با پرسپولیس گفت: «اگر پنالتی ما گل میشد شرایط فرق میکرد» اما نگفت اصولا این پنالتی باورنکردنی با کدام شعبده از آستین زاهدیفر بیرون آمد؟ راستش این است که کمکم همهچیز قلعهنویی دارد برای مخاطب تکراری میشود؛ از خندههای عصبیاش رو به داوران در کنار زمین تا مصاحبههای بعد از بازی که اولش میگوید: «تمام مسئولیت این نتیجه با من است»، اما بعد پای زمین و زمان را در ناکامی رخ داده وسط میکشد. وقتی قلعهنویی تازه به عنوان یک مربی جوان چهره شده بود، او را «علی پروین استقلال» لقب دادند. پروین اورجینال هم اما وقتی پا به سن گذاشت و ترفندهایش قدیمی شد، در سراشیبی افتاد و ناچار شد برای چند صباح بیشتر ماندن، به سرمربیگری راینر سوبل و «قرکمر» هانس دیتر اشمیت تن بدهد که البته آن هم افاقه نکرد. بالاخره هر کاری یک دورهای دارد و شاید گاهیبتوان به بازنشستگی هم فکر کرد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.