نزدیکی مرکل و ماکرون و شروع یک ابتکار عمل جدید برای بازسازی اتحادیه اروپا

روزنامه "زوددویچه سایتونگ" در مطلبی نوشت: رئیس جمهور آمریکا هیچ حد و مرز و منطقی را نمی شناسد. اروپا نباید از ترامپ دنباله روی کند. مرکل باید حالا ماکرون را به عنوان مهم ترین متحد خود جدی بگیرد.

این روزنامه آلمانی در ادامه این مطلب نوشت: خیلی سال پیش که مسن ترها یادشان می آید دنیا در جنگ سرد قرار داشت. ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در آن سال ها رویارویی سختی داشتند و متحدان آن ها هم با این قدرتها ابراز وفاداری می کردند. به طور متقابل هر چیز بدی در آن دوران قابل تصور بود و بیش از یک بار این خطر به صورت ملموس مشخص شد که این شرایط به یک جنگ داغ تبدیل شود. در نهایت سیستم سرمایه داری بر کمونیسم پیروز شد و تلاش های آزادی خواهانه بسیاری از مردم بر اجبارهای سیستم های جمعی پیروز شد و با انحلال بلوک شرق، دوران همکاری و اعتماد متقابل آغاز شد.

زوددویچه سایتونگ در ادامه نوشت که امروز هم این خطر واقعی است که جنگ سرد دوباره بازگردد. نظام سرمایه داری همه وعده های خود را برآورده نکرده و شمار افراد ناراضی افزایش یافته و همراه با آن شک و تردیدها به این سیستم در حال افزایش است. همه جا پوپولیسم در حال اوج گرفتن است. روسیه غرب را از نظر سیاسی به چالش می کشد و چین هم آن را از نظر اقتصادی به مبارزه می طلبد. غرب از نظر سیاسی دچار جدایی و شکاف شده است. نشست سالانه سران کشورهای صنعتی دنیا هم در کانادا شکست خورده است. "جی 7 "عملا به "جی 6 " تبدیل شده است.

در ادامه این مطلب آمده است: هر کس اعتقاد داشت که دونالد ترامپ بر اساس استدلال ها و حقایق عمل می کند باید در نهایت این امید خود را نابود شده ببیند. با این مرد بی ادب و احمق دنیا بهتر و صلح آمیزتر نمی شود. پشت سر او بسیاری از انتخاب کنندگان و هواداران منتظرند تا در بازی یکی علیه همه شرکت کنند. ترامپ همچنان با خشونت و همچنین با سلاح اقتصادی سخت دیگران را تهدید می کند. برای کشور آلمان که بیش از دیگر کشورها بر مبادلات اقتصادی تکیه داشته و رفاه خود را به این تجارت ها مدیون است این شرایط بسیار خطرناک است.

قراردادن تعرفه های بالا روی محصولات فولاد و آلومینیوم تنها یک مزه کمی از تلخی است که می تواند بیاید.

نویسنده در بخش دیگری از این مطلب تصریح کرد که این مرد ( ترامپ) هیچ مرز و منطقی را نمی شناسد. این هیچ معنی ندارد که اروپا همچنان دنباله رو او باشد. ترامپ اصلاح نشدنی است و مخالف همه امور محرز و قطعی است. وی نه ضرورت سیاست آب و هوا و نه قواعد سیاست اقتصادی را نمی پذیرد. این مسئله چندین بار اثبات شده است که اقتصاد حمایتی و انزواطلبی در عرصه اقتصادی در طولانی مدت به همه و حتی در پیش گیرنده این گونه سیاست ها از جمله خود آمریکا آسیب می رساند. ترامپ به این مسئله اهمیتی نمی دهد و نمی خواهد ببیند که اعتماد چیز خوبی در سیاست و اقتصاد است.

نویسنده در این شرایط خواستار نزدیکی مرکل و ماکرون و شروع یک ابتکار عمل جدید برای بازسازی اتحادیه اروپا برای مقابله با چالش ترامپ شد.