مرد جوان قبل از ازدواج با دخترعمویش، دختر دیگری را بچه دار کرده بود !
حمید، پسر 22 ساله ای که دختر نوزادش را فروخته بود، ماجرای زندگی اش را اینگونه تعریف کرد.
یک سال قبل نگاه های مرموز زن جوانی که آرایش غلیظی داشت توجهم را جلب کرد. آن روز بلافاصله پشت سر او راه افتادم تا این که در محل خلوتی به او ابراز علاقه کردم. از آن روز به بعد رابطه من و نسرین درحالی آغاز شد که او از همسرش طلاق گرفته بود و به صورت مجردی زندگی می کرد.
من به طور پنهانی نسرین را به عقد موقت خودم درآوردم و به منزل او رفت و آمد می کردم. در همین روزها بود که خانواده ام تصمیم گرفتند مراسم عقدکنان من ودختر عمویم را برگزار کنند چرا که مدتی از مراسم خواستگاری و بله برون می گذشت و من هم به دختر عمویم علاقه زیادی داشتم. به همین دلیل مدتی نسرین را رها کردم و سراغی از او نگرفتم. دختر عمویم بسیار مهربان و بااخلاق بود به همین دلیل نیز همه فامیل از این ازدواج راضی بودند من هم روزهای زیبایی را سپری می کردم و منتظر بودم تا مدت زمان عقد موقت نسرین تمام شود و او را طلاق بدهم اما این روزهای خوش مدت زیادی دوام نیاورد چرا که نسرین با من تماس گرفت و گفت که باردار شده است. ابتدا باور نکردم اما وقتی فهمیدم موضوع حقیقت دارد از او خواستم تا سقط جنین کند اما او قبول نکرد تا این که نوزاد دختر به دنیا آمد. ترس از این که خانواده عمویم در جریان ازدواج موقت من قرار بگیرند زندگی ام را فلج کرده بود. مانند دیوانه ها این سو و آن سو می رفتم و هر لحظه تصمیمی برای پنهان کردن این ماجرا می گرفتم ولی این رسوایی در حدی نبود که با تفکرات بچگانه من پنهان بماند.
از سوی دیگر هم یقین داشتم دختر عمویم نیز از من طلاق خواهد گرفت. نسرین دخترم را به منزل پدرم آورد و تهدید کرد که خودم باید فرزندم را بزرگ کنم و حق و حقوق او را نیز بدهم! سرانجام تصمیم گرفتم دخترم را در یک شهر دور بفروشم که توسط پلیس شناسایی شدم.