//
کدخبر: ۲۲۶۸ //

پسر قتل عام خانوادگی را به گردن پدر مرده اش انداخت +عکس

پسری در دادگاه قتل عام خانواده اش را به گردن پدر مرده اش انداخت.

پسر قتل عام خانوادگی را به گردن پدر مرده اش انداخت +عکس

به گزارش فرتاک نیوز، پسر جوان که متهم است در جنایتی هولناک  پدر،مادر و پدربزرگش را در خانه شان به طرز فجیعی کشته  دیروز در حالی برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد و  که حرف های قبلی اش را تکرار کرد و گفت:  پدرش دست به جنایت خانوادگی زده و وی  به ناچار و  در دفاع از خودش پدرش را کشته است.

رسیدگی به این پرونده از هشتم آذرماه سال 93 به دنبال حضور پسر 28ساله ای به نام میلاد و دوستش اشکان در کلانتری 141 کن در دستور کار پلیس قرار گرفت.

اشکان گفت: میلاد دوست صمیمی ام و دانشجوی رشته مهندسی اکتشافات نفتی است. او ساعت 5صبح با من تماس گرفت و در حالی که دست پاچه بود مرا به خانه پدرش اش دعوت کرد.چون به او گفتم نمی توانم به خانه او بروم میلاد مقابل در خانه مان آمد و گفت: پدر،مادر و پدربزرگ ش را کشته است. او را راضی کردم تا با هم به کلانتری بیاییم.

به دنبال اظهارات این مرد میلاد نیز حرف های او را تایید کرد و تسلیم پلیس شد. ماموران وقتی به محل جنایت در خانه ای در خیابان کوهسار رفتند با جنازه های خونین روبه رو شدند.

میلاد در بازجویی ها گفت: پدر و مادرم با من اختلاف داشتند و من که شیشه مصرف می کردم از این وضع خسته شده بودم به همین خاطر چندین قرص خواب آور در آبمیوه ریختم و پاکت آبمیوه مسموم را در یخچال گذاشتم و خانه را ترک کردم.نیمه شب وقتی بازگشتم انها همگی بیهوش شده بودند. کار اشپزخانه را به دست گرفتم و اول مادر،سپس پدربزرگ و بعد پدرم را سر بریدم. من جنازه پدرم را در صندوق عقب ماشین گذاشتم تا آن را در جایی مناسب آتش بزنم اما برای حمل جنازه های مادر و پدربزرگم با اشکان تماس گرفتم و دنبال او رفتم اما او مرا به کلانتری برد.

به دنبال بازسازی صحنه جرم کیفرخواست صادر و میلاد شانزدهم شهریور امسال پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده خواهر و دایی و خاله میلاد که اولیای دم هستند برای میلاد حکم قصاص خواستند.

سپس پسر جوان در جایگاه ویژه ایستاد و سناریوی تازه ای را مطرح کرد. در ان جلسه میلاد گفت: من مادر و پدربزرگم را نکشتم و در اداره اگاهی تحت فشار روانی به قتل اعتراف کردم.

وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: ساعت یک نیمه شب بود و در حال پیامک فرستادن برای دختر مورد علاقه ام سحر بودم که یکباره صدای فریاد شنیدم. وقتی به پذیرایی خانه رفتم پدرم را دیدم که چاقو در دست بالای سر مادرم ایستاده بود. خودم را به پدرم رساندم و آنجا بود که متوجه شدم او پدربزرگم را هم کشته است. سعی کردم چاقو را از او بگیرم اما به سمت من حمله کرد . من هم کارد اشپزخانه را برداشتم و بیش از 30 ضربه چاقو به پدرم زدم. من همان موقع با اشکان تماس گرفتم و از او کمک خواستم اما او به دیدنم نیامد. من هم در حالی که جنازه پدرم را در صندوق عقب ماشین گذاشته بودم مقابل خانه اشکان رفتم و ماجرا را برایش گفتم.

وی ادامه داد: چون در خانه شیشه مصرف می کردم می خواستم همراه اشکان به خانه برگردم و وسایل مصرف شیشه را جمع کنم و سپس به کلانتری بروم اما در بین راه اشکان ماشین را متوقف کرد و به کلانتری رفت و من هم دنبال او داخل کلانتری رفتم.

وی درباره سوال هیات قضایی درباره اینکه پدرت چه انگیزه ای از قتل مادر و پدربزرگت داشته پاسخ داد: پدر و مادرم با هم اختلاف داشتند. چند روز قبل عمویم به خانه مان آمد و انها را با هم اشتی داد اما مادرم مقابل عمویم حرف هایی به پدرم زد که غرور پدرم را جریحه دار کرد. من می دانم به همین خاطر پدرم مادر و پدر او را که میهمان خانه مان بود کشت.

در آن جلسه اشکان به عنوان شاهد روبه رو ی هیات قضایی ایستاد و گفت: وقتی با میلاد روبه رو شدم او هراسان بود و اشک می ریخت. میلاد به من گفت وقتی پدر و مادرش با هم درگیر شده اند مادرش پدرش را کشته و میلاد هم در هواخواهی از پدرش دست به جنایت زده است اما چند دقیقه بعد حرف تازه ای زد و گفت پدرش ،مادر و پدربزرگش را کشته و قصد کشتن او را هم داشته که میلاد در دفاع از خودش دست به قتل زده است.

سحر دختر مورد علاقه میلاد نیز دومین شاهد بود که گفت: من و میلاد در حال کپ زدن پیامکی با هم بودیم که او یکباره دیگر جواب پیامک هایم را نداد. من نگران شدم و صبح روز بعد متوجه ماجرا شدم. در مدت شش ماهی که میلاد را می شناختم هیچ تغییر رفتاری در او ندیده بودم و هرگز از خانواده اش پیش من بدگویی نکرده بود.

در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و پرونده را برای روشن شدن تقدم و تاخر مرگ قربانیان و همچنین نظر کارشناسان تشخیص هویت برای مشخص شدن گروه خونی کشف شده در قربانگاه به دادسرا برگرداند. با تکمیل تحقیقات میلاد دیروز بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد و حرف های قبلی اش را تکرار کرد. وی گفت: باور کنید من مادر و پدربزرگم را نکشتم. من فقط وقتی پدرم را که چاقو در دست بالای سر جنازه مادر و پدربزرگم دیدم کشتم. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

 

منبع: رکنا
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۲۶۸ //
ارسال نظر